به گزارش گیل سو، این کوچه و خیابان های شهر عجب حکایتی دارد، از هر کوچه پس کوچه و خیابان که میگذری اگر که خوب دقت کنی سرگذشت هر یک از رهگذران مثنوی هفتاد من است فقط کافی است کمی با دقت گوش کنی، از هر سو نوایی به گوش می رسد حتی گاه می توان نجواهای بی صدا را نیز با گوش جان شنید و این زمان است که میشود به اندازه تلنگری و یا ابراز کلمه ای همان نوا را با فریاد بلند شنید.

کافی است اهل دل باشی و دو گوش شنوا داشته باشی آنگاه این شهر قصه هایی را از دل خود بیرون می تراود که شاید اگر سال ها هم رهگذر بی فکر و خیال این شهر باشی نتوانی حتی کلامی از این نواها و درد و دل ها را بشنوی، گاهی همدردی با رهگذرانش سطرها داستان ناشنیده برایت روایت می کند،

چند سالی است حال دل اکثرفرهنگیان خوب نیست، البته حال دل ] چه کسی خوب است که حال فرهنگیان خوب باشد؟! اما جایگاه فرهنگیان را در کشورهای پیشرفته با کشور خود که مقایسه میکنم میفهمم چه می شود که سیستم آموزشی ما به نسبت سیستم های آموزشی سایر دنیا آنقدر تفاوت دارد؟

تفاوت از زمین تا آسمان است…

اگر بخواهیم چرایی مشکلات سیستم آموزشی را مورد بررسی قرار دهیم قطعا باید ساعتها نگاشت و تامل کرد… و بسیار درد دل ها شنید تا جائیکه یقینا قلم یارای نوشتن نخواهد داشت و برگ دفتر نیز در ستیز با قلم بر می خیزد که به کجا چنین شتابان؟!

و شاید ناله ای از عمق جان سر داد که این ره که تو می روی به ترکستان است!

هزاران هزار بیت می توان سرود در قامت معلمین پر از درد و نجیبی که سخن فرو می بندند تا گزندی به آینده جوانان وارد نشود.

مقالات مختلفی نگارش شده اما می شنوم حرفهایی را که بعنوان یک خانواده فرهنگی دل چرکین می شوم.

معلم کی از معیشت، مطالبات و معوقات صحبت کرده که این قدر به رخش می کشند؟ معلم بالاتر ازهمه ی حقوقش، جایگاه رفیع خود را از دست داده و آن را مطالبه نمی کند. معلم مناعت و سعه صدر دارد. معلم مسئولیت پذیر است و در هر شرایطی کارش را انجام می دهد.

به گفته یکی از فرهنگیان بازنشسته برای اولین بار در طول سی سال اخیر معلم حرف دل خود را از زبان یک رسانه محلی شنیدم ” سخن کزدل برآید لا جرم بر دل نشیند “. معنی همدلی و هم زبانی همین تأثیر گذاری است. تا حال، چه کسی این جایگاه و منزلت معلمین را مطرح ساخته است؟ مسئولان به خود آیند و به خود شک کنند. آنها که نمی دانند جایگاه و منزلت معلم کجاست چرا مسئولیت پذیرفته اند؟

اگر بخواهم مشکلات و چالش های پیش روی نظام آموزشی و فرهنگیان را بازگو کنم که زمان اندک است و حرف برای گفتن بسیار اما میتوانم تمام مشکلات را اینگونه خلاصه کنم که مسئولین به نظر می آید یا تحلیل درستی از اوضاع آموزش و پرورش ندارند یا نگاه صحیحی نسبت به این مجموعه اساسی و پایه ای وجود ندارد و چون تحلیل صحیح صورت نمیگیرد به صورت جدی و اساسی هم به آن پرداخته نمیشود که این تحلیل و نگاه به شهرستانها نیز تعمیم داده می شود.

بر این باورم که ما یک مسئله داریم به نام تعلیم و تربیت نسل آینده که می خواهیم این نسل منطبق با موازین اسلامی، با روحیه انقلابی و با در نظر گرفتن مسائل جهانی تربیت شود و هیچ کمبودی هم نداشته باشد اما برای این کار بزرگ حاضر به هیچ نوع سرمایه گذاری نیستیم و اصل مشکل درست از اینجا شروع میشود.

ساده انگاری آموزش و پرورش دردیست که جامعه را مبتلا می کند، وقتی که نسل جدید را درست تربیت نکردیم طبیعتا باید منتظر یک سری مسائل و مشکلاتی باشیم که امروز گریبانگیر آن هستیم که البته باید از چهل سال گذشته تدبیرش میکردیم پس در آینده مشکلات بیشتر از این میشود که کمتر نخواهد شد.

اکنون بحث بر سر این است که ما می خواهیم آینده جامعه مان را طراحی کنیم و طبیعتا باید یک سری نیروی انسانی توانمند وجود داشته باشد اما تا زمانی که خوب روی این مسئله درست برنامه ریزی نشود ضعف برنامه ریزی باعث میشود که افراد توانمند آنچنان که باید پای کار نمی آیند و ریشه مشکل آموزش و پرورش این است.

هر چند برای این مسئله تدبیرهای مختلفی شده و راه های مختلفی رفته اند اما همه در حد تئوری و روی کاغذ باقی مانده و به همین خاطر هم مشکل، اساسی حل نشده و وقتی مشکل زیر بنایی حل نمیشود روز به روز باید منتظر بدتر شدن وضع موجود باشیم.

در سال ۱۳۹۰ سندی برای پیشبرد مسائل تعلیم و تربیت کشورمان تصویب شد و برای اجرا، ابلاغ شد همچنین در برنامه ششم توسعه هم آمده اما هشت سال است که در مسیر اجرایی شدن این سند گام بر نداشته ایم و فقط در حد شعار در بعضی سخنرانی ها آمده و ساز و کار اساسی برای این مطلب فراهم نشده در حالیکه در خود سند پیش بینی شده بود که اگر اشکالاتی داشته باشه هر ۵ سال یکبار میتوانند آن را بازنگری کنند.

از طرفی نیز ما معتقدیم مشکلاتی که امروزه آموزش و پرورش با آن گریبانگیر است یک راه حل بیشتر ندارد و آن این است که تمام دستگاه های نظام در بخش های مختلف برای اجرایی کردن سند تحول بنیادین بسیج شوندچرا که در این سند راه حل مشکلات معیشتی فرهنگیان، ایجاد انگیزه در فرهنگیان، بالا بردن کیفیت آموزش و پرورش، افزایش خلاقیت و راهکارهای مشارکت اولیا در مسائل آموزش و پرورش پیش بینی شده و به دقت موجود است، بنابراین مشکل اساسی آموزش و پرورش این است که مسئولانی که باید بفهمند درک کنند و تدبیر کنند خواسته یا ناخواسته به این مجموعه بزرگ مهم و اساسی توجه لازم را ندارند و به دنبال راهکار پایه ای و اساسی نیستند.

هر چند ما دولت های مختلفی با گرایش های سیاسی متفاوت داشته ایم که در هر دولت زحمت هایی کشیده شده است اما هیچ راه حل اساسی برای حل مشکل معلمان نیست و اکنون همه فرهنگیان با بررسی هایی که صورت گرفته از مجلس یازدهم انتظار دارند که بتوانند به این مسئله اساسی رسیدگی کنند و انتظار این است که با همکاری و همفکری خود معلمان مشکلات شان را به شکل اساسی و زیربنایی یک بار برای همیشه حل کنند.

نظام رتبه بندی هم که امروزه مطرح میشود اگر این طرح مبتنی بر سند تحول بنیادین باشد مشکلات حل می شود اما این نظام رتبه بندی فقط برای این است که هر وقت سر و صدای فرهنگیان بلند می شود مبلغ اندکی به عنوان افزایش حقوق آنها اضافه کنند تا آنها را ساکت کنند و در نهایت می گویند اجازه دهید تا بررسی کنیم ببینیم چه می شود و این امر نشان دهنده این است که هیچ چشم انداز یا سیاست دقیقی برای حل مشکلات فرهنگیان ندارند و این نجابت فرهنگیان است که در عین فرهنگی بودن سکوت می کنند و الحق و الانصاف بعنوان یک معلم دلسوز برای جامعه دردمندی میکنند و باز وظایف خود را بدرستی انجام می دهند تا خدای ناکرده جامعه آسیبی نبیند.

مباحث شهرستانی که خود حدیث مفصل است از این مجمل اما اگر سیستم بدرستی حرکت کند یقینا شهرستان ما نیز از این همه درد و تبعیض… آرام خواهد گرفت.

در مقاله مذکور اشارات صحیحی شده به جابجایی و تغییرات در سیستم آ.پ شهرستان، بدنبال این نیستم که در مقام تایید یا تکذیب جابجایی ها برآیم اما پیشنهاداتی داشتم که می تواند با اندک تجربه اجتماعی ام تاثیرآفرین باشد.

۱ _ هر مدیر جدیدی که می آید قطعا به فکر مدیریت صحیح است پس چه مشکلی است که از روسای قبلی نیز دعوتی داشته باشد تا با هم فکری و تجربه ی حاصله مدیریت بهتری داشته باشند؟

۲_ شهرستان رودسر دانش آموزان زیادی را پرورش داده که هر کدام اکنون مناصب مهمی در جای جای کشور دارندافرادی که دارای سبک وصاحب کرسی هستند و در ارگانها و نهادهای مختلف دارای مسئولیت هستند، یک جمع مشورتی تشکیل بدهند و از وجودشان به نفع شهرستان بهره مند گردند.

۳_ هرساله هزینه هایی می شود برای تجلیل از ستارگان جشن کنکور که به زعم بنده سرمایه گذاری است، آیا خبر از این ستارگان درخشان داریم که کجا هستند؟! چرا از وجودشان بهره نمی گیریم؟!

۴_در همین شهرستان دبیران صاحب سبکی وجود دارند که دارای تجربه های گران سنگ هستند اگر جهت مشاوره دعوت بشوند قطعا می توانند بسیاری از مشکلات پیش پا افتاده را بررسی و رفع نمایند.

و در آخر انتظار حقیر از نماینده محترم و فرماندار عزیز جدیدالورود این است.

پیشنهاد میکنم که حتما از افراد متخصص وبا سابقه در یکی از مراکز مدیریت فرهنگی که همانا آموزش و پرورش است استفاده شود اما بدور از هرگونه نگاه و تفکر سیاسی تا مسیر فرهنگ به درستی وبراساس منویات مقام معظم رهبری طی گردد و اثرگذاری مثبت را داشته باشد.

متاسفانه هزینه های ظاهری و تشریفاتی که شرایط زندگی را کمی برایمان آسان می سازد بیشتر از مباحث فرهنگی مدیریت می شود از اعتبار کمیته برنامه ریزی گرفته تا اعتبارات پروژه های ملی و کددار اما به مسئله مدیریت فرهنگی که می رسیم امان و فغان داریم از درصدی بودجه که اگر باشد هم بدلیل کاربردی و راهبردی ندانستن رفع مشکلات فرهنگی شهرستان، نمیدانیم سر کدام کلاف را بدست بگیریم تا در جهت رفع یک به یک آن برآییم! بهتر نیست در ابتدا فرهنگ یک شهر مدیربت شود و پس از آن مباحث عمرانی و غیره؟

فرهنگی که انسان ساز است با مدیریت درست فرهنگی جامعه ساز خواهد شد

سعید حسن زاده

فعال اجتماعی و فرهنگی
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان