[ad_1]

به گزارش خبرنگار مهر، محمدحسین صفارهرندی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی با موضوع «نقش حاکمیت در فرهنگ» در مدرسه علم و عمل به ایراد سخنرانی پرداخت و اظهار داشت: بعد از صدر اسلام همواره ما خودمان را در موضع محکومیت دیدیم و با توجه به وجود سلاطین و حاکمان جور با جریان حاکم همراه نبودیم از آن رو آن مسیری که پیامبر اکرم ترسیم کرده بودند محقق نشد. مراد از «ما» کسانی هستند که خود را در منظومه فکری ولا و ولایت می بینند، کسانی که همواره از منتظران ظهور و فرج محسوب می شوند. همین آرزوی فرج ما را بیرون حکومت ها قرار داد چرا که این حکومت ها هیچکدام در تراز آن خواسته ها، آرزوها و ایده های اعتقادی نبودند. پس در حقیقت ۱۴ قرن در موضع محکومیت زندگی کردیم.

وی با بیان اینکه در موضع محکومیت بودن لوازمی دارد تصریح کرد: زندگی در این دوران سامان داشته است. درست است که در این ادوار ما در حیطه حکومت نبودیم اما خارج از آن لوازمی که برای زیستن بود را فراهم می کردیم. اگر گفته شود حکومت ها، جریان های رسمی بودند ما جریان غیررسمی به شمار می رفتیم که در خارج از حکومت شکل گرفته بودیم و در حقیقت حکومت غیررسمی به شمار می رفتیم.

وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: در کنار این حکومت غیررسمی یک نوع زندگی را برای خود تعریف کرده و نهادهایی را به وجود آورده بودیم که این نهادها می توانستند ما را اداره و کفایت کنند. برای مثال کانون هایی که جنبه دینی داشتند مانند مسجد و هیأت وجود داشت که در کنارش صندوق های خیریه با محوریت کمک رسانی به فقرا تأسیس شد تا به مستضعفان خدمات رسانی داشته باشد یا از نظر علمی علما، میراث بزرگ علمی را برای ما به یادگار گذاشتند تا از دستبرد جریان حکومتی در امان باقی بماند.

صفارهرندی گفت: وقتی انقلاب به پیروزی رسید گویی آرزوی ۱۴۰۰ ساله محقق شد و از دولت غیررسمی وارد دولت رسمی شدیم، در این دوره ورود به دولت غیررسمی تبعاتی داشت که بخشی از آن رهایی از سنت های پیشین است؛ عملاً بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ما آن صبغه جریان غیررسمی خود را به جریان غیرخودی تحویل دادیم. دلیل بسیاری از مشکلات امروز به تبع همین امر است که رقبای ما از کمونیست ها و مارکسیست ها گرفته تا دیگران رفته اند و خودشان را در جریان غیررسمی تعریف کرده اند، کانون های غیررسمی را تصرف کرده و از طریق آن به نوعی در میان توده مردم ایفای نقش می کنند همان نقشی که ما پیش از انقلاب در مقابل همان حکومت ایفای نقش می کردیم.

وی به جایگاه مهم حوزه فرهنگ اشاره کرد و گفت: حوزه فرهنگ جزو اصلی ترین تخصص های ما در موضع حکومت غیررسمی بود و با وجود علما در این عرصه چیزی کم نداشتیم برای همین انقلاب اسلامی را انقلاب فرهنگی می نامند. حال چطور است که اصلی ترین چالش هایی که امروز حس می شود در ساحت فرهنگ است؟ بنده گمان می کنم بخش عظیمی از این مساله برمی گردد به این مطلب که بعد از پیروزی انقلاب به نوعی خیلی زیاد حکومتی شدیم و به کافی بودن امکانات حکومت دل بستیم شاید عوامل زیادی در این امر دخیل باشد برای مثال اگر در گذشته مسجد محور بسیاری از فعالیت ها بود اما امروز گونه های دیگری از مسجد تعریف شده که فعالیت های مسجد را انجام می دهند مثل صدا و سیما که هر پنجشنبه دعای کمیل را پخش می کند و مردم در خانه به آن گوش می دهند و کمتر در مسجد حاضر می شوند.

ضرورت بازگشت به حکومت غیر رسمی در کنار حفظ حکومت اسلامی

وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه حکومت اسلامی مقدس و عزیز است و حاضریم برای آن جان دهیم، گفت: اما از دست دادن برخی فرصت ها در این ۴۰ سال خسارت بار بوده بنابراین به هر نسبتی که ما حکومتی تر فکر کردیم یک جریان غیررسمی ضدحکومت در مقابل ما تشکیل شد و با نفوذ در توده مردم در نقطه های مختلف خود را تعریف کرد و ما را مورد هجمه قرار داد. بنابراین چاره حل برخی مشکلات بازگشت به حکومت غیررسمی است بدون از دست دادن حکومت اصلی و این همان تفسیر آتش به اختیار است.

صفارهرندی گفت: در آن جریان غیررسمی مجدد باید خودمان را تثبیت کنیم تا کارهای مؤثری صورت بپذیرد بنابراین فعال شدن جریان غیررسمی از ضروریات به شمار می رود.

وی با ابراز تأسف بر اینکه حضور مفیدی در عرصه فرهنگ نداریم، گفت: بخشی از این عدم حضور برمی گردد به غیبتی که ما پیش از انقلاب در این حوزه داشتیم. پس یکی از کمبودها عدم حضور تخصصی در برخی حوزه های فرهنگی مانند سینما است، در گذشته اگر افراد مذهبی می خواستند در این حوزه مهارت کسب کنند باید در مکتب دیگری به کسب این مهارت مبادرت می کردند و آموزش می دیدند مکتبی که بالاترین قله سینمای آن هالیوود است. وقتی حضور فرهنگی در بیرون از مکتب، گرایش ها و منظومه های فکری باشد مشکلات بسیاری را به بار می آورد.

وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب به تقویت فرهنگ بسیار تاکید دارند اظهار داشت: نگاه ایشان به فرهنگ به مثابه سبک زندگی است و مقصود فرهنگ عمومی است. برای مثال اگر زمانی نام وزارت ارشاد می آمد همه ذهن ها به سمت تئاتر و سینما معطوف می شد اما امروز زمانی که نام این نهاد می آید باید این تصور ایجاد شود که چطور باید عادات بد جامعه به آداب موجه و خوب تبدیل کرد. بنابراین وقتی که مقام معظم رهبری سخن از مهندسی فرهنگی به میان می آورد مقصود تدابیری است که ما از نقطه نامطلوب به نقطه مطلوب باید هدایت شویم.

رجوع به مردمی شدن فرهنگ و هنر بسیار حائز اهمیت است

صفارهرندی ادامه داد: شاید اگر جریان مردمی فرهنگ پس از پیروزی انقلاب اسلامی و یا تنظیم قانون اساسی به وسعت آن چیزی که امروز تولید می شود در آن زمان در نظر گرفته می شد با مشکلات کمتری امروز رو به رو می شدیم. رجوع به مردمی شدن فرهنگ و هنر بسیار حائز اهمیت است. جریان های غیررسمی مانند سازمان های مردم نهاد امروز به قدری تعدادشان زیاد شده که در این عرصه اغلب ما غایب هستیم. اگر از من پرسیده شود که مهمترین کاری که می توان در عرصه حکمرانی فرهنگ انجام داد پاسخ می دهم آن بخشی است که دولت مکلف است به توده مردم ورود کند. قصه حکمرانی به این معنا به نوعی تضمین شده است که باید همتی وجود داشته باشد اگر بخش غیررسمی تقویت شود بخش حکمرانی تقویت خواهد شد و پای کار آورده می شود. تعارض بین جریان رسمی و غیررسمی وجود ندارد و مساله آزاردهنده ای برای به میدان آوردن جریان غیررسمی نیست.

وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: حکمرانی به سبک سابق غیرممکن است چرا که حکام هر لحظه در معرض رصد عمومی داخلی و خارجی هستند بنابراین شاید بتوان به نقطه ای رسید که یک بازنگری و تجدید نظری در رویه ها و حتی در احکام صورت پذیرد و حتی بتوان متناسب با امروز قانون اساسی طراحی کرد. یکی از هنرهای حکام آن است که بتوانند فضای عمومی و سرعت پیشرفت فناوری اطلاعات ده سال بعد را پیش بینی کنند.


[ad_2]
منبع
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان