ماهیت دیپلماسی رسانه ای (1)

۱۳۹۳/۱۰/۰۲ ۱۴:۰۲ چاپ کد خبر: 16693
در آغاز هزاره سوم «دیپلماسی رسانه­ای» به عنوان یکی از شاخه های اصلی فعالیت های دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی پدیدار شده است. هم اینک فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات ، گستره دیپلماسی و سیاست خارجی را به تحریریه روزنامه­ها، شبکه­های اینترنتی، تلویزیون­ها و رادیوهای جهانی کشانده است. این همان عاملی است که در عصر جامعه اطلاعاتی، فضای روابط متعامل دیپلمات ها و رسانه ها را الزامی ساخته است. فضایی که در آن، پیشبرد سیاست خارجی و دیپلماسی بیش از پیش به میزان تأثیرگذاری تاکتیک های خبری و رسانه­ای وابسته شده است . چنان که هر قدر این تاکتیک ها و پوشش خبری پر قدرت تر و تأثیر گذارتر طراحی و منتشر شوند، چرخ های سیاست خارجی روان تر می­چرخد ( خرازی آذر ، 1387: 7).

اکنون که «جامعه اطلاعاتی» جایگزین جامعه صنعتی شده، دیپلماسی نیز تحولی عظیم یافته است. توسعه فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات ماهیت فعالیت­های دیپلماتیک را دگرگون ساخته است و در آغاز هزاره سوم «دیپلماسی رسانه­ای» به عنوان یکی از شاخه­های اصلی فعالیت­های دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی پدیدار شده است. هم اینک آنچه در این نوشتار دیپلماسی رسانه­ای می نامیم، بخش قابل توجهی از دیپلماسی عمومی کشورهای قدرتمند جهانی را به خود اختصاص داده است؛ چرا که در سایه محیط جهانی نوین، محتوای بازی نرم افزاری به عنوان بخشی از دگرگونی های جدید سیاست خارجی موجب شده است تا گفتمان، تصویرسازی و اقناع دیگران، در تعاملات مربوط به سیاست خارجی جایگاهی نوین یابند . در این فضا دولت ها ناظر توان اطلاع یابی و تأثیر بر مخاطبان خارجی خود در هر نقطه از جهان هستند؛ توانی که امروزه به عنوان توان استراتژیک - دیپلماتیک در نظر گرفته می­شود و برای دستیابی دولت ها به اهدافشان به عنوان شرطی غیرقابل اجتناب به نظر می­رسد(تیلر،1387: 81).

در فضای نوین دیپلماتیک، شاید بیش ترین تعامل دیپلماتیک را دیپلمات های مجهز به فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات با مخاطبان جهانی داشته باشند . در ارتباط با دستگاه دیپلماسی، افکار عمومی گستره ای جهانی داشته و مخاطبان جهانی را شامل می شود، در این نوع دیپلماسی افکار عمومی مردمان کشور یا کشورهای دیگر مورد هدف و مخاطب سیاست گذاری دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی هستند. به بیان آلن تورن « قدرت در گذشته در دست شاهزادگان، اشراف و نخبگان حاکم قرار داشته است و به عنوان توان تحمیل اراده بر دیگران و تعدیل رفتار آنان تعریف می­شده است . چنین تصویری از قدرت ، دیگر با واقعیت دوران ما تطابق ندارد . قدرت همه جا هست و هیچ جا نیست.» در گذشته ای نه چندان دور دیپلماسی را ورزش اختصاصی پادشاهان می نامیدند . تشریفات و پروتکل سیطره ای همه جانبه بر مناسبات دیپلماتیک و وزارت امور خارجه اغلب کشورهای دنیا، ماهیتی آریستوکرات داشت (پیشین ، 9). فضای خاصی بر محافل دیپلماتیک حاکم بود. سری و پنهان بودن امور، دلیلی بر دیپلماتیک بودن آن ها قلمداد می گردید. محافل دیپلماتیک جزائر جدایی از سایر بخش های اجتماعی و در مواردی حتی از سایر بخش های حاکمیتی بودند و این فضای بسته و محدود، البته قدرت مانور ویژه ای به دستگاه های دیپلماتیک می­بخشید و حل و فصل امور و رتق و فتق مسائل در چنین فضاهایی چندان صعب به نظر نمی­رسید (کاظم پور، 1383: 30).

اما امروزه وضع کاملاً دگرگون شده است و مرزهای سنتی دیپلماسی متحول شده اند. مرزهای حوزه خصوصی و عمومی در سیاست خارجی و مرزهای جدا کننده سیاست داخلی از سیاست خارجی شکسته شده اند و پویایی سیاست خارجی آن چنان فشرده، شامل و فراگیر شده اند که آنچه ورزش اختصاصی پادشاهان نامیده می شد، در حال حاضر ، بخشی از زندگی روزمره همه انسان ها قلمداد می گردد انسان های معمولی امروز را نه تنها نمی توان در موضع گیری های سیاست خارجی نادیده گرفت، بلکه آن ها را باید بازیگرانی پنداشت که به کمک رشد و مهارت­های مربوط به دسترسی به اطلاعات و بروز انقلاب ارتباطات، در عرصه عملی سیاست خارجی بازیگرانی غیرقابل اغماض اند. دیپلماسی سنتی بیشتر شخصی، رسمی، با حرکتی آهسته و معمولاً مبتنی بر پنهان کاری بود . «دیپلماسی نوین» که بعد از جنگ جهانی اول پدیدار شد، نیازمند رسانه های مدرن است تا در اسرع وقت بتواند با کشورهای دیگر به تبادل آراء و افکار بپردازد (سلطانی فر،1387: 43). به معنایی این دیپلماسی نوظهور به پردازش جریان دیپلماتیک در فضای رسانه ها و در پی آن در فضای عمومی پیوسته است.

در این میان، فضای نوین دیپلماتیک ضرورت بهره گیری از دیپلماسی عمومی را بالا برده است. هم اینک به مدد فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات، زمینه مناسب برای ارتباط با افکار عمومی ملی و فرا ملی در کنار اقناع و تأثیرگذاری بر آن­ها از طریق رسانه­های جهانی فراهم است . بازخوردهایی که در نتیجه عملکرد دیپلماسی عمومی سایبر فراهم می گردد، برای بسیاری از تصمیم گیری ها، سیاست گذاری ها و تعیین اهداف آینده دستگاه های دیپلماتیک و سیاست خارجی مفید است و درست به این دلیل که گفتمان سازی، تصویرسازی و اقناع دیگران، در تعاملات دیپلماتیک و سیاست خارجی جایگاهی نوین یافته­اند، نقش رسانه­ها در پردازش و اقناع دیگران بسیار کلیدی تر از گذشته شده است(شیرازی،1376: 42).

بخشی از پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی با عنوان : ((بررسی نقش سینمای هالیوود در سیاست خارجی آمریکا بعد از حادثه 11 سپتامبر)) . نوشته زمان رضایی  
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان