به گزارش سرویس وبلاگستان لنگرنیوز ، بچه ها قلم در بروز رسانی خود نوشت :

«شما فکر نکنید که یک نفر در مملکت وجود دارد که می گوید من قانون را قبول ندارم، بلکه این یک جریان مشخص بود که می گفتند ما قانون را قبول نداریم. اکنون ۴۹٫۵ درصد آرا را شامل می شوند. این ۴۹٫۵ درصد آرا کسانی بودند که در مقابل جریانی که مقابل قانون ایستاد سکوت کردند. این ۴۹٫۵ درصد سکوت کردند و نگفتند که تو بی جهت فکر کردی که می توانی قانون را قبول نداشته باشی».


آنچه خواندید اظهارات اکبر ترکان، مشاور ارشد حسن روحانی بود! اظهارتی که شبهات عجیبی با نظریه جهانی! “فرزند آذربایجان – داماد لرستان” و رویکرد قبیله گرایی در نگاه سیاسی دارد!

 

یکی دیگر از مشاوران روحانی هم که فکر می کند بسیار بسیار می فهمد! با توهین به مردم می گوید:


“خیلی طبیعی است که من غریزی، احساسی و پوپولیستی تربیت بشوم. صدا و سیما هم که چقدر به این جریان کمک می کند، می رود از یک لبو فروش می پرسد نظر شما درباره برنامه هسته ای چیست؟، این خیلی اثر می گذارد. یا یک راننده تاکسی که از ۵ صبح تا ۱۲ شب باید در این خیابان ها بدود تا هزینه ۳ بچه دانشجویش را درآورد، سر چهارراه از او می پرسند که نظر شما درباره برنامه هسته ای و مذاکرات ژنو چیست؟ او چه دانشی دارد که یک واکنش منطقی به این سوال بدهد.”

 

حتی برخی استانداران این دولت، میزان شعور مردم استان های مختلف را با هم مقایسه می کنند و به تفرقه افکنی قومیتی دامن می زنند و…

 

البته شاید این صحبت ها چیز عجیبی نباشد!


وقتی خود روحانی می گوید:


“مردم در ۲۴ خرداد به افراط، تفریط، خشونت، خودرأیی، تک رأیی، عدم مشورت و عدم تدبیر رأی ندادند و به اعتدال، تدبیر و عقلانیت رأی دادند.”


از دیگران چه انتظاری باید داشت؟!

 

این اظهارات و عدم واکنش روحانی به این بی احترامی ها، نشان از وجود یک منظومه فکری هماهنگ در رأس مدیران و مشاوران دولت یازدهم دارد. رویکردی که بر اساس شواهد موجود و این اظهارات سخیف، به دنبال دسته بندی، درجه بندی شهروندان و صف بندی و در مقابل هم قرار دادن گروه های مختلف مردم و در مقابل هم قرار دادن آنها دارد و این راهکاریست که می توان با استفاده از آب گل آلود آن و حاشیه سازی هایش، ذهن جامعه را از وعده های انتخاباتی دولت تدبیر و امید! و مطالبه گری مردم از این دولت، منحرف و دور کرد.

 

آقای رییس جمهور؛ مشاوران و دیگر مدیران دولت تدبیر و امید!


بماند که شاید خیلی از همین رانندگان تاکسی در ایام انتخابات یازدهم ریاست جمهوری پوسترهای بنفش رنگ منقش به تصویر رییس جمهور فعلی را به شیشه تاکسی خود نصب کرده بودند؛


بماند که شاید تعداد زیادی از همین لبو فروش ها و سبزی فروش ها و کارگران ساختمانی سر چهارراه ها و دیگر اقشار به قول مشاور شما “بدون دانش و بدون منطق” به دولت راستگویان! شما رأی داده باشند (که اگر این ادعای شما درست باشد، دولت شما بی منطق و غیر علمی است زیرا تعداد زیادی از افراد بی سواد یا کم سواد و بی منطق به آن رأی داده اند!)
بماند که شاید تعداد زیادی از همین لرها و بختیاری ها و خوزستانی ها، که به قول آقای استاندار دولت فخیمه تان سطح شعورشان [...] است، سبد رأی لب مرزی شما را با اختلاف چند دهم درصدی از نفر دوم انتخابات بالاتر آوردند؛
و بماندهای دیگر…

 

اما یادتان باشد:


این تفکر که “هرکسی به من یا جریان فکری من رأی نداد یا با من نبود یک بی قانون است” یک تفکر برخواسته از نگرش و روحیه انحصارطلبانه و دیکتاتور مأبانه است و لاغیر.

 

آقای مشاور ارشد رئیس جمهور!


بی قانون، همان فردی است که شما در سال ۸۸ به آن رأی دادید [که البته رأی دادن به او حق شخصی و قانونی شما بوده] و در ستاد انتخاباتی اش فعال بودید و با توهماتش کشور را به آشوب کشید و فتنه ۸۸ را رقم زد، نه ۴۹٫۵ درصد از مردم شرکت کننده در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، خصوصاً مردم مظلوم قشرهای مستضعف و درد کشیده و زحمت کش این آب و خاک که بُرد شکننده و ناپلئونی! رقیب خود را با کمال وقار و مردانگی و آزادگی پذیرفتند و تبریک گفتند.

 

و در پایان، اول خودم و بعد شما (دولت یازدهم) را به این آیه نورانی از قرآن کریم گوشزد می کنم:


پس تا می توانید تقوا پیشه کنید و در دین داری بکوشید که راه رستگاری است. (تغابن/۱۶)

مهدی کاظمی

 

 

 

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان