به گزارش لنگرنیوز به نقل از «لاهیجان» ، افزایش روز افزون سفر درکشور و علاقه مندی مردم برای دیدن جاذبه شهرهای داخلی سبب شد تامدیران شهری به فکر جذب سرمایه های ناشی از سفر و گردشگری به محل های تحت مدیریت خود باشند. به دلیل محدودیت جاذبه های گردشگری درشهرهای مختلف، مدیران شهری از هر فرصتی برای سرریز سرمایه به شهر استفاده می کنند. جاذبه های طبیعی گردشگری،بافت های قدیمی شهر،بناهای با ارزش و بازارها ازجمله موارد محدودی است که مدیران شهری می توانند از آن استفاده کنند. بازارهای قدیمی از جمه مراکز خدماتی می باشند که علاوه بر اهمیت خدمات رسانی به عنوان مکانی با جاذبه های تاریخی می تواند سرمایه های سرگردان گردشگری را به سوی خود جلب نماید.نوع چیدمان وسایل موجود دربازار می تواند جذابیتی برای گردشگر داشته باشد و او را هرچه بیشتر به ماندن دراین مکان و استفاده از امکانات با صرف هزینه ترقیب نماید. جذابیت بازار سبب می شود که فکر دیدن دوباره مکان درذهن گردشگر تثبیت گردد . اما برخلاف شهرهای مهم گردشگری ایران همچون اهواز،تبریز،زنجان،میبد،همدان و بابل چندی است که بازارهای قدیمی شهرستان لاهیجان به علل مختلف از جمله ازدیاد دست فروشی و عدم توجه نهادهای ذیربط از رونق افتاده و دیگر شهروندی رغبت نمی کند برای خرید وارد بازارروزهای این شهر شود. بازار لاهیجان (۱) با این مقدمه به میان بازاریان قدیمی بازار روز شماره سه شهرستان لاهیجان رفتیم و در گفتگویی پای حرف هایشان نشستیم تا ببینیم و بشنویم که چه عواملی بازارهای شهر نمونه گردشگری ایران را تهدید می کند. یکی از این بازارایان در ابتدای این گفتگو با معرفی خود ، با بیان اینکه ۳۵ سال کاسب بازار هستم و به یاد دارم زمانی را که کوچه های این بازار گل آلود بود و ما با چکه کاسبی می کردیم افزود:تعداد غرفه های بازار در گذشته ۱۴۷ عدد بود که دست فروشان برای خودشان جایگاه خاصی داشتند ،اما بعد از اضافه شدن ۵۰ غرفه جدید در سال ۷۰ مشکلات بازارایان نیز یکی یکی شروع شد. وی گفت:آمار دارم که در بازار پردسر روزانه دست فروشان ۵۰ جعبه گوجه می فروشند . وی با سوال از خودش گفت:سر و سامان دادن چطور می شود؟ بازار لاهیجان (۲) عده ای غرفه دار اینجا هستند ولی در بازار پردسر دست فروشی می کنند و یا در سطح شهر به دست فروشی مشغول هستند.اگر همین مغازه داران بازار روز شماره ۳ چراغ بازار را روشن نکنند این بازار هم مثل بازار روز شماره یک تعطیل می شود. یکی دیگر از بازارایان در این بین با صدایی ناراحت با بیان اینکه تنها شغل ما همین است و شغل دوم و سوم دیگری نداریم که با آن شکم زن و بچه خود را سیر کنیم افزود:ما محکوم هستیم که روی همین شغل سرمایه گذاری کنیم تا بتوانیم امرار معاش کنیم. بازار لاهیجان (۴) فرد دیگری که خود را شورای بازار معرفی کرد در تایید صحبت های رفیقش با توضیح شرایط زندگی وی گفت:به عنوان مثال این آقا با ۳ بچه هنوز مستاجر است و روزانه دو جعبه گوجه می فروشد. یکی دیگر از بازاریان با بیان اینکه شهرداری به کمک شورای شهر باید به برخی از دکه ها که ۱۰ سال بسته هستند هشدار دهد تا دکه ها و غرفه های خود را از این وضعیت خارج کنند گفت:دکه هایی که صدهزار تومان خریداری شده را می توان با جلب رضایت صاحب ملک تعیین تکلیف کرد. وی با بیان اینکه بازار روز شماره ۳ از رونق افتاده است و این کاملا مشهود است افزود:در کوچه تکیه بر،پردسر،سرتاسر پیاده روهای شهر دست فروشان بیداد می کنند. مغازه ها هم از روی ناچاری باز هستند چون شغل دیگری نداریم و با سیلی صورت سرخ می کنیم. وی با دیدن یکی از حاضرین که با دیدن شلوغی بین جمعیت حاضر شده بود گفت:این آقا مرغ فروش بود که خیلی برای مغازه اش هزینه کرد ولی در نهایت مجبور شد مغازه را تعطیل کند و روی تاکسی برادرش کار کند. یکی دیگر از بازاریان با بیان اینکه تا به امروز یک نفر از اعضای شورای شهر و یا نماینده ای از شهرداری وشورای شهر وارد بازار نشده تا حرف ما را بشنود افزود:فقط موقع انتخابات آقایان با دوستان خود در بازار آفتابی می شوند و می گویند که ما را فراموش نکنید. وی گفت:یک بار آقای مهران آزادسرو، تمیزکار، شمس کهن،کشاورز و فلاح چای که خودشان را لاهیجانی اصیل می دانند پای دل این بازاریان نشستند؟ فقط موقع انتخابات این دوستان با معرفی خود می گویند که ما را فراموش نکنید. بازار لاهیجان (۷) یکی دیگر از بازارایان با ناامیدی با بیان اینکه تمام کسانی که در شهرداری و شورای شهر آشنا دارند با یک نامه بدون پرداخت مالیات در بهترین نقطه لاهیجان به دست فروشی مشغول هستند و از من مغازه دار هم بیشتر درآمد دارند افزود: به هرکس هم اعتراض می کنیم می گویند که از شهرداری یا شورای شهر دستخط داریم. وی افزود:البته ما نمی خواهیم نان کسی را ببریم یا آجر کنیم ولی چه کسی به فکر ماست و چه کسی باید چراغ بازار را روشن نگه دارد. سوال من از آقای آگشته و دوستان شورای شهر این است که آیا می دانند از ۱۹۷ مغازه ای بازار چند مغازه خالی است؟ در زمان مهندس گنجی آمار گرفتیم و تعداد غرفه ها را درآوردیم اما انگار نه انگار ،خبری نشد. وی افزود:از زمانی که پردسر،دست فروشان و فروشندگان هشت شب به بعد با ماشین به فروش اجناس به صورت بی ضابطه مشغول هستند شما این بازار قدیمی و سنتی لاهیجان را تا ۱ سال آینده تعطیل فرض کنید.بخدا قسم که تا ساعت ۱۰ صبح هزار تومان سفته نکردم. وی در ادامه افزود:سوال من از تک تک اعضای شورای شهرلاهیجان این است که یک شهر لاهیجان چند بازار نیاز دارد؟۶ بازار برای یک شهر لاهیجان برای چیست؟ بازار لاهیجان (۳) این بازاری جوان ادامه داد: به نظر کاسبان این بازار ،شهرداری از عمد می خواهد دست فروشان را زیاد کند تا کاسبان بخاطر عدم رونق بازار مغازه های خود را تعطیل کنند تا این زمین به شهرداری برسد. دویست نفر آدم با ۳ نفر خانواده که در حدودششصد نفر می شود از این بازار نان می خورند. وی ادامه داد:برخی از دست فروشان بومی این شهر نیستند و از شهرهای همجواری مثل آستانه ،لنگرود و حتی کلاچای در لاهیجان به دست فروشی مشغولند. وی با بیان اینکه بازاریان و کاسبان بازارروز شماره ۳ عمر و جوانی خود را در این بازار گذاشتند و همه مستاجر هستند و ماهیانه کم و بیش سیصد تا چهارصدهزار هزار تومان کرایه خانه می دهیم . وی افزود:در گذشته دو نفر در یک غرفه به دو خانواده نان می دادیم اما از زمانی که بازار پردسر به این شکل درآمد ، دست فروش زیاد شدند و یقیه ما را گرفتند، بازار اصلی شهر هم به این شکل شد. ما نمی گوئیم که دست فروش را جمع کنید ولی وضعیت بازار را سامان دهی کنید که ما ضرر نکنیم. یکی دیگر از بازاریان با بیان اینکه ما خودمان خوب می دانیم که بیکاری عامل ازیاد دست فروشی است گفت:ما می گوئیم که چرا بازاریان باید فدای این تصمیم شهرداری و شورای شهرشوند. بازار لاهیجان (۶) یکی از گوجه فروشان بازار با بیان این جمله که ساعت پنج غروب من مرد ۴۰ ساله وحشت می کنم برای خرید به این راهروها بیایم و خرید کنم افزود: اعضای شورای شهر به بازار نمی آیند تا درد ما را بشنوند. این طوری نیست که فقط موقع انتخابات ما شما را زیارت کنیم برادران اعضای شورای شهر. یکی دیگر از بازاریان قدیمی که علیرضا نام داشت با بیان اینکه حرف هایمان را به که بگوئیم چون میدانیم گوش شنوایی وجود ندارد افزود:تا ظهر امروز شاید باورتان نشود که من ۴ هزار تومان فروش کردم. یک روز می توانیم چیزی برای خانه نخریم،روز دوم و سوم شرمنده زن و بچه هایمان هستیم. علیرضا که جزو هیئت امنای بازار نیز بود با بیان اینکه هیچ کس به کاسبان این بازار اهمیت نمی دهد گفت:هزار نفر از این بازار نان می خورند،۱۰ روز است که ۱۰۰ کیلو ترب را نتوانستم بفروشم در صورتی که دست فروشان لاهیجان روزی ۱۰۰ کیلو بار را می فروشند. یکی دیگر از بازاریان با بیان اینکه مگر دو جعبه گوجه چقدر زور دارد که شکم زن و بچه خود را سیر کنم ،خرج کرایه خانه را بدهم گفت:از اعضای شورای شهر میخواهم که به مشکلات و گرفتاری ها اهمیت دهند. علیرضا که از طول عمر شورای دوره چهارم بی خبر بود با بیان اینکه سوال من از شورای شهر این است که شش یا هفت ماه که از عمر شورای شما می گذرد پای خود را در این بازار گذاشته اید افزود:چه کسی باید به درد ما برسد.وقتی که می خواهیم برای شهر انجمن تعیین کنیم همه با سلام و صلوات در بازار هستند اما بعد از اینکه رای آورند ما باید به جهنم برویم. یکی از مغازه داران در ادامه با بیان اینکه وضعیت سدمعبر در لاهیجان مشخص نیست افزود: ما شنیدیم که بهترین نقاط شهر توسط برخی از افراد به آشنایان فروخته می شوند. وی افزود: مگرشورای شهر نباید به دنبال رفع مشکلات اقشار مختلف در شهر باشد.خودشان هم خوب می دانند که وضعیت بازار تا چه اندازه وحشتناک است. یکی دیگر از بازاریان قدیمی که اکنون نگهبان بازار شده بود با بیان اینکه تا ساعت ۱۱ صبح این بازار رونق ندارد گفت:هرکس به جای ما باشد افسردگی می گیرد. یکی دیگر از کاسبان قدیمی بازار که چندسالی است در کنار مسجد کوشالی به دست فروشی مشغول است با پریدن بین صحبت های دوستان قدیمی خود با بیان اینکه شما از حق بازار دفاع می کنید؟ گفت:شما به اینجا بازار می گویی،این جا شبیه بازار است؟ بازار پردسر است. وی خطاب به حاضران با بیان اینکه شما تا صبح با این خبرنگار صحبت کنید ،فایده ای ندارد و مثل این است که آب را در هاونگ بکوبی افزود:این آقا چه تاثیری می تواند داشته باشد.شبیه این مسائل را ما بسیار طی دیده ایم و می دانیم که از دست این خبرنگار کاری ساخته نیست. وی افزود:مثل این بازار در استان گیلان وجود نداشته ولی توسط آقای برهانی و آقای (ر-ع) این بلا بر بازار نازل شد. همین آقای ع برای ما پیغام فرستاد که من این بازار را با خاک یکسان می کنم و متاسفانه توانست به هدفش برسد. بازار لاهیجان (۵) وی که با هر جمله اش یک بادام به دهانش می انداخت با بیان اینکه الان راحت ترین شغل این است که میروی میدان، بار را میخری و بعد از فروش بار با صاحب آن تسویه می کنی افزود: وضعیت شهر هم که مشخص است،هرکس هرجا بساط کند همانجا ملک شخصی وی می شود. وی افزود: ما هیچکدام نه باغ داریم نه بیجار، تمام امید ما به همین بازار است. رئیس سدمعبر این وضعیت را نمی بینید.یا شاید می بیند و بیخیال است. این بازاری ناراحت ادامه داد:کاری از دست هیچکس ساخته نیست،شما هم خودت را خسته نکن جوان ،چون فایده ندارد. در پایان یکی دیگر از بازاریان با بیان اینکه اگر دست فروشی ساماندهی شود مردم هم جنس خوب را از مغازه دار با عزت و احترام خرید می کنند افزود:من ۲۵ سال از عمر و جوانی خود را در این بازار گذاشتم،سوال من این است یک نفر مگر چندسال می تواند سرپا بایستد و به امراض مختلف دچار نشود. وی در پایان با این سوال که روزانه با ۱۰ هزار تومان سود یک مرغ می توان خرید گفت:رک و پوست کنده به شما بگویم تمامی این کاسبان بازار شرمنده زن و بچه هستند،خدا آدم را شرمنده رفیق بکند ولی شرمنده زن و بچه نه./پایان پیام

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان