زن ‏همین که از ۹ سالگی گذشت و وارد دهمین سال زندگی شد، خدا او را به حضور می پذیرد و با او ‏سخن می گوید و روزه را بر او واجب می کند

به گزارش لنگرنیوز متن سوال و پاسخ این مرجع تقلید به شرح ذیل است.

توفیق زن بیش از مرد است

توفیق زن بیش از مرد است و اگر انسان تنزل کند، حداقل باید بگوید زن همانند مرد است. زیرا ‏تقریباً شش سال قبل از این که مرد، مکلف شود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذیرفته است. زن ‏همین که از ۹ سالگی گذشت و وارد دهمین سال زندگی شد، خدا او را به حضور می پذیرد و با او ‏سخن می گوید و روزه را بر او واجب می کند، مناجات های او را به عنوان دستور مستحب شرعی ‏گوش می دهد. آن هنگام که مرد به عنوان یک نوجوان در حال بازی کودکانه است، زن مشغول راز و نیاز ‏و نماز است. شش سال زمینه‏ سازی کردن، از دوران نوجوانی او را به حضور پذیرفتن، نماز را که ‏عمود دین است بر او واجب کردن، روزه را که سپر دین است و حج را که وفد الی اللَّه است و ‏مهمانان در آن سفر به ضیافتگاه خداوند می روند، بر زن واجب کردن، اینها همه نشانه آن است که ‏زن برای دریافت فضائل، شایسته‏ تر از مرد است. و اگر این منطق درست تبیین و اجرا گردد، نتیجتاً ‏معلوم خواهد شد که زن بالاتر از مرد و لااقل همتای مرد است.

یک دستورالعمل

‏ زن گرچه ممکن است در طی دوران عادت از برخی از عبادت محروم باشد اما تمامی آن‏ها ‏جبران‏ پذیر است، زیرا قضای روزه‏ ها را به جا می آورد و برای نماز اگر وضو بگیرد و در مصلّای خود رو به ‏قبله بنشیند، و به مقدار نماز، ذکر بگوید ثواب نماز را می برد. همان گونه که اگر مسافری پس از ‏خواندن دو رکعت واجب، سی یا چهل بار تسبیحات اربعه را تکرار کند، جبران آن دو رکعت ساقط ‏شده را خواهد کرد.

پس این گونه از فضائل جبران‏ پذیر است.‏ عمده آن است که مرد وقتی پانزده سالگی را تمام نمود و وارد شانزدهمین سال زندگی شد، ‏شایستگی خطاب الهی را کسب می نماید و قبل از آن چنین لیاقتی ندارد، زیرا بلوغ، زمینه تشرف به ‏مقام عبودیت است.

جشن تکلیف

درباره یکی از علمای شیعه، ابن طاووس - رضوان اللَّه علیه - نقل شده است که روز بلوغش ‏را جشن گرفت، او وقتی از پانزده سالگی وارد شانزدهمین سال زندگی شد دوستان و آشنایان خود ‏را به شکرانه این که من نَمُردم و سنّ من به حدّی رسید که خدای سبحان با من سخن گفت و از ‏من تکلیف طلب کرد، جشن گرفت چون انسان تا قبل از بلوغ، مورد خطاب تکلیفی خدا نیست، و به ‏هنگام بلوغ لیاقت می یابد که مورد خطاب خدای سبحان واقع شود. - اما این که آیا این جشن، در اسلام ‏مشروعیت دارد و جزو سنن هست یا نه؟ مسأله‏ ای جداگانه است، کسی به قصد ورودِ سنّت اقدام ‏به برگزاری این مراسم نمی کند، بلکه این جشن را به شکرانه یک نعمت برگزار می نماید. و شاید ‏مرحوم سید ابن طاووس، زیر پوشش اطلاقات اولیه که هر نعمتی به شما رسیده است حق‏ شناس و ‏شاکر باشید، این چنین عملی را انجام داده است . - بر این اساس، بلوغ یک شرافت است. آنها که اهل عرفان هستند، می گویند ما مشرَّف شدیم نه ‏مکلّف، چون زحمت و مشقتی در کار نیست، بلکه شرف در کار است. لذا در مناجات‏ الذاکرین امام ‏سجاد (ع) می خوانیم «یا من ذکره شرف» ای خدایی که نام تو مایه ‏شرافت است. اگر کسی به جایی برسد که ذکر خدا گوید و در سایه این ذکر، به یاد خدا باشد و خدا هم به یاد او ‏باشد، شرافتی نصیب او گردیده است، و این است که زن شش سال قبل از مرد به این شرافت می رسد.

اگر ‏چنانچه به این نکته دقت شود، قبل از این که مرد به راه بیفتد و در صراط مستقیم گام بردارد، زن ‏بخش زیادی از این راه را طی کرده است. بنابراین هم آن محرومیت‏ هایی که زن در دوران عادت دارد ‏قابل جبران است و هم شش سال قبل از مرد، از همه مزایایی که مرد محروم است برخوردار ‏می شود.‏

دلایل جبران محرومیت از عبادات

در پایان عمر نیز برای زنان غیر سادات پس از سن پنجاه سالگی سخن از ایام محرومیت نیست ‏و در این مدت محرومیت نیز اولاً، ایام عادت محدود و چند روز بیشتر نیست. ثانیاً، آنها که باردارند و ‏توفیق حمل امانت را دارند نیز محرومیت از عبادت شامل آنها نمی شود، چون غالباً عادت با حمل ‏جمع نمی شود. ثالثاً، مدت شش سالی که زن قبل از بلوغ مرد، بالغ می شود، همه نقص‏ ها را ‏ترمیم می کند. بنابراین اگر نقصانی در ایمان باشد، علت آن هم نقص در عبادت باشد، نه تنها قابل ‏جبران است، بلکه اگر زن به این فکر بیفتد که دوران شش ساله را مغتنم شمارد، عظمتی فزونتر نیز ‏خواهد یافت.‏ از آنچه گفته شد روشن می شود سِرّ بیان حضرت امیر - سلام‏ اللَّه علیه - در نهج‏ البلاغه که در ‏وصف زن خطاب به امام مجتبی علیه السلام می فرماید : » فاِنّ المرأة ریحانة ولیست بقهرمانة»(۱).‏ یعنی این که زن ریحان است، باید او را زودتر از مرد، تحت تربیت و تکلیف قرار داد، در غیر این ‏صورت ضایع می شود. روایتی دیگر نیز از حضرت صادق - سلام‏ اللَّه علیه - نقل شده است که ‏می فرماید:‏ » من اتّخذ امرأة فلیکرمها فانّما امرأة أحدکم لعبة فمن اتّخذها فلا یضیّعها»(۲).‏ مراد از لعب در روایت، بازیچه و اسباب‏ بازی نیست، بلکه یعنی، زن ریحانه است، این ریحانه را ‏ضایع نکنید. اسلام به اولیای مدرسه و منزل دستور می دهد که به دخترها بیش از پسرها رسیدگی ‏کنید. اگر تکلیف بر دختر، شش سال قبل از پسر شروع می شود بنابراین اولیای منزل و مدرسه ‏مسؤولیتشان نسبت به دخترها بیش از پسرهاست روی این تحلیل، معلوم می شود زن برای نماز و راز و نیاز، زودتر از مرد آمادگی پیدا می کند و اگر احیاناً راه های عاطفی، زمینه‏ های انحراف را پیش روی زن قرار دهد، تکالیف عبادی آن راه ها را تعدیل ‏می کند تا مبادا به انحراف برود .

منابع:

‏(۱) نهج البلاغه، نامه ۳۱.‏ ‏(۲) بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۴.‏ ‏(زن در آئینه جلال و جمال، صفحات ۳۷۹ ۳۸۲.)‏

 

 

 

 

 

 

 

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان