مقدمه


رهبر انقلاب اسلامی ایران در دیدار با وزیر، مسئولان وزارت خارجه و روسای نمایندگی های ایران در خارج از کشور، اساسی ترین شاخصه های دیپلماسی ایرانی را در عرصه نظام بین الملل تبیین کردند.  ایشان فرمودند که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، مولفه ها و نمادهای دیپلماسی ایرانی شکل گرفت، استقلال خواهی، مبارزه با ظلم و ستم و دفاع از مظلومان جهان شالوده انقلاب اسلامی ایران است.  ایران پس از انقلاب اسلامی با ورود به عرصه نظام بین الملل توانست که مولفه ها و ویژگی های بی بدیل خود را به منصه ظهور برساند.  انقلاب اسلامی ایران ترجمان استثنایی آموزه های اسلامی است و مردم سالاری دینی متجلی در آن تجربه یک الگوی موفق در مقابل مدل لیبرال دمکراسی غرب است.  بنا بر این دفاع از هویت فکری و دینی ایران، رسالت حیاتی دستگاه دیپلماسی ایران است.


پایمردی ایران در حمایت از جنبشهای اسلامی و مردمی در سراسر جهان، به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی ایران، در دل ملتها جاذبه ایجاد کرده است و این جاذبه سرمایه بی بدیلی است که در سیاست خارجی ما باید از آن استفاده شود.  در همین راستا، شاخصه بارز و مهم دیپلماسی ایرانی در جهان مخالفت با وابستگی سیاسی و نظام سلطه است.  نظام سلطه به سرکردگی آمریکا، بازیگری قدرتهای مستقل مانند ایران را در عرصه های مختلف بر نمی تابد و به شیوه های مختلف با آن به مقابله برمی خیزد.  دفاع مردان مومن ما در تیم مذاکره کننده ایرانی از حق مسلم ملت ما در برخورداری از دانش صلح آمیز هسته ای و تحقیق و توسعه در این زمینه نمایش کارآمدی دیپلماسی ایرانی در عرصه جهانی است که خیلی از سیاستمداران خبره در جهان به آن معترف هستند.


با توجه به تجربه سال گذشته از دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم، ارزیابی و بازنگری عملکرد یکساله جهت ترسیم افق و چشم انداز دیپلماسی در سال نو امری ضروری است.  یادداشت حاضر به چند محور اساسی در این خصوص اشاره دارد و امید این است که با در نظر گرفتن این موارد و طرح بحث راجع به آنها راه برای تحقق یک دیپلماسی موثر تر و کار آمد تر در سال آینده فراهم شود.









شعار دولت یازدهم حمایت از شانیت پاسپورت ایرانی در همه جای دنیا بود، اما متاسفانه دستگاه دیپلماسی ما در زمینه حمایت از مامور رسمی دولتی خود که به شکل جسورانه ای توسط آمریکائیها به تروریست بودن متهم شده بود، ناکام و منزوی و منفعل جلوه گر شد.

خروج از انزوای دیپلماتیک و اجتناب از برخورد های منفعلانه دستگاه دیپلماسی


طی سال گذشته دستگاه دیپلماسی ما به طور شایسته ای در زمینه های گوناگونی که می توانست بهتر عمل کند، اقدامات شایسته و لازمی  را انجام نداد.  شاید مهم ترین و تاسف بار ترین آن، موضوع روادید ماموریت آقای ابوطالبی برای سفر به سازمان ملل متحد بود.  شعار دولت یازدهم حمایت از شانیت پاسپورت ایرانی در همه جای دنیا بود، اما متاسفانه دستگاه دیپلماسی ما در زمینه حمایت از مامور رسمی دولتی خود که به شکل جسورانه ای توسط آمریکائیها به تروریست بودن متهم شده بود، ناکام و منزوی و منفعل جلوه گر شد.  زمانی که سردار سلیمانی ما مقتدرانه از مرزها، اعتبار و حیثیت ما دفاع می کرد، دستگاه دیپلماسی ما سر تسلیم در مقابل زور گویی جسورانه آمریکاییها فرود آورد و با معرفی جناب آقای خوشرو، منفعلانه و در سکوت رسانه ای از موضوع کنار رفت.  قطعا این دیپلماسی در شان دفاع از پاسپورت ایرانی ها نبود و امیدواریم که در سال جدید دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم مقتدرانه وارد شود و در موارد مشابه این گونه منفعلانه عمل نکند.


دستگاه دیپلماسی ما باید به شانیت انقلاب اسلامی ایران اهمیت قایل شود، و دنیا را منحصر در دنیای قدرتمداران غربی نیابد.  شایسته است که به طور جدی از انزوا در این خصوص اجتناب کنیم و از همه ظرفیت های نظام جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی بهره کامل را ببریم.  یادمان نرود اگر ایران امروز این قدر مقتدر است که پنج به اضافه یک را به پای میز مذاکره بکشاند این امر حاصل هزینه های زیادی است که در راه پایمردی در اصول عدالت طلبانه و استقلال جویانه صرف شده است.  تلاشهایی که مدیون حضرت امام (ره)، شهدا و جانبازان و ایثار گران و آزادگان و همه مردم سخت کوش ما می باشد.   فراموش نکنیم که نه دنیای غرب، بلکه طیف گسترده ای از مسلمانان جهان، مستضعفان حق طلب و مردم عادی آمریکا و اروپا که اخیرا مخاطب مقام رهبری بوده اند، سرمایه های بی بدیل ما هستند.  بنا بر این،دستگاه دیپلماسی ما باید توجه بیشتری را نسبت به جبهه جهادی و تاثیر و نفوذ انقلاب اسلامی در منطقه، جهان اسلام و به طور کل مردم دنیا داشته باشد.


قطعا دیپلماسی ما نیازمند سرمایه گزاری هر چه بیشتری برروی سازمانهای بین المللی و منطقه ای، و علی الاصول دنیای غیر غربی است.  جنبش عدم تعهد، سازمان پیمان همکاری شانگهای، سازمان همیاری کشورهای اسلامی، و سایر مجامعی که می توان از توانمندیهای آنها برای ارتقای منافع ملی ایران بهره جست.


پیوند دیپلماسی و اقتصاد مقاومتی


با توجه به شرایط فعلی اقتصاد کشور و تبیین جایگاه اقتصاد مقاومتی از منظر رهبر انقلاب اسلامی ایران، مسئولیت دستگاه دیپلماسی ما در این خصوص بسیار بالا می باشد.  اما باید اذعان داشت که رویکرد فعلی وزارت خارجه ما در پی گیری موضوعات اقتصادی خیلی فرسوده و سنتی است.  دیپلماسی مدرن ایجاب می کند که مسایل اقتصادی در وزارت خارجه اولویت اساسی داشته باشد و به خوبی و با تمشیت و تدبیر برای آن ها برنامه ریزی کرد.  دیپلماسی کارآفرین نیازمند دیپلماسی اقتصاد محور است.  علیرغم تلاشهای فردی و موردی برخی از سفرا و کارداران در موضوعات اقتصادی و تجاری، اما به دلیل ضعف ساختاری وزارت امور خارجه، انفعال و انزوا و کم تحرکی مشهودی در این عرصه قابل مشاهده است.  وزارت خارجه در این زمینه نیازمند یک خانه تکانی اساسی است.


به نظر می رسد تا زمانی که آمریکایی ها از سیاست سلطه و هژمونی در قالب فشار و تحریم علیه مردم ایران استفاده می کنند، کار به نتیجه رساندن مذاکرات کار بی فایده ای باشد.  دستگاه دیپلماسی باید نشان دهد که اهرم فشار تحریم کارآیی ندارد، به نحوی که به طرف آمریکایی ثابت شود که روند تحولات اقتصاد کشور به سمت استقرار اقتصاد مقاومتی به جلو می رود.  به نظر می رسد که تنها در این صورت است که دولت آمریکا مجبور می شود که در مورد سیاست مذاکره و فشار تجدید نظر کرده و به سمت سیاست همکاری و امتیاز دهی قدم بردارد.


دولت یازدهم با برنامه ریزی مناسب می تواند در کوتاه مدت در هر سال حداقل بیست درصد از وابستگی اقتصادی به درآمدهای نفتی را بکاهد.  این سیاستگزاری در راستای تامین و تحقق اقتصاد مقاومتی است و نهایتا سبب خواهد شد پیام بسیار روشن و قاطعی به آمریکا و متحدانش داده شود که آنها بفهمند در سالهای آتی حتی اگر تحریم نفتی ادامه پیدا کند اقتصاد کشور بدون مشکل جدی به فعالیت خود ادامه خواهد داد.  در این شرایط است که اقتصاد کشور ما بدون کاهش تولیدات نفتی می تواند از وابستگی شدید به خام فروشی نفت رهایی یابد و به تدریج در آمدهای نفتی را فقط برای توسعه بلند مدت کشور بهره برداری نماید.









علیرغم تلاشهای فردی و موردی برخی از سفرا و کارداران در موضوعات اقتصادی و تجاری، اما به دلیل ضعف ساختاری وزارت امور خارجه، انفعال و انزوا و کم تحرکی مشهودی در این عرصه قابل مشاهده است. وزارت خارجه در این زمینه نیازمند یک خانه تکانی اساسی است.

دیپلماسی کار آفرین


دیپلماسی دولت یازدهم در زمینه دیپلماسی توسعه اقتصادی به نحوی که بتواند به ازدیاد شغل در کشور و شکوفایی رشد و توسعه اقتصادی کشور منجر شود، اساسا دستاورد مثبتی نداشته است و حتی نشانه های امیدی هم در این باره وجود ندارد.  متاسفانه این ضعف نه تنها در دولت یازدهم بلکه در سایر دولتهای قبلی نیز وجود داشته است.  در دیپلماسی مدرن کشورهای توسعه یافته یا  کشورهای در حال توسعه ای که از دستگاه دیپلماتیک متخصص و متبحر برخوردار هستند، فعالیتهای تجاری، پولی و اقتصادی را در اولویت کاری خود قرار می دهند.  بر اساس نظریه وابستگی متقابل که امروزه در دیپلماسی مدرن کشورهای فعال در سیاست بین الملل به طور بارزی قابل مشاهد است، کشورها عمدتا از طریق گسترش مبادلات اقتصادی، سیاست خارجی خود را به هم نزدیک می سازند و حتی در زمینه تنش زدایی و صلح سازی اقدام می کنند.


سفارتخانه ها موظف به کار آفرینی و فرصت سازی اقتصادی هستند.  اولین معیار ارزیابی سفرا همین موضوع است و اگر سفیر و تیم همراه او به خوبی در این خصوص عمل نکند، فرا خوانده شده و فرصت به سفیر و تیم جدیدی داده می شود که بتواند فرصت سوزی های تیم قبلی را به فرصت سازی های برجسته تبدیل کند.  در این راستا به نظر می رسد باید که کمیته ای نظارتی، پاسخ طلب و مدیر به سرپرستی شخص وزیر امور خارجه در دستگاه دیپلماسی تشکیل شود که از سفارتخانه های ما حساب و کتاب پس بخواهد.  از آنها بیلان کاری بگیرد و به ارزیابی عملکرد آنها بنشیند.


دیپلماسی فرهنگی


یکی از شاخصه های برجسته دیپلماسی مدرن، افزایش روز افزون اهمیت قدرت نرم در عرصه روابط بین الملل است.  به طور خلاصه قدرت نرم عبارت است از توانایی تاثیر گذاری بر اندیشه ها، ترجیحات و رفتار دیگران بدون استفاده از ابزار قهر آمیز است.  در روابط مدرن بین المللی امروز استفاده مدبرانه و با برنامه، به جا و دراز مدت می تواند با تاثیر گذاری بر سایر ملت ها و دولت ها به تامین و توسعه منافع ملی هر کشور به صورت جذاب، کم هزینه و ماندگار کمک کند.  امروزه تمامی قدرتهای جهانی و منطقه ای با برنامه ریزی و سرمایه گزاری کلان بر روی این راهبرد سیاست خارجی، می کوشند که ضمن ظرفیت سازی برای ظرفیتهای ملی خود در این زمینه، آنها را به ابزارها و فرصتهای استثنایی برای تامین و توسعه منافع ملی و افزایش توانمندی ملی خود در سطوح منطقه ای و جهانی تبدیل کنند.


در این پارادایم ویژه است که مفاهیمی مانند دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانه ای و دیپلماسی فرهنگی به شکل برجسته ای جلوه گر می شود.  دیپلماسی فرهنگی تلاش برنامه مند و نظام یافته برای تاثیرگذاری بر اندیشه ها، برداشتها، انگاره ها، ارزشها، باورها و سبک زندگی سایر ملت ها از طریق ترویج فرهنگ و تمدن خود با هدف تامین و توسعه اهداف و منافع ملی دانست.  در این راستا باید تاکید شود که زبان دیپلماسی فرهنگی مبتنی بر اقناع است و مخاطبان آن نیز گروه های مختلف انسانی در سراسر جهان هستند، بنا بر این کارگزاران و سیاستگزاران این مهم باید کسانی باشند که ضمن برخورداری از دانش کافی و توسعه مند در مورد زوایای فرهنگ و تمدن کشور خود، به زبان و فرهنگ مخاطبان و همچنین فنون و مهارتهای دیپلماسی مبتنی بر احترام متقابل و افزون بر آنها بر ابزارهای نوین و مدرن برقراری روابط انسانی کاملا آشنا و مسلط باشند.


دستگاه دیپلماسی ما باید مخاطبین ویژه خود را به خوبی بشناسد و برای آنها در زمینه دیپلماسی فرهنگی برنامه ریزی کند.  اینان عبارتند از شیعیان سراسر جهان، مسلمانان غیر شیعه، ملل محروم و مستضعف در جوامع کمتر توسعه یافته.  اگر چه به نظر می رسد که با توجه به برخی از شواهد و مستندات دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خصوص مخاطبین شیعه تا حد زیادی موفق بوده است اما در مورد میزان کامیابی و موفقیت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در میان سایر مخاطبین ارزیابی دقیق و قانع کننده ای در دست نیست و ضروری می نماید که در مسیر ارتقای فعالیتها و سرمایه گزاریها در این زمینه صورت گیرد.


شایسته است که دولت یازدهم به بخش دیپلماسی رسانه ای در فعالیتهای دیپلماتیک خود اهمیت بیشتری بدهد.  قطعا این نوع دیپلماسی تکمیل کننده دیپلماسی و سیاست خارجی ایران در این برهه حساس و مهم از تاریخ کشور ما محسوب می شود.  دیپلماسی رسانه ای می تواند افکار عمومی داخل و خارج کشور را با سیاستهای منطقی ایران در راستای شفاف سازی بیشتر و اعتماد سازی با سرعت هر چه بیشتر و قابل قبول تری به جلو ببرد.


زبان فارسی به عنوان یکی از ابزارهای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور می باشد.  در حقیقت رایزنی های به عنوان سفیران فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور متولیان ترویج زبان و ادبیات فارسی هستند و از هر جهت نقش مهمی را در گسترش زبان فارسی و بسط روابط فرهنگی به عهده دارند.  دستگاه دیپلماسی ما و همه دست اندرکاران باید که با برنامه ریزی دقیق تر و صرف بودجه های بیشتر راه را برای ترویج این ابزار مهم دیپلماسی ما به ویژه در حیطه کشورهای نوروز هموار کنند.  امروزه در کشورهایی که دارای کرسی های فعال زبان فارسی هستند، وظیفه ارتباط و پشتیبانی از کرسی های زبان فارسی و دیگر محیط های علمی و آموزشی بر عهده رایزنی های فرهنگی می باشد.


دیپلماسی تعامل منطقه ای


به نظر می رسد که دولت یازدهم در طول سال گذشته و در چارچوب دیپلماسی تعاملی و کاهش سیاست های تقابلی وارد فرآیند های مختلف گفتگو شده است، اما این روند در سطح منطقه ای بسیار محدود و ضعیف رخ نموده است.  به عبارت دیگر، دستگاه دیپلماسی ما در سطح کشورهای همسایه تعامل مناسبی را نداشته و نتوانسته که تغییر چندانی در سطح روابط درون منطقه ای ایجاد کند.  باید اذعان داشت که دیپلماسی دولت یازدهم در خصوص مذاکرات هسته ای انرژی و وقت زیادی را صرف کرده است، غافل از اینکه نباید سایر جبهه های مذاکرات دیپلماتیک را به فراموشی بسپارد.  سیاست های منطقه ای ایران دچار افت و ضعف شدید هستند و عمده برنامه ریزی و تلاش دیپلماتیک ما در مذاکرات هسته ای خلاصه شده است.  این مذاکرات به مدیریت جناب آقای ظریف نباید سایر مذاکرات دیپلماتیک ما را تحت شعاع قرار بدهد به نحوی که آنها نادیده و حتی فراموش شوند.


به نظر می رسد که طی سال گذشته در صد بسیار بسیار بالایی از ظرفیت سیاست خارجی خود را به غرب تخصیص داده ایم که همسایگان خود را در این نزدیکی فراموش کرده ایم.  ما پتانسیلهای فرهنگی و اقتصادی فراوانی را در میان کشورهای همسایه خود را دارا هستیم که برای آنها ظرفیت سازی و تمشیت و برنامه ریزی لازم را نداشته ایم.


در اینجا، فقط به یک نمونه اشاره می شود و آن هم حوزه آسیای مرکزی و قفقاز است.  اگر به هم تکمیلیهای اقتصادی کشورهای این منطقه با ایران دقت شود، مذاکرات اقتصادی و تجاری مناسبی صورت گیرد و از برنامه ریزان و بخش خصوصی در این باره بهره وافر برده شود ما به طور کلی می توانیم موضوع بیکاری را حداقل در سه استان ساحلی گیلان و مازندران و گلستان به طور کلی برطرف کنیم.  سوای موضوع انرژی و نفت و گاز، ما توانمندیهای بسیار بالایی را در مناطق آزاد ساحلی، کشتیرانی، شیلات، گمرک، سیفی جات، گل و گیاه و سایر محصولات کشاورزی داریم که نیازمند فعالیت قدرتمند سفارتخانه ها و دستگاه دیپلماسی و توانمندی دولت در تجمیع فعالیتها در این بخش است.  تحقق هم تکمیلیهای اقتصادی و تجاری موضوع بسیار حایز اهمیت ما در تعاملات منطقه ای ما با حوزه آسیای مرکزی و قفقاز است اما دریغ از فعالیتهای مدبرانه و انسجام بخش از طریق دستگاه دیپلماسی و سایر دست اندرکاران که بتوانند از این فرصتهای موجود میوه های اشتغال و فرصت اقتصادی را برچینند.









دیپلماسی رسانه ای می تواند افکار عمومی داخل و خارج کشور را با سیاستهای منطقی ایران در راستای شفاف سازی بیشتر و اعتماد سازی با سرعت هر چه بیشتر و قابل قبول تری به جلو ببرد.



ارتباط دانشگاه و دیپلماسی


  باز از ایده های اصلی دولت یازدهم بهره مندی از نظرات پژوهشگران، دانشگاهیان و اندیشمندان و خبرگان بود.  در سال گذشته دستگاه دیپلماسی چندان در این زمینه موفق عمل نکرد.  بسیاری از کارشناسان و دانشگاهیان ما هنوز در بی خبری از فعالیتهای دیپلماتیک کشور ما به سر می برند و وزارت خارجه ما نتوانسته است که ارتباطات لازم را در این باره ایجاد کند.


امروزه به یمن گسترش و شکوفایی آموزش عالی در کشور، طیف گسترده ای از دانش آموختگان روابط بین الملل و دیپلماسی در کشور وجود دارد.  دانشگاهیان و اساتید فرهیخته و دانشمندی هستند که می توان از ظرفیتهای فکری و مشاوره ای آنان بهره مند شد.  این امر مستلزم ایجاد ارتباط موثرتر بین دانشگاه و دستگاه دیپلماسی ماست که متاسفانه هنوز پل محکم و کار آمدی در این باره ساخته نشده است.  انتظارات و توقعات در این باره از جناب آقای وزیر خارجه که خود فردی فرهیخته و دانشگاهی هستند، بسیار بالاست.  همه دانشگاهیان فرهیخته و صاحب نظر و رای در خصوص دیپلماسی که کارنامه های خوبی در این زمینه دارند متوقع هستند که صدایشان شنیده شود، منفعل نباشند و به دستگاه دیپلماتیک ما مرتبط باشند.


اما متاسفانه امروزه مجامع فکری ما به سختی و بدون همراهی مالی و بودجه ای لازم در این زمینه به جلو می روند.  ژورنالهای تخصصی ما در این زمینه اندک و از لحاظ بودجه ای سخت در تنگنا هستند.  بودجه های لازم برای برگزاری همایشها و کنفرانسهای علمی کارآمد به سختی تهیه می شود.  و از همه مهمتر هنوز درک و فهم شایسته ای از لزوم ورود تفکرات دانشگاهی متعهد به آرمانهای انقلاب اسلامی و متخصص به بافت وزارت خارجه ما وجود ندارد و این ساختار به همان شکل سنتی و سخت پرچالش به سر می برد.  انتظار یک خانه تکانی سخت توسط وزیر محترم در این باره به طور جدی انتظار می رود.


جمع بندی


معیارهای اصلی ارزیابی عملکرد دستگاه دیپلماسی در سال گذشته متفاوت بوده اند.  اول باید مشخص شود که وزارت خارجه در خارج ساختن کشور از روند افزایش فشارهای بین المللی و رکود و انزوا به چه میزان موفق بوده است.  اتخاذ رویکردی پویا همراه با تعامل مبتنی بر اصل احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها بر اساس قوانین و کنوانسیونهای بین المللی از معیارهای مهم محسوب می شود.  دستگاه دیپلماسی ما باید بکوشد که در ارایه چهره مناسب از فرهنگ و تمدن کشورمان به عنوان یکی از تمدن های بزرگ و اصیل بر مبنای ارزشها و هنجارهای اسلامی فعالانه برنامه ریزی کند.  عناصر و عوامل دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی آن هم در یک رویکرد همگرا کلید موفقیت است.  ضمن اینکه در اجرای سیاست خارجی باید به هر دو حوزه قدرت نرم و سخت در دفاع از منافع ایران و تامین امنیت به طور اعم و حفظ شان و جایگاه ایرانیان در سایر کشورها همت گماشت.


تاکید بر مذاکرات هسته ای جهت کسب حقوق حقه ایران و تنش زدایی لازم است، اما تمرکز بر این موضوع نباید که باعث نادیده انگاشتن و یا کم رنگ کردن سایر حوزه های فعالیت توانمند ایران در عرصه دیپلماتیک باشد.  واقعیت این است که در دیگر بخشهای سیاست خارجی ظرفیت کشور ما بسیار بالاست.  در همین راستا دیپلماسی جهادی که زاییده انقلاب اسلامی ایران است نباید از یاد ها برود و حمایت از جنبشهای جهادی به عنوان محور اساسی این نوع از دیپلماسی شایسته تاکید و برنامه ریزی است.


در عین حالی که از همه ظرفیتهای فکری در دانشگاه ها باید در شکل دهی و انسجام دیپلماسی ایرانی استفاده نمود، لازم است نسبت به چابک سازی و شایسته سالاری و تقویت فضای رقابتی حرفه ای در درون دستگاه دیپلماسی ایران اقدام نمود.  اکنون ساختار وزارت خارجه ما دچار روز مرگی شده است و خروج از آن پیش شرط موفقیت دیپلماسی ماست.


دکتر رضا سیمبر


استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه گیلان


 
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان