یکی از مواردی که می توان با توجه به قدرت تأثیرگذاری دو رسانه مهم سینما و تلویزیون در جامعه نهادینه کرد مسئله حجاب و عفاف با پوشش چادر است.

مبحثی که درمورد آن صحبت ها و برنامه های زیادی شده ولی تاکنون توفیق چندانی به دست نیامده است.همین بحث حجاب وعفاف است.

 

متأسفانه حجاب چادر بعد از گذشت سال ها از پیروزی انقلاب در فضای سینما و تلویزیون به ویژه سینما آنقدر مظلوم، غریب و مهجور مانده است که امروز نه تنها نمی توانیم بگوییم سینمای ایران حتی یک سوپراستار چادری به جامعه تحویل داده، بلکه چادر در سینما بیشتر برای تطهیر برخی از بازیگران مسئله دار و بدسابقه به کار می رود. به محض اینکه از بازیگری فیلم، عکس یا اتفاقات نابهنجاری منتشر می شود عوامل سینما به مدد پول بیت المال برای تطهیر سازی او بازگشتش به عرصه، چند فیلم و سریال تولید می کنند که با محوریت فرد خاطی در نقش زن چادری تدارکی می بینند و اینگونه خانمی چادری نشان داده می شود.


شاید نبود سوپراستارهای چادری در کشور به زعم برخی به خاطر ظرف سینماست که اجازه نمی دهد افراد با حضور در این ظرف بر سر اعتقادات و باورهای خود بمانند اما به نظر می رسد مشکل اصلی و اولیه دراین حوزه، ضعف مدیریت باشد زیرا در عرصه سینما مدیریت واحد و منسجمی وجود ندارد. مذهبیون ما هم در مورد بحث سینما و تلویزیون دچار اغفال شده اند.


برخی از مسئولان هنوز مسئله ترویج حجاب را در حد برنامه های دهه ۶۰ می بینند و ماحصل این سوءمدیریت دوسویه آن چیزی است که امروز می بینیم. مسئله چادر درمدارس هر روز کمرنگ تر از قبل می شود. چرا باید در دبیرستانی با ۶۰۰ دانش آموز تنها دو، سه چادری باشد؟! این یک معضل فرهنگی است که دست اندرکاران سینما و تلویزیون باید پاسخگو باشند که نتوانسته اند برای دختران نوجوان ما یک سوپراستار خوب چادری ارائه بدهند.


در دهه ۶۰ که انیمیشن های ما ژاپنی و اروپایی بود عروسک های ما چادر به سر نمی کردند حتی نیمه انیمیشن ایرانی آن زمان «زهره و زهرا» با چادر غریبه بودند اما حالا که توانسته ایم در عرصه رسانه به خصوص انیمیشن پیشرفت کنیم که حتی شبکه ای با همین نام هم داریم، چادر نه تنها در حجاب این کاراکترها کوچک ترین نقشی ندارد بلکه آرایش غلیظ تقریباً در همه کارتون ها به عنوان نماد یک زن یا دختر به کار می رود به صورتی که کودک از همان اوان زندگی زنانگی خود را در آرایش می بیند و نه در پوشیدگی و کاش حداقل مادربزرگ ها را در انیمیشن های ایرانی از چادر محروم نمی کردیم؛ البته نمی توان هنر را به صورت دستوری پیش برد اما می توان هنرمند را آنچنان در عرصه فرهنگ غنی کرد که خود در راستای فرهنگ اسلامی هنروری کند.


متأسفانه در این عرصه باز هم سوء مدیریت ها در میان است. بیلان محوری های رایج که افت همه فعالیت های فرهنگی ریشه در آن دارد سبب می شود به جای محتوا و کیفیت، به ساعات تولید انیمیشن و موضوعات روزمره بدون هدف تأکید شود ظاهراً تولید آثار سینمایی تلویزیون و انیمیشنی در ایران بیشتر از آنکه برانتقال پیام به خصوص در اجزا و کل تأکید داشته باشد بر کمیت و فرم کار توجه دارد که این با اصل تربیت و پرورش در تضاد است./ روزنامه جوان

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان