به گزارش لنگرنیوز، فرهنگ نیوز نوشت : یکی از پایه های اصلی پیشرفت هر کشوری در مرحلۀ نخست، رشد علمی متناسب و هم زمان با رشد اقتصادی است. با مروری بر تاریخ کشورهای توسعه یافته درمی یابیم که زمینه اولیه و اصلی توسعه یافتگی، پیشرفت علوم طبیعی، انسانی و فنی بوده و دانشمندان بزرگی با ریل گذاری صحیح مسیر این پیشرفت، در نهایت باعث ترقی علمی جوامع خود و حتی جهان شدند.

ایران نیز به عنوان کشوری که دارای ظرفیت های عظیم نیروی انسانی و استعدادهای بالنده علمی است، توانسته در یک دهه اخیر به یکی از کشورهایی تبدیل شود که در رتبه های بالای علمی قرار گیرد. اما این رشد در دو سال اخیر با کندی در حال پیش رفتن است. براساس بیانات رهبر معظم انقلاب، رتبه ایران تا 16 نیز ترقی پیدا کرده است اما در حال درجا زدن هستیم و این روند قابل قبول نیست.

farhangnews_133677-381459-1436167055

اما چه عواملی باعث شده تا این فرآیند پیشرفت علمی کشور با کندی پیش رود و با توجه به توفیقات گذشته، توقعات را برآورده نسازد. توانایی ها، ظرفیت ها و زمینه های پیش رفتن قطار علمی کشور با سرعت بالاتری وجود دارند و می توان با مدیریت بهینه و ایجاد مشوق های مناسب به فعال سازی این مولفه ها پرداخت. همانگونه که مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید برخی از ظرفیت ها را مشخص کردند، می توان گفت:

1- دانشگاه ها و مراکز علمی کشور، از نیروی انسانی مناسبی برخوردار هستند. وجود بیش از 70 هزار عضو هیات علمی در ایران، خود نیروی محرکه بسیار مناسب برای پیش برد اهداف علمی است. رهبر انقلاب، اساتید را فرمانده هان جنگ نرم و دانشجویان را افسران این جنگ توصیف کرده اند که وظیفه  فرمانده هان علمی کشور، ترسیم نقشه پیشبرد اهداف و حضور خود نیز در میانه این نبرد برای افزایش روحیه دانشجویان است. در همین دیدار، آیت الله خامنه ای، بارها بر ارج نهادن مقام استاد توسط مسئولین علمی کشور در وزارتخانه تاکید دارند.

الف- با تغییر دولت ها، به نظر می آید ترکیب اعضای علمی گروه ها، روسا و معاونین آنها در دانشگاه تغییر می کند. تغییر غیر  ضروری که با روی کار آمدن دولت جدید، به صورت سیاسی و جناحی صورت می گیرد. در ابتدا روسای دانشگاه ها بر اساس سلیقه رئیس دولت تغییر می کنند و به همین ترتیب این جریان تا سطح گروه های علمی دانشکده ها نیز ادامه می یابد. این امر به تزریق بی انگیزگی میان اساتید می انجامند که قربانی سیاست کاری دولت می شودند. در دولت یازدهم این روند جنبه انحصاری تری به خود گرفته و با ترفندی کار تعیین روسای دانشگاه ها را به هیات 5 نفره محدود ساخته و نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی را در این موضوع کمرنگ ساخته است. بنابراین روساء دانشگاه و دانشکده ها نه براساس توان علمی و مدیریتی بلکه با توجه به نزدیکی به جریان سیاسی نزدیک به دولت و زدو بند سیاسی تعیین می شود. تغییرروسای دانشگاه در دو سال اخیر به حدی حاد و مضر بود که یکی از بندهای استیضاح فرجی دانا، همین موضوع بود.

ب- دانشجویان به عنوان افسران جنگ نرم، دومین قربانیان سیاست بازی در این سطح خواهند بود. زمانیکه آنها با نظاره سیاست بازی های جناحی در سطح دانشگاه، روبه رو می شوند، روحیه جهاد در جبهه علمی را از دست می دهند چرا که به این امر پی می برند که ترقی در چنین محیط های نه براساس دانش و فهم علمی بلکه نزدیکی به جریان سیاسی خاص است. نمونه های بسیاری وجود دارند که دانشجویان بی استعدادی با برقراری روابط خاص با اساتید و گروه های علمی نزدیک به وزارت خانه علوم یا بهداشت، توانسته  اند بورس های علمی یا امتیازاتی را کسب کنند که در صورت وجود رقابت عادلانه هرگز نصیب آنها نمی شد.

ج- سرایت نگاه تبعیض آمیز علمی در سطح دانشگاه ها و دانشجویان، در مرحله بعد به انحصاری کردن چاپ مقالات علمی انجامیده است. متاسفانه در کشور، مسیر نگارش تا چاپ یک مقاله علمی و پژوهشی زمان طولانی حتی تا دو سال را به خود اختصاص داده است. اما در این میان برخی از اساتید و دانشجویان با انحصاری کردن این فرآیند چرخ تولید علمی کشور را به آثار کم ارزش اختصاص می دهند و آثار علمی  برجسته در نوبت های چاپ طولانی یا سوخت می روند یا از رده خارج می شوند.

farhangnews_133677-381511-1436167055

2- نکته مهم دیگری که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره داشتند، کند شدن شتاب رشد علمی کشور در چند سال اخیر است. و به درستی عنوان کردند که از لحاظ رتبه شاید تغییر کشور نداشته اما شتاب 13 برابری ایران نسبت به کشورهای دیگر، با کندی مواجه شده و ترقی در این زمینه حاصل نشده است. ایشان این جبران چنین فرآیندی را متوجه دولت و به خصوص وزارت خانه های علمی کشور می کنند. به طور کلی، وزارت خانه علوم، بهداشت و در پایه وزارت خانه آموزش و پروش، وظایف سنگینی را در این حیطه بر عهده دارند و باید سیاست کاری و حزب گرایی را در این وزارت خانه تا حد زیادی کاهش دهند. زمانیکه شتاب علمی کشور در حد قابل قبولی قرار دارد، مشخص نیست چرا باید مدیران این حوزه تغییر کنند.

الف- وزارت علوم و آموزش عالی در دو سال اخیر به پاشنه آشیل دولت تبدیل شد. حضور رضا فرجی دانا در پست وزیرعلوم، زمینه ای را ایجاد کرد که جنجال های زیادی را به دنبال داشت. در اولین ماه های حضور فرجی دانا، تغییرات گسترده ای در سطح معاونین، مدیران کل و حتی مدیران میانی و جزء صورت گرفت. اما افرادی که جایگزین شدند افرادی پرحاشیه ای هستند که علاوه بر مشخص بودن گذشته نه چندان قابل قبول آنان، حتی برخی از آنان در جریان جنجال های سیاسی چند سال قبل نیز حضور داشتند و بیشتر وقت وزارت خانه را نیز در دو سال اخیر به تسویه حساب های جناحی و حزبی اختصاص داده اند. هر چند مجلس شورای اسلامی در این مسیر وارد شد و وزیر را تغییر داد اما به نظر می رسد سیاست های وزارت خانه همچنان به روال گذشته در حال اجراء هستند.

ب- یکی دیگر از وزرات خانه های دخیل در رشد علمی، وزرات بهداشت و آموزش پزشکی است. شاید بتوان این وزارت خانه را یکی از موفقترین بخش های دولت یازدهم دانست. قاضی زاده هاشمی از بی حاشیه ترین وزرای کابینه روحانی است و با توجه به تخصص علمی و مدیریتی توانسته وزرات بهداشت را تا حدودی از سیاست بازی ها به دور نگه دارد. اما به نظر می رسد بیشترین همت وزیر در بخش اول یعنی بهداشت خلاصه شده و تحول نظام سلامت از برنامه های موفق این بخش بوده است. در حالیکه توازن برای پیشبرد سیاست ها ملزوم است و بخش آموزش نباید مورد غفلت قرار گیرد. دانشگاه های علوم پزشکی کشور نیز همچون دیگر دانشگاه های دولتی، از سیاست بازی به دور نبوده اند و روسای آن نیز بر اساس سلایق سیاسی انتخاب شده اند تا توانایی های علمی.

ج- وزارت آموزش و پروش نیز حال و روز خوشی را ندارد و حتی علی اصغر فانی، وزیر آموزش وپروش تا آستانه استیضاح پیش رفت. بر اساس گزارش ها، معاونین این وزاتخانه از سیاسی ترین افراد یک جریان خاص انتخاب شده اند که حتی امور این وزارت خانه را از دست وزیر خارج کرده و در حال پیشبرد برنامه های مطبوع جناح خود هستند. شرایط این وزارت خانه صدای اعتراض معلمان را نیز در آورده که این خود رابطه مستقیمی بر ارائه خدمات آموزشی توسط آنان برای دانش آموزان دارد. به هر حال پایه اصلی علمی کشور در این بخش قرار دارد.

د- دانشگاه آزاد اسلامی که خیل عظیمی از دانشجویان را در خود جای داده به نظر می رسد، به جزیره جداگانه و انحصاری علمی کشور تبدیل شده که از راس تا کف آن با سیاست گره خورده است. بخش عظیمی از پتانسیل علمی کشور با چنین رویکرد و مدیریت جناحی اسیر و قربانی می شود. آزادسازی این ظرفیت عظیم انسانی، خروج این دانشگاه از وضعیت انحصاری است.

3- اما یکی از مولفه های سیاست کاری و سیاست بازی در دو سال اخیر را که رهبر معظم انقلاب به طور مستقیم مورد اشاره قرار دادند، موضوع جنجال سازی حول بورسیه ها در دوره تحصیلات تکمیلی بود. با روی کار آمدن دولت یازدهم، جو سنگینی علیه بورسیه ها در وزارت علوم به راه افتاد و این حوزه صحنه تسویه حساب هایی حتی شخصی توسط مدیران این وزارت خانه شد.

الف- براساس فرمایشات رهبری، اگر بورسیه ها قانونی نیز نبود، باید با مسیر قانونی با آن برخورد می شد. در حالیکه در ابتدا موضوع بورسیه ها به مچ گیری از دولت قبل تبدیل شد که رسانه های زنجیره ای اصلاح طلبان با در بوق و کرنا کردن آن، به مسئولان سابق وزارت خانه و حتی شخص رئیس جمهور سابق تاختند. به طور واضح مشخص بود که دانشجویان بورسیه ای، تنها بهانه ای برای ایجاد حاشیه در وزارت علوم بودند تا مدیران جدید بتوانند تغییرات مدنظر خود را در سایه این جنجال سازی به راحتی انجام دهند.

ب- اما آنچه در پایان مشخص شد، این بود که سیاست بازی در پرونده بورسیه ها با توجه به مدارک جدید، مشهود و مبرهن بود. در ابتدا کسانی را که بورسیه غیرقانونی دریافت کرده اند را بیش از 3000 نفر اعلام کردند ولی با پیگیری های نمایندگان مجلس و خود دانشجویان قربانی، به مرور زمان آمار جدیدی از سوی وزارت خانه منتشر می شد که حتی به زیر 600 نفر نیز رسید. وزارت علوم با وجود ورود کمیسیون اصل نود مجلس، همچنان به سیاست کاری خود در این پرونده ادامه داد و حتی با تغییر وزیر علوم، تحولی حاصل نگشت و در نهایت تعدادی از دانشجویان بورسیه یا از ادامه تحصیل باز ماندند و یا با جریمه های مالی سنگینی روبه روشدند. همین رویکرد وزارت علوم، به طور واضحی، نقش بسیار مضری در روحیه دانشجویان داشت به طوری که انگیزه های علمی از بین رفت و ظرفیت عظیم این نیروها در مقطع تحصیلات تکمیلی از نقش آفرینی در آینده پشرفت علمی کشور بازماند.

ج- به طور کلی، بورسیه علمی در قالب تحصیل در خارج از کشور وهمچنین قانون استعدادهای درخشان که شرایط تحصیل در مقاطع بالاتر را برای دانشجویان مستعدد فراهم می آورد، انگیزه های مضاعفی را برای تلاش دوچندان در این رقابت علمی به وجود می آورد که خود می تواند در بالا بردن سطح علمی کشور مثمر ثمر باشد. کسانی می توانند از این امتیازات برخوردار شوند که پرونده علمی شایانی داشته باشند که از آن جمله مقالات علمی و پژوهشی، پژوهش های علمی و آزمایشگاهی، اختراعات و مقام در جشنواره های علمی داخلی و بین المللی است. در صورتیکه به این حیطه توجه ویژه ای نشود، زمینه فرار مغزها نسبت به گذشته بیشتر فراهم می شود که در آینده رشد شتاب علمی کشور به میزان قابل توجه تری کند خواهد ساخت.

راهکارها با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری

1- همانگونه که رهبر معظم انقلاب اشاره کردند، در علوم انسانی کشور عقب است. به طور قطع می توان گفت، زیرساخت اصلی پیشرفت هر کشوری، علوم انسانی است. پیش از دوره انقلاب صنعتی در غرب، ما در ابتدا شاهد پیشرفت علوم هایی مانند فلسفه، اندیشه، سیاست و حتی هنر بودیم. علوم انسانی توانست با از میان بردن برداشت های ماورای طبیعی از علم، راه توسعه و پیشرفت صنعتی را هموار کند که در نهایت به انقلاب صنعتی و آزادسازی ظرفیت های عظیمی در این زمینه منجر شد و جهان در این دوران با اختراعات و فناوری های جدید و حیرت آوری روبه رو شد. بنابراین در مرحله نخست ایجاد گفتمان در کشور برای این موضوع لازم و ضروری است تا با توجه به ظرفیت ها و نیاز های کشور، علوم انسانی، بومی شود و بر این اساس، ظرفیت ها آزاد شوند.

2- سهم علم از بودجه کشور بسیار اندک است. موضوعی که نارضایتی رهبر معظم انقلاب را به دنبال داشته و همواره بر افزایش سهم پژوهش در بودجه تاکید ویژه دارند. در کشورهای صنعتی این سهم به مراتب بالا است، چرا که کاهش بودجه و سرمایه گذاری در بخش علمی و پژوهشی منجر به عقب ماندن از قافله علم خواهد شد که بدون مکث در حال پیشروی است. ایران می تواند با سرمایه گذاری های عظیم در این حوزه، نتایج واقعی آن را در چند سال بعد ببیند. نمونه های موفق بسیاری وجود دارند که با اختصاص بودجه ویژه به این بخش ها، کشور شاهد پیشرفت و قرار گرفتن در باشگاه هسته ای، نانو تکنولوژی و صنعت فضایی بوده است. بنابراین تعمیم این تجربه می تواند راهگشا و میانبری برای افزایش شتاب علمی خواهد بود.

farhangnews_133677-381512-1436167055

3- نقشه جامع علمی کشور، یکی از سندهای بالادستی کشور است که شاخصه های پیشرفت علمی کشور در آن مشخص است و نباید این نقشه دچار سلیقه زدگی شود. مسیری مشخصی طرح شده و دولت ها و دستگاه های ذی ربط باید این مسیر را طی کنند. در طول هشت سال گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی سه سند مهم تحول بنیادین آموزش و پرورش، نقشه جامع علمی کشور و نقشه جامع فرهنگی را تدوین کرده است که تمام موارد و نیازهای کشور در آن بیان شده و دولت باید بتواند همین نقشه ها را پیگیری کرده و عملیاتی کند. اجرای نقشه جامع علمی کشور می تواند راهکار مناسبی برای پیشرفت در تحقق اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانش بنیان باشد.

4- افزایش ارتباط بخش صنعت با دانشگاه ها، یکی از موثرترین راهکارها برای عملیاتی کردن پروژه های علمی کشور است که از طریق تحقیقات علمی اساتید و دانشجویان کشور حاصل گشته است. در این میان نقش وزات خانه های صنعت و معدن، راه و شهرسازی، اقتصاد، نفت و دفاع پررنگتر است. سلیقه ای عمل کردن و ایجاد انحصار در صنایع می تواند سم مهلک در این زمینه باشد که به نظر می آید، برخی از این وزارت خانه ها به جای توجه به این امر مهم، درگیر سیاست کاری ها و حواشی بی حاصلی هستند که نقش آنها را در پیشرفت علمی کشور کاهش داده است.

5- اما آنچه در این میان از اهمیت فزآینده ای برخوردار است، مدیریت ظرفیت ها و عملیاتی کردن آن می باشد. به هر حال راهکارها و نقشه های علمی کشور، از سالیان گذشته مشخص شده اند و دولت به عنوان بزرگترین کارگزار در کشور، نقش اصلی را برای پیشبرد آنها بر عهده دارد. اما ایجاد حاشیه های غیرضرور، عدم توجه یکپارچه به تمامی بخش های علمی، تغییرات در بخش هایی که سال ها شاهد پیشرفت بوده اند، نگاه جناحی و حزبی به حوزه های دانشگاهی و مراکز علمی و به کارگیری افراد ناکارآمد در این بخش، در دوسال اخیر منجر به کاهش شتاب علمی کشور شده است. اصلاح این رویه، با توجه به تاکیدات رهبری، باید در دستورکار دولت قرار گیرد چرا که کاهش سرعت پیشرفت علمی در کوتاه مدت، می  تواند صدمات جبران ناپذیری را در این مسیر ایجاد کند.

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان