هر چه به انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی نزدیک می شویم، یارگیری های انتخاباتی جنبه روشن تری به خود گرفته و فعالیت کاندیداهای احتمالی تصدی بر کرسی های سبز بهارستان شکل و شمایل جدی تری می پذیرد.

بی شک هیچ یک از نمایندگان فعلی و البته داوطلبان ورود به مجلس در این روزهای حساس نزدیک به انتخابات نمی خواهد فرصتی را برای حضور در معرض دید مردم از دست دهند. 

ماه رمضان امسال و ضیافت های افطاری آن فرصت خوبی بود تا هم نمایندگان فعلی صله رحمی بر جا آورده و تیم انتخاباتی خود را بار دیگر دور خود جمع نمایند، هم داوطلبان ورود به مجلس با حضور پی در پی در این ضیافت ها و البته میزبانی مردم در تالارها و منازل خود، دیداری چهره به چهره با مردم را به عنوان کارسازترین روش تبلیغات انتخاباتی برگزینند.

اما پرحاشیه ترین افطاری ماه مبارک را می توان افطاری به میزبانی غلامعلی جعفرزاده نماینده مردم رشت در تالار گلستان دانست. افطاری که در آن نماینده رشت میزبانی تعداد زیادی از اقشار مختلف مردم را بر عهده داشت. 

حضور محمدباقر نوبخت به عنوان سخنران از یک سو و دست به دست شدن پیام هایی مبنی بر برپایی جشن توافق هسته ای در تالار گلستان از سوی دیگر از مهمترین عواملی بود که سبب شد مردم به امید سپری کردن ساعاتی خوش همراه با پذیرایی به سوی تالار گلستان رهسپار شوند. 

فارغ از چگونگی برگزاری این مراسم، نکته مهم در حواشی پس از آن و واکنش رسانه های اصولگرا و اصلاح طلب نسبت به آن نهفته بود. آن جا که منتقدان این مراسم به دو دسته مهم تقسیم شده و البته دو نفر هم در کانون انتقادات قرار گرفتند.

نخستین دسته از منتقدان، اصولگرایان بودند. انتقادات اصولگرایان به عنوان رقبای سنتی اصلاح طلبان نسبت به نحوه برگزاری این مراسم، از نحوه هزینه کرد در آن تا نوع اظهارات نوبخت به خصوص اظهاراتش در خصوص جعفرزاده، چندان دور از ذهن نبود.

بی شک خط مشی اصولگرایی در بسیاری از اوقات با سیاست های اتخاذ شده توسط نوبخت همپوشانی نداشته و در این یک مورد خاص، جعفرزاده ای هم در کنار وی دیده می شود که با توجه به تنش های اخیر میان او و برخی چهره های شاخص اصولگرایی در استان طبیعی است که در مراسمش نه تنها اصولگرایان حاضر نشوند، بلکه بر شدت انتقادات این جناح سیاسی از مراسم مذکور نیز افزوده شود.

رسانه های اصولگرای استان بیشتر انتقاد خود را حول محور القای کاندیدای دولت بودن یک فرد خاص در دیدگاه عموم از سوی نوبخت، وارد داشته و بیشتر بر انتخاباتی بودن این مراسم اذعان داشتند.

دومین دسته از منتقدان اما خواستگاه انتقاد متفاوتی با اصولگرایان دارند. اصلاح طلبان بر خلاف اصولگرایان سابقه کمتری در انتقاد به نوبخت و جعفرزاده دارند. اصلاح طلبان که پس از پیروزی دکتر روحانی در انتخابات، مهره چینی را یکی از مهمترین دغدغه ها و وظایف خود می دانستند، خیلی زود دریافتند که اوضاع سیاسی اصلا آن طوری که مدنظر آنان بوده است، نیست!

در گیلان این شکاف مابین اصلاح طلبان و اعتدالیون به واسطه وجود معاون گیلانی رئیس جمهور بسیار برجسته تر از سایر استان های کشور بود و کنار آمدن با این تفکر که اصلاحات تنها سکویی برای پرش نوبخت و نزدیکانش بوده است، به هیچ عنوان برای اصلاح طلبان کار ساده ای نبود. به خصوص اینکه انتصابات در استان به سمت و سویی رفت که سبد اصلاح طلبان شاخص از پست های کلیدی دولت خالی ماند و نام هایی مانند رمضانپور نرگسی، فیاض زاهد و ... علی رغم تمام حدس و گمان های روزهای آغازین دولت یازدهم بر سر چارت سازمانی هیچ نهادی نه در کشور و نه در استان خودنمایی نکرد!

سرانجام هم کاسه صبر اصلاح طلبان لبریز شد و انتقادات از نوبخت و استاندار که به زعم اصلاح طلبان از منصوبین نوبخت بوده است، از حالت زیرپوستی خارج و علنی شد تا آن جا که حتی برخی مدیران به واسطه نزدیکی به نوبخت هم در سیبل انتقاد رسانه های اصلاح طلب قرار گرفتند.

انتقادات اصلاح طلبان اما تنها محدود به نوبخت نشد. این بار موضع گیری اصلاح طلبان در خصوص جعفرزاده نیز در نوع خود جالب بود. این شاید نخستین باری بود که فعالان این جناح سیاسی علنا جعفرزاده را مورد انتقاد شدید قرار داده و او را متهم به چرخشهای سیاسی ناگهانی، سعی در حرکت روی امواج و دخالت در انتصاب مدیران حتی در سطوح کوچگ نمایند.

فارغ از راستی آزمایی ادعاهای اصلاح طلبان در خصوص جعفرزاده، آن چیز که مشخص است اینست اگر نماینده رشت روزی قصد داشت تا با اتخاذ سیاست بینابینی حمایت هر دو گروه سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا را به دست آورد، به هیچ عنوان در این راه موفق نبوده است تا آن جا که همین سیاست ها سبب شده است تا برای اولین بار اصلاح طلبان افراطی در کنار اصولگرایان در انتقاد به او  قد علم کنند.

خواستگاه انتقاد اصلاح طلبان بر خلاف اصولگرایان نه در ایدولوژی بلکه در به دست نیاوردن پست های دولتی بوده است. شاید اگر تصدی استانداری یا معاونت های آن و یا حتی ریاست سازمان های دولتی به اصلاح طلبان می رسید هیچگاه رسانه های اصلاح طلب لب به انتقاد از نوبخت نمی گشودند.

نکته مهم و پایانی هم اینکه حضور گسترده مردم در این مراسم پرحاشیه اگر چه تا حد زیادی متاثر از شرایط شب برگزاری به خصوص اعلام خبر توافق هسته ای و وعده برگزاری جشن در تالار گلستان و البته حضور نوبخت در جشن مذکور بود، اما نشان داد که ادعای اصلاح طلبان در خصوص روی گرداندن مردم از اعتدال در صورت عدم حمایت اصلاح طلبان از دولت، بیشتر به یک توهم فانتزی شباهت دارد.

گرچه عدم حمایت اصلاح طلبان در جریان انتخابات می توانست سبب عدم موفقیت روحانی در انتخابات شود، اما با کمی دقت در مواضع اخیر هسته ای و وعده های دولت یازدهم در خصوص چرخیدن چرخ سانتیفیوژها در کنار چرخ اقتصاد مردم، می توان دریافت که دیگر اعتدال نیازی به حمایت اصلاح طلبان ندارد و با توجه به عطش برخی اصلاح طلبان تندرو برای در دست گرفتن پست های دولتی، به زودی قطار اعتدال از ایستگاه اصلاحات عبور خواهد کرد. 

عدم نیاز اعتدال به اصلاحات به دلیل شناخته شدن در میان مردم، تبری جستن برخی از اعتدالیون از اصلاح طلبان به خصوص آن دسته از اصلاح طلبانی که به دنبال در دست گرفتن منصب های دولتی به هر قیمتی هستند، برجسته شدن خطوط اختلافی در مواضع این دو گروه به خصوص در جریان انتصابات، همه و همه از جمله عواملی است که سبب می شود اصلاح طلبان خود را تنها تر از همیشه بیابند به خصوص اینکه دیگر تلقین خودخواسته پشتوانه مردمی از اصلاحات نیز رنگ و لعاب خود را از دست داده است!

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان