به گزارش لنگرنیوز به نقل از تسنیم، کیلب ماپین، خبرنگار، روزنامه نگار و تحلیل گر مستقل آمریکایی است. برخی او را به دلیل فعالیت های سیاسی و اجتماعی اش یکی از سردمداران جنبش موسوم به «تسخیر وال استریت» می دانند. او در آن جنبش حضور بسیار فعالی داشت و یکی از ویدئوهای تولیدی او در آن زمان واکنش های بسیاری را علیه حملات پلیس به وجود آورد. ماپین عموماً در مورد سیاست خارجی ایالات متحده مطالبی را منتشر کرده یا سخنرانی می کند. او تاکنون چند بار در رسانه های آلترناتیو و شبکه هایی مانند Russia Today و Press TV نیز حضور پیدا کرده است. او یکی از مهمانان کنفرانس افق نو در سال 2014 بود. در ماه می 2015 بود که او به همراه جمع دیگری از اعضای رسانه در کشتی شاهد جمهوری اسلامی ایران وابسته به هلال احمر برای کمک به مردم یمن عازم آن کشور شدند. این کشتی به دلیل حملات گسترده سعودی ها به بندر حدیبیه هیچ گاه به یمن نرسید اما بار خود را در بندر جیبوتی تخلیه کرد. بخش اول گفت و گوی تسنیم با او را در ادامه می خوانید: تسنیم: آقای ماپین بیایید گفت و گو را به شکل دیگری آغاز کنیم. همواره شاهد بودیم که خبرنگاران یا نمایندگانی از کشورهایی که سال ها با ما دشمنی داشته اند در ایران اقدامات نادرستی را انجام داده یا جاسوسی کرده اند. آیا ما با حضور شما به عنوان یک خبرنگار آمریکایی، باز هم باید شاهد این باشیم که یک آمریکایی دیگر از ایران جاسوسی می کند؟ من این تصور را نمی کنم چرا که اگر تاکنون حتی خودم هم می خواستم و داوطلب می شدم که به عنوان یک جاسوس فعالیت کنم به من چنین اجازه ای را نمی دادند و نمی دهند چرا که من به عنوان یک فعال سیاسی اجتماعی شناخته شده در جامعه ایالات متحده فعالیت می کنم و این یکی از علت هایی است که من می توانم به شما بگویم. من هیچ نوع خصومتی با ایرانی ها نداشته و ندارم. این دولت ایالات متحده آمریکا است که سال ها علیه مردم و جامعه ایران فعالیت کرده است. تسنیم: پس با این وجود علت آمدن شما به ایران چه چیزی بوده است؟ من قطعا هدف هایی از این سفر دارم و نمی توانم بگویم که فقط بدلیل توریستی به ایران آمده ام اما شهرهای بسیار زیبایی در ایران وجود دارد که ما می توانیم از آنها لذت ببریم و همه این خیابان ها، باغ ها و دیگر جنبه های این شهرها، دیدنی است. تسنیم: شما بعد از توافق اولیه هسته ای به ایران آمده اید؛ بدنبال امضا قرارداد یا مشارکت در فعالیتی اقتصادی هستید؟ من یک آدم اقتصادی نیستم و بدنبال کسب درآمد نبوده و نمی خواهم که شرکتی اقتصادی را ایجاد کنم. من اینجا در ایرانم و اینجا بسیار زیباست و از اینکه در اینجا هستم بسیار خوشحالم و از این همه محبت مردم شاد هستم. نکته اصلی که من را به سفر ایران جذب کرد، نامه اخیر رهبر ایران به جوانان اروپایی و آمریکایی بود که اخیرا  این نامه را خواندم و باعث شد که مسائل زیادی را از فرهنگ، اقدامات و باورهای ایرانیان متوجه شوم. این نامه تاکید می کرد که ما نباید به رسانه های جریان اصلی ایالات متحده اعتماد کنیم و این از همان مسائلی است که من بارها بر آن تاکید داشته ام. رسانه های آمریکایی تصویر کاملا غلطی را از آنچه این روزها در یمن می گذرد نشان می دهند و آنها کشتارهای سعودی ها را به هیچ وجه نشان نمی دهند. من به ایران آمدم تا بیشتر در مورد شما، رهبرتان، کشورتان و ... بدانم. وقتی که او در مورد کاپیتالیزم صحبت می کند من آن را بسیار شگفت انگیز دانستم و در صورت امکان تمام تلاشم را برای پخش این نامه در ایالات متحده انجام می دهم. تسنیم: تاکنون پخش و گسترش این نامه در ایالات متحده آمریکا به چه شکلی بوده و تا کجا پیش رفته است؟ این نامه در ایالات متحده به شکل گسترده ای خوانده شده و درباره آن بحث شده است. رسانه های آمریکایی می خواهند این نامه را پنهان کنند و روی آن تاکید نکنند اما با وجود اینترنت این نامه به همه جا رفته و بسیاری از مردم این نامه را خوانده اند. به نظر من این نامه بسیار خوب بود. نکته بعدی این بود که رهبر ایران نمی گوید لازم است از من تبعیت کنید و به آن شکل که من فکر می کنم، فکر کنید در حالی که می گوید شما باید جست و جو کنید و خودتان تلاش کنید که آنچه می گذرد را یاد بگیرید. رهبران ما در ایالات متحده می خواهند که کورکورانه بدنبال آنها رژه برویم رهبران ما در ایالات متحده این کار را انجام نمی دهند و با روش های مختلف تلاش می کنند که چشمان ما بسته باشد و کورکورانه بدنبال آنها رژه برویم در حالی که رهبر ایران می گوید که شما خودتان باید اسلام را بشناسید و خودتان یاد بگیرید چرا که تعریف ها و اشکال مختلفی از اسلام وجود دارد و این رسانه ها هم تلاش می کنند که تصویر مورد نظر خودشان را به شما نمایش دهند. همان رسانه هایی که تلاش می کنند داعش و دیگر گروه های تروریستی را نماینده اسلام نشان دهند. نامه رهبر ایران، شنیده ها از اسلام را تازه می کند این نامه شنیده ها از اسلام را تازه می کند و تصور می کنم که جوانان بسیاری با این نوع دیدگاه موافق باشند. رهبر عالی ایران یک دیدگاه عالی در مورد اینکه جوانان اروپا و آمریکای شمالی چگونه فکر می کنند دارد و جوانان از این مطلب بسیار خوشحال هستند. وقتی که او این نامه را می نوشت مخاطب خود را به خوبی می شناخت و در آن دقت بسیاری داشت. کلمات او بسیار جذاب و عالی بودند و جوانان با این نامه با خود به این نتیجه می رسند که از این به بعد درباره او باید چه موضعی داشته باشند. او به خوبی می دانست که چگونه باید چنین نامه ای را می نوشته و چه کلماتی را استفاده می کرده تا این نامه تاثیرگذاری بسیار بالایی برروی جوانان غربی داشته باشد. تسنیم: با وجود این حرف هایی که شما گفتید و با توجه به اینکه شما در نیویورک ساکن هستید آیا رسانه های جریان اصلی اجازه می دهند که این نامه پخش بشود؟ نیویورک تایمز به این نامه تاکید کرد اما تا آنجایی که به یاد دارم بسیاری از رسانه ها تلاش کردند به جای تاکید و نمایش این نامه، آن را مخفی کنند. بسیاری از رسانه های غربی و مخصوصا تلویزیون ها برروی سلبریتی ها توجه دارند و  بدنبال فعالیت های آنها هستند و وقتی هم که بخواهند در مورد اسلام صحبت کنند از ارتباط آن با گروه های تروریستی حرف می زنند. رسانه های آمریکایی توسط عده ای صهیونیست اجیر شده اند و آنچه را که نشان می دهند همان است که روسای آنها می خواهند. این نامه پدرانه است این نامه پدرانه است و به همه این حس مثبت را می دهد. این نامه خطاب به سمت شما نیست بلکه همراه با شما صحبت می کند و به نظرم هرکس که این نامه را بخواند با حس واقعی ایرانی آشنا می شود. مثلا رسانه های جریان اصلی همواره می گویند که موسیقی در ایران کاری غیرقانونی است اما من در تمام روزها و در هرجایی که حضور داشتم، نشانه های فراوانی را از موسیقی واقعی و زیبا دیدم و این فقط یکی از مسائلی بود که من دروغ بودن آن را متوجه شدم. ما از اینگونه اخبار با حجم زیادی در رسانه های خودمان می شنویم. ما با این اخبار گمان می کنیم که ایران یک رژیم متمرکز است و همه اخباری که می رسد اینگونه است که انگار حکومت هرشب، مخالفان خودش را مخفیانه و آهسته دستگیر می کند و به زندان می اندازد. در مورد افراد خاصی هم در مورد ایران بحث های مختلفی می شود به نظر من این حرف ها به هیچ وجه واقعیت ندارد. به نظر من بر عکس این دیدگاه در ایران مردم آزادانه فکر می کنند همانطوری که دولت ایران هزینه های زیادی را برای آموزش، رسانه ها، هنر و سینما خرج کرده است و آن دیدگاهی که ما در آمریکا از ایران داریم کاملا غلط است. تسنیم: رسانه های جریان اصلی زمانی که می خواستند در مورد این نامه رهبر ایران به جوانان اروپا و آمریکای شمالی صحبت کنند، تلاش داشتند که این مفهوم را برسانند که رهبر می خواهد شما را مسلمان کند؛ آیا این دیدگاه درست است؟ نه این حرف درست نیست. تا آنجایی که من می دانم بخشی از ایران مسلمان نیستند و مسیحیان، یهودیان و دیگر ادیان هم در ایران با آرامش ساکن هستند و این ایده که ایران می خواهد همه را مسلمان کند واقعا درست نیست. خود من مسیحی هستم و هیچگاه بدلیل دین خودم در ایران تهدید نشدم و فقط با مهربانی و لطف ایرانی ها مواجه بوده ام و هیچکس تلاش نکرد که بالاجبار من را مسلمان کند. ایالات متحده آمریکا وحدت بین شیعه و سنی را نمی خواهد نکته دیگر آن است که رسانه های غربی تلاش دارند که بگویند اکنون جنگی بین شیعه و سنی شکل گرفته است و ایران این جنگ را گسترش می دهد. این حرف هم به طور کلی غلط است و ایران با تمام وجود تلاش می کند که بین سنی و شیعه صلح باقی بماند و این دروغ های رسانه است که میخواهد اختلافات بین شیعه و سنی را گسترش دهد. ایران بین ادیان مختلف در جهان صلح می خواهد چرا که مقابل صلح مشکلات زیادی وجود دارد. این ایالات متحده آمریکا است که می خواهد بین شیعه و سنی اختلاف وجود داشته باشد و شما نشانه های حمایت آنها را در سوریه، یمن و ... دیده اید و جمهوری اسلامی ایران این مسئله را نمی خواهد و ایران از ارتباط گرفتن با مردمی با صورت های متفاوت خوشحال است. تسنیم: شما گفتید که اقلیت های مذهبی در ایران به راحتی زندگی می کنند، آیا همین اتفاق هم در دیگر نقاط دنیا افتاده است؟ مالیات های من به عنوان یک شهروند آمریکایی برای کشته شدن کودکان مصرف می شود برای پاسخ به شما مثالی می زنم. نگاهی به سوریه بیاندازید، مردم آنها سال ها در صلح کنار هم زندگی کرده اند اما اکنون مالیات های من به عنوان یک شهروند آمریکایی در راستای تقویت نیروهای تکفیری و کشته شدن کودکان مصرف می شود و اکنون است که سوری ها بدلیل تفاوت مذهبی یکدیگر را می کشند و علت آن هم اقدامات ایالات متحده و متحدان آن مانند عربستان سعودی، ترکیه، اردن و ... است. ایالات متحده بدنبال ایجاد جنگ صلیبی جدیدی است تا خود را مرکز اقتصاد جهان نگه دارد ایالات متحده تمام تلاش خود را به بهترین شکل ممکن انجام می دهد تا بتواند دوباره جنگ های صلیبی جدیدی را به راه بیاندازد و خشونت را در این مکان شکل بدهند و این تنها راهی است که می تواند آنها را در مرکز اقتصاد جهان نگه دارد. اگر شما به اسرائیل نگاهی بیاندازید این اسرائیل است که تمام تلاش خود را می کند که این شرایط ادامه پیدا کند و اسلام هراسی را گسترش می دهند و تلاش می کنند با رسانه های خودشان این اسلام هراسی را روز به روز گسترش دهند. «وال استریت» مرکز ایجاد تفرقه مذهبی جهان است آنها هرکاری می کنند تا که مردم آمریکا از مسلمانان متفر باشند و به آنها فشار وارد کنند. علاوه بر اینها باید همراهی و تقویت تکفیری ها و افراطی ها را توسط بانکداران بزرگ و دولت ایالات متحده فراموش نکرد و یا حتی نباید فشارهای صهیونیست ها به مردم فلسطین و کشتار آنها را فراموش کرد. وقتی همه اینها را کنار می گذاریم منبع و ریشه درگیری های مذهبی و فرقه ای در جهان نمایان می شود و این مسئله نمایانگر آن است که درگیری های فرقه ای از ایران شکل نگرفته و منبع آنها قدرت های مالی و بزرگ دنیا هستند. با این شرایط باید گفت که «وال استریت» مرکز ایجاد تفرقه مذهبی جهان است. تسنیم: به نکات خوبی اشاره کردید. اگر به یاد داشته باشید نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی و آمریکای شمالی در راستای واقعه شارلی ابدو نگاشته شد. از نظر شما اسلام هراسی در اروپا در چه جایگاهی قرار دارد؟ آیا این حملات از پیش برنامه ریزی شده بود یا مسائل دیگری در کار است؟ اگر به طور مستقل بخواهیم به مجله شارلی ابدو نگاهی بیاندازیم. این مجله خود نمایانگر افراط گرایی بیش ازحد است. این مجله بارها بدون هیچ توقف و سانسوری آثار نفرت انگیزی را علیه مسلمانان منتشر کرده بود در حالی که در فرانسه کمدینی وجود دارد که در برخی از برنامه هایش جوک های ضدیهودی را می گفت و او اکنون در زندان است و با مشکلات فراوانی رو به رو شده است. ( دیودونه طنزپرداز فرانسوی - کلیک کنید ) شارلی ابدو نماینده تمام جریانات ضد اسلامی است. آنها همه کار می کنند اما وقتی یکی از نویسندگانشان اثری ضدیهودی را منتشر می کند او را از کار اخراج می کنند. ایجاد اسلام هراسی در دنیا برای هیچکس افتخار یا دلاوری نیست گفته های ضداسلامی همواره علیه مسلمانان وجود داشته است و این چیزی نیست که برخی بخواهند از طریق آن برای خود اسمی بدست آورند یا به آن افتخار کنند یا دلاوری باشد. اقدامات ضداسلامی فقط به وجود بانکداران بزرگ کمک کرده و به هیچ وجه حمله به مسلمانان دلاوری و قهرمانی نیست و آنچه که شارلی ابدو می نوشت هم دلاوری نبود. حمله به شارلی ابدو، حمله به آزادی بیان نبود حملاتی که به شارلی ابدو صورت گرفت حمله به آزادی بیان نبود و نمی توان آن را حمله به مردم آزادی که شارلی می خوانند معرفی کرد در حالی که آنها همیشه صحبت کرده اند. پاملا گالر، که وی را یکی از مخالفان سرسخت و یک میلیاردر یهودی ضداسلامی می شناسند در نیویورک و مترو این شهر تبلیغاتی را نصب کرده است و در آن تبلیغات می گوید که مسلمانان وحشی هستند. چندی پیش وقتی که او در نیویورک سخنرانی می کرد تلاش کردم تا در حین سخنرانی او پاسخی به او بدهم اما توسط پلیس نیویورک دستگیر شدم. همه این اتفاقات نشان می دهد که هیچ چیزی که علیه مسلمانان باشد قهرمانی نیست. تصور من آن است که مردم اروپا و ایالت متحده باید بتوانند که دوباره رهبران جدیدی را تعیین کنند. به این دلیل که استاندارد زندگی هر روز در حال کاهش است و اگر شما در آمریکا رفت و آمد داشته باشید هر روز با خانه های جدیدی مواجه می شوید که به اجبار توسط بانک ها تصاحب شده اند. اغلب جوانان شغل هایی با سطح بسیار پایین دارند و آنها نمی خواهند که این مردم عصبانی شوند و هیچگاه به نابودی این جایگاه میانه در بین مردم اشاره نمی کنند. دولت مردان ایالات متحده برای فرار از پاسخگویی به مردم خودشان، علیه مسلمانان کار می کنند آنها برای فرار از این اتفاق و عصبانی شدن مردم تلاش دارند که مردم را علیه مسلمانان و مردم خاورمیانه قرار دهند تا اینکه به هیچ وجه پاسخگوی اقدامات خودشان نباشند. اقداماتی که از بانک داران بزرگ آغاز شده و به کنترل دولت توسط سرمایه داران ختم می شود. با تمام این شرایط در ایالات متحده درصد زیادی از مردم گفته های دولتی در مورد واقعه 11 سپتامبر را دیگر قبول ندارند. براساس آماری که چندی پیش بدست آمده 35 درصد مردم آمریکا به هیچ وجه گفته های رسمی دولت مردان ایالات متحده را قبول ندارند. من تصور نمی کنم این حملات توانسته باشد مردم را بیشتر علیه اسلام قرار دهد و در مقابل جمعیت بیشتری از دولت در مورد اقداماتشان سوال کرده و تعداد مردمی که در این راه بیدار شده بیشتر هستند و این اتفاق ادامه دارد. تسنیم: شما از ارسال مالیات های مردم آمریکا برای حمایت از اسرائیل صحبت کردید. آیا مردم ایالات متحده آمریکا از این اتفاق رضایت دارند؟ روزانه 18 میلیون دلار از مالیات های مردم آمریکا برای کمک به اسرائیل خرج می شود نظر خاصی نمی توان در مورد این سوال داد. درصد زیادی از مردم آمریکا از واقعیتی که در حال اتفاق است هیچ اطلاعی ندارند. براساس آماری که وجود دارد روزانه 18 میلیون دلار از مالیات های مردم آمریکا برای کمک به اسرائیل خرج می شود. نکته جالب آن است که این عدد شامل سلاح هایی که ما به آنها کمک می کنیم نمی شود و ایالات متحده انواع مختلف سلاح ها و ادوات را به رایگان در اختیار اسرائیلی ها قرار می دهد. من نمی توانم سکوت کنم. اکنون در ایالات متحده بدلیل مشکلات مالی برخی بیمارستان ها بسته شده یا در حال بسته شدن هستند و یا مدارس نیز اینچنین شرایطی را دارند و معلمان هم بیکار شده و کتابخانه ها هم تعطیل می شوند. با تمام این مشکلات و این شرایط هر روز پول بیشتری در اختیاری اسرائیلی ها قرار می گیرد. دولت آمریکا برای مردم خود بودجه ندارد اما می تواند جنگ دیگری برای کشتن کودکان فلسطینی راه بیاندازد دولت در اجرای برخی از کارها و اقدامات می گوید که ما بودجه ای نداریم اما آنها به حد کافی بودجه دارند که جنگ دیگری برای کشتن کودکان فلسطینی راه بیاندازند. اگر مردم ایالات متحده این واقعیت ها را بدانند بسیار عصبانی خواهد شد. آنها قطعا با شناخت این مطلب در مورد سیاست ها بیشتر سوال خواهند کرد و تظاهرات گسترده ای آغاز می شوند. اما رسانه ها این مسائل را پوشش نمی دهند و این دلیلی است که ما توجه بیشتری را به این مسائل در آمریکا مشاهده نمی کنیم. تسنیم: در سال های گذشته ما همواره با برخورد نژادپرستانه در آمریکا مواجه شده ایم و اخباری اینچنینی را مانند کشته شدن مایکل براون یا برخورد غیرقانونی و غیر انسانی با سیاه پوستان به حجم زیادی مشاهده کرده ایم. نظر شما در مورد این اتفاقات چیست؟ نژادپرستی و تبعیض از پایه های جامعه آمریکایی است از زمانی که ایالات متحده آمریکا شکل گرفت، سیاه پوستان را با زنجیر و به عنوان برده به آنجا آوردند و نژادپرستی و تبعیض یکی از پایه های جامعه آمریکایی شد. بعد از جنگ های داخلی آمریکا و در زمان حل و فصل مسائل و مشکلات در جنوب آمریکا برای دست یابی به برابری نژادی و قبل از آنکه ایالات متحده یک قدرت جهانی شود نژادپرستی یکی از ابعاد جامعه ایالات متحده شده بود و هنوز هم ادامه دارد. این کار مردم را در ایالات متحده به شدت از هم دور کرده است. سفیدپوستان وقتی از کنار یک بیچاره عبور می کنند هیچ توجهی به آن ندارند البته این شامل همه نمی شود بلکه درصد بالایی این شرایط را دارند. آنها هیچگاه از اقدامات آن یک درصد بسیار پردرآمد جامعه ایالات متحده عصبانی نمی شوند چرا که واقعیت از آنها پنهان نگاه داشته شده است. پلیس ایالات متحده برای کشتن سیاه پوستان مجوز دارد اما در مقابل دیگر نژادها مانند سیاه پوستان و لاتینی ها در جامعه آمریکا بیشتر از آنها بیدار بوده و توجه دارند. اکنون جنبش Black Lives Matter هر روز گسترش بیشتری پیدا می کند و یکی از علت ها آن است که پلیس ایالات متحده برای کشتن سیاه پوستان مجوز دارد. اگر پلیسی بخواهد که یک سیاه پوست را بکشد بدون هیچ ناراحتی این کار را انجام داده و حتی ممکن است چندین بار به او شلیک کند و بعد می گوید که من تصور می کردم که آن سیاه پوست اسلحه ای را به همراه دارد. آمارها هم میزان کشته شدن تعداد بیشتری از سیاه پوستان را نشان می دهد. هیچ جریمه ای برای گرفتن جان یک انسان وجود ندارد. مخصوصا اینکه آن فرد سیاه پوست باشد شما هیچگاه مشکلی نخواهید داشت. این مسئله برای جامعه سیاه پوستان غیرقابل قبول است و اکنون با استفاده از مستندسازی عده ای از مردم هستند که به این سیاست ها اعتراض می کنند. این قتل است و هیچکس از آن سوال نمی کنند. کشتار سیاه پوستان در آمریکا با اجازه همان سیستم انجام می شود این کشتارهای سیاه پوستان همه با اجازه همان سیستم انجام می شود. سیستمی که اجازه حملات بی رحمانه علیه سیاه پوستان را صادر کرده است. مثلا در شهر فرگوسن، ایالت میسوری، یا بالتیمور ما شاهد تظاهرات های گسترده ای بودیم و این مسیر ادامه خواهد داشت. در تمام کشور آفریقایی-آمریکایی ها می گویند که ما دیگر نمی توانیم نفس بکشیم و شما نمی توانید ما را بکشید و به راحتی کنار بروید. حالا کار به جایی رسیده است که جمع کثیری از سفیدپوستان هم علیه این جنایت ها قرار گرفته اند. بسیاری از آنها می گویند که ما از این اتفاقات راضی نیستیم و از آن فاصله می گیریم. وقتی که بسیاری از سفیدپوستان و سیاه پوستان در ایالات متحده به باراک اوباما رای دادند تصور می کردند که شرایط تغییر کرده و وضعیت با وجود یک رئیس جمهور سیاه پوست بهتر خواهد شد. اما در واقع اقتصاد وضعیت بدتری پیدا کرده، رفتارهای خشونت آمیز پلیس بیشتر شده و جنگ های بین المللی بیشتری ایجاد شده و در پاسخ به این دیده ها مردم می گویند که ما دیگر نمی توانیم به سیاست مدارانی که خودمان انتخاب کرده ایم اعتماد کنیم که آنها کاری را برای ما انجام دهند و ما باید حق را خودمان بگیریم. ادامه دارد ... --------------------------------- گفت و گو از محمدحسین پرتویان و رضا خواسته

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان