به گزارش لنگرخبر ، این روزنامه نوشت: منابع نظامی اسراییل فاش کردند، گادی آیزنکوت، رئیس جدید ستاد ارتش اسراییل، کادری را به ریاست یائیر نافیه، معاون اسبق رئیس ستاد ارتش تشکیل داده است که وظیفه اش بررسی موضوع گزینه نظامی بر ضد ایران است. به گفته منابع، تشکیل این کادر ضرورتا به معنای وجود یک تصمیم برای استفاده از گزینه نظامی نیست، بلکه میزان جدی بودن این تصمیم بررسی می شود. این تصمیم، زمانی اتخاذ شد که موضوع گزینه نظامی بر ضد ایران، مشمول مرور زمان شد، به همین سبب اکثر کارشناسان می گویند، جدی نیست. طی سالهای اخیر، در این خصوص، صحبت های بسیاری شده است. بارزترین صحبت ها از زبان ایهود اولمرت، نخست وزیر سابق اسراییل، بیان شد که در آغاز سال دوهزار و پانزده گفته بود، بنیامین نتانیاهو و ایهود باراک، بیش از یازده میلیارد شیکل (سه میلیارد دلار) در خصوص طرح های مجازی برای حمله به ایران، هزینه کرده اند و می دانند که این طرح غیرواقعی و بی فایده است. باراک در مصاحبه با روزنامه نگارانی که زندگی نامه او را می نویسند، گفت این طرح جدی است و طی سالهای دوهزار وده تا دو هزار و دوازده، با دقت آماده شده است. اما این طرح شکست خورد زیرا رؤوسای دستگاه های امنیتی، ارتش و اکثر وزیران با آن مخالف بودند و از پنج شنبه گذشته هم که این حرفها زده شده است، مناقشات شدیدی در اسراییل، درگرفته. الشرق الاوسط افزود: به نظر می آید، اکثر کسانی که در این خصوص ابراز عقیده می کنند، مواضعی بر ضد باراک، اتخاذ کرده اند، زیرا او اسرار اسراییل را برای اهداف شخصی فاش کرد. هدف باراک این بود که برای کتابش تبلیغ کند و خود را به عنوان یک قهرمان نشان دهد و به این ترتیب زمینه را برای بازگشت خود به صحنه سیاسی آماده کند. روزنامه هاآرتص، نیز دیروز با انتشار مقاله ای، با عنوان «این جاسوس برای چه کسی کار می کند» به قلم نحامیا شتراسلر، از حد فراتر رفت. شتراسلر، نوشته است، قویا اینگونه نتیجه گیری می شود که ایهود باراک، مزدور ایران است، زیرا فقط ایرانی ها بیشترین استفاده را از اسراری که او فاش کرده است، می کنند. واقعیت این است که باراک، هفت تیر داغی را که ایرانی ها برای مدتی طولانی به دنبالش بودند در اختیارشان قرار داد و اکنون ایرانی ها می گویند ما باید از خود در برابر وحشی هایی که در تل آویو نشسته اند و برای حمله به ما برنامه ریزی می کنند، دفاع کنیم. در همین خصوص، منابع قضایی، فاش کردند، یهودا فاینشتاین، مشاور قانونی کابینه اسراییل، گزینه احضار باراک را به منظور تحقیق در خصوص علل و انگیزه فاش کردن اسرار اسراییل بررسی می کند. شاید این تحقیقات و بازجویی ها به محاکمه باراک منجر شود. در حالی که کارشناسان تاکید می کنند، اظهارات باراک عملا، گزینه نظامی را ناکام گذاشت، از صحبت های او کاملا مشخص است که نهاد نظامی که احتمال می رود طرح حمله به ایران را اجرایی کند، با این ایده مخالف است و می گوید قدرت کافی را برای اجرای این طرح ندارد و علاوه بر این به همکاری با آمریکا و همپیمانانش در منطقه نیاز دارد. این در حالیست که بنیامین نتانیاهو، در خصوص آمریکا، همه پل های پشت سرش را خراب کرده است و به گفته کارشناسان، جایی برای صلح با او باقی نگذاشته است. از سوی دیگر، یک طرف هم موضوع را به شیوه ای برعکس مطرح کرده است. پایگاه خبری واللا، دیروز به نقل از یک منبع امنیتی بلندپایه اعلام کرد: هر کس معتقد است، اسراییل در سال دوهزارو دوازده، قدرت حمله به ایران را داشت، اشتباه می کند. این پایگاه افزود: منابع امنیتی بسیاری در اسراییل، از ایهود باراک شدیدا انتقاد کرده اند. اما سؤال اصلی این است، اگر این مسئله واقعیت دارد و در دستگاه امنیتی و سیاسی، اکثریت طرفدار حمله به ایران وجود ندارد، چرا اسراییل باید به سرمایه گذاری های سالانه خود در خصوص گزینه نظامی ادامه دهد؟ آیا اسراییل عملا می تواند به حمله ای موفق بر ضد برنامه هسته ای ایران دست بزند؟