به گزارش لنگرخبر، جمعه و شنبه شاهد بارش شدید باران در شهرستان لنگرود بودیم که موجب آبگرفتگی بسیار زیاد معابر شهری و کوچه ها و ... شد.
در این خصوص داوود خانی لنگرودی شعر طنزی را در همین زمینه برای تریریه لنگرخبر ارسال کرده که در زیر آمده است.
شعر طنز: شهر در باران خوش است!
از: داوود خانی لنگرودی
*
شهردار! ای جانِ جانان! شهر- در باران – خوش است
من فدایت، من تی قربان! شهر- در باران – خوش است
باغ ملی، جاده ی چمخاله تا آن سوی شهر
خشتِ پل تا سبزه میدان، شهر- در باران – خوش است
چوله هایی دور میدان ، طولِ شهرِ لنگرود
چاله در عرضِ خیابان، شهر- در باران – خوش است
دیش ها ی پشت بامِ خانه های دوردست
کوچه های درب و داغان، شهر- در باران – خوش است
یک مسافر: -مَرد- از شانسِ شما! می بینی اش؟:
پیرهن از آب چَسبان، شهر- در باران – خوش است
یک نفر هم –مطمئنم لنگرودی – هست با،
پاچه های خیس تنبان، شهر- در باران – خوش است
یک نفر هم خسته، انگاری شکسته چتر او
یک نفر هم بسته دکّان، شهر- در باران – خوش است
سقف ماشین، سطح شهر و سیم برق و سنگ قبر
بهتراست از کومله˚ شلمان ، شهر- در باران – خوش است...
در چنین وضعی که آقای کحالی، شهردار
بود منشی، گفت: قربان! شهر- در باران – خوش است
شهردارا! گفت: فرد اول شورای شهر؛
می دَری چاک گریبان؟ شهر- در باران – خوش است
بعد- شخص دوم شورای شهر –آهسته گفت:
خود مرنجان! خود مرنجان! شهر- در باران – خوش است
**
شهردار! ای جانِ جانان! ، شهر- در باران – خوش است
خشتِ پل تا سبزه میدان، شهر- در باران – خوش است!
شلمان 25 مهر 1394