در ایام محرم فکر رفتگران هم باشیم
نامش فلانی و اهل لنگرود است و تحصیلاتش را تنها تا اول دبیرستان ادامه داده است.
ایشان می گویند: من همیشه در خیابان ها به تابلوها، بنرها و پارچه هایی که به مناسبت های مختلف نصب می شود دقت می کنم. اما تا به حال ندیده ام که کسی برای تشکر از رفتگرها پارچه ای نصب کند. مسابقات و همایش های متعددی برگزار می شود اما هیچ کس برای ما برنامه ای نمی گذارد.
ایشان ادامه می دهند: ما هم آدمیم و دوست داریم مردم و مسئولان حضور ما را احساس کنند. توقع چندانی هم نداریم و فقط می خواهیم به ما بیشتر توجه شود.
او خیلی دوست دارد که به رفتگرها بیشتر توجه شود و مردم حضور آن ها را احساس کنند اما...
همه دیده می شوند به جز ما
ساعات کاری او ۳ بامداد تا ۱۲ ظهر روز بعد است. او می گوید: با شوق و ذوق فراوان کارم را انجام می دهم اما احساس می کنم مردم به ما توجهی ندارند. ایشان از بی توجهی مسئولان و شهروندان به او و همکارانش دلگیر است. اما دلگیری او ناشی از مادیات و توقع حمایت مالی نیست. هر چند او و دوستانش از لحاظ مالی نیز مشکلاتی دارند اما دید او فرهنگی و اعتقادی است.
ما هم آدمیم
شرایط کار ما سخت است اما با این حال در میان گرد و خاک فراوان روزه می گیریم و نماز می خوانیم. ما هم دوست داریم که اطلاعات مذهبی مان را افزایش دهیم اما شرایط فراهم نیست. در ایام محرم فشار کاری ما بسیار بالاست . شهروندان گرامی بعد از میل کردن غذای نذری اعم از پلو و قیمه ، آب نخود شربت صلواتی و غیره ظروف را در سطح شهر میریزند . خودتان قضاوت کنید............
دست همه رفتگرها را می بوسم
خیلی دوست دارد این پیام را به گوش همکارانش برسانم. می گوید: من همه رفتگرها را دوست دارم و دست همه آن ها را می بوسم. آرزویش این است که شهروندان و مسئولان به رفتگرها بیشتر توجه کنند. او ادامه می دهد: کافی است کمی به رفتگرها بیشتر توجه شود تا همه ببینند که آن ها چه انرژی مثبتی دریافت می کنند و با شوق و ذوق فراوان کار خود را انجام می دهند.
یک بوق و یک دست تکان دادن
دوست دارم یک یادگاری از ایشان داشته باشم. کاغذ و قلمم را به او می دهم و می خواهم برایم بنویسد و او این گونه می نویسد:
به نام خدای رحمان / سلام بر تمام رفتگران فهیم لنگرود/ همه شما را دوست دارم به امید آن روزی که رفتگران روز به روز پیشرفت کنند.
والسلام
نیلوفر رجبیان لنگرودی