بیش از 150 کشته و بیش از 200 مجروح. خبرها این چنین از پاریس، پایتخت فرانسه به گوش می رسند. شاید پس از آنکه که پاریس، شهر زیبا و رویایی اروپا از چکمه های سربازان آلمانی رها شد، دیگر شاهد چنین وقایعی نبود.


بر اساس گزارش خبرگزاری فارس، اولین اتفاق، هنگامی رخ داد که یک مرد مسلح به کلاشنیکف، چندین نفر را در رستورانی پرازدحام به قتل رساند و هفت نفر را زخمی کرد، تا اسلحه AK47 که در تمام طول جنگ سرد سلاح چریک های ضدغربی در اقصی نقاط جهان بود، بار دیگر خواب را از چشم غربی ها برباید، همان طور که امروز سوخو34 روس ها در سوریه اعصاب برای مخالفین غربی دولت اسد باقی نگذاشته است.


پس از آن گزارش شد دست کم دو انفجار در نزدیکی ورزشگاه «استادو فرانس»، جایی که مسابقه فوتبال بین آلمان و فرانسه در حال برگزاری بود، به وقوع پیوسته است. این اتفاق در حالی رخ داد که ساعاتی پیش تر گزارش شده بود که به دنبال تهدید تروریستی تیم فوتبال آلمان، هتل محل اقامت بازیکنان تیم ملی این کشور تخلیه شده بود.


 


 

سومین گزارش از بحران پاریس مربوط به تیراندازی دو مرد مسلح به شرکت کنندگان در یک کنسرت موسیقی بود. در جریان این حمله حدود 100 نفر به گروگان گرفته شدند.  پلیس فرانسه، ساعت ها بعد، اعلام کرد که حملات تروریستی دست کم در هفت نقطه پاریس به وقوع پیوسته است.


برخی منابع خبری می گویند که داعش مسئولیت این عملیات را برعهده گرفته است. در عین حال بسیاری از مقامات جهان در حال ارسال پیام های تسلیت و هم دردی با قربانیان حادثه های شب گذشته هستند. حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران هم که از سفر به فرانسه صرفنظر کرده، در خیل تسلی دهندگان قرار دارد.


اگر داعش واقعا مسئول حملات شب گذشته به پاریس باشد، باید گفت بحران های خاورمیانه به شکل خشونت آمیز خود به اروپا رسیده اند. اروپا پیش از این شاهد موج پناهجویان سوری بود. آن زمان برخی منابع هشدار می دادند که گروه های تروریستی می توانند در میان این خیل وارد خاک اروپا شوند. اکنون لیبرال های اروپایی که خواهان اسکان پناهجویان سوری در این قاره بودند، یقینا تحت فشار افکار عمومی قرار می گیرند تا از خواسته خود صرفنظر کنند. این حملات مواضع راست گرایان اروپایی را تقویت خواهد کرد.


 


 

این ها صورت ظاهری ماجراست که شاید تا چند هفته چهره تمام رسانه های غربی را رنگین کند. اما پیامدهای این ماجرا چیست؟ یقینا این حملات در خاورمیانه به دیده سوءظن دیده خواهند شد. در خاورمیانه برخی داعش و گروه های تروریستی دیگر تکفیری را تحت حمایت های غیرمستقیم غرب و مستقیم متحدین غرب می انگارند. در عین حال، مردم خاورمیانه دیده اند که داعش گروهی است که با دولت قانونی سوریه مقابله می کند و به این ترتیب با غرب دشمن واحدی دارد. درست است که بیش از یک سال از اعلام ائتلاف غربی بر ضد داعش می گذرد اما تاکنون از این ائتلاف و حملات هوایی کم رمقش، چیزی حاصل نشده است.


اگر اندکی صفحات تاریخ را به عقب برگردانیم و به یازدهم سپتامبر 2001 نگاهی بیفکنیم، مشاهده می کنیم که حملات مشهور و مشکوک یازده سپتامبر، تنها یک روز به طول انجامید اما تبعات آن تا همین امروز جهان را به خود مشغول داشته. در پی همین حملات، افغانستان به اشغال نیروهای آمریکایی و متحدانشان درآمد. 2 سال بعد، راهبرد برآمده از یازده سپتامبر، عراق را هم اشغال کرد و همین اشغال گری ها بود که به تکفیری ها در سراسر خاورمیانه، قدرت و وجهه مشروع مردمی بخشید. اکنون همان تکفیری ها هستند که در سوریه و عراق آتش افروزی می کنند و ظاهرا پایشان به اروپا هم باز شده است.


آن گونه که فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه گفته، قرار است جنگی بزرگ با تروریسم آغاز شود. اما چه جنگی؟ احتمالا باز هم بی توجه به این واقعیت که داعش و امثال آن چگونه به وجود آمده اند، متحدین آنها چه کسانی بوده اند و علیه چه کسانی جنگیده اند. احتمالا اولاند در حالی از نبرد با تروریسم سخن می گوید که کسی به خاطرش نیست، درست یک شب قبل، داعش در ضاحیه بیروت دست به جنایتی مشابه زد و تعدادی از شهروندان لبنانی را به قتل رساند.


 


 

سوالات متعددی در میان است. آیا حملات شب گذشته به پاریس، با ورود روس ها به میدان نبرد سوریه ارتباطی ندارد. آیا غرب به مستمسکی برای توسعه نقش خود در سوریه احتیاج نداشت؟ آیا احساس نمی کرد که بازی را در سوریه باخته و باید چاره ای بیندیشد؟ به این نکته باید توجه شود که حملات در «پاریس» صورت گرفته اند، در پایتخت کشوری که بر اساس تفاهم سایکس پیکو و «معاهده سور»، قیمومیت سوریه را بر عهده داشت. آیا قرار نیست دوباره همین کشور محور حضور غرب در سوریه باشد؟


سوال بعدی اینکه ارتباط این حملات با دور بعدی مذاکرات وین در خصوص سوریه که از امروز در پایتخت اتریش آغاز می شود، چیست؟ یقینا این واقعه بر مذاکرات مزبور سایه خواهد افکند.


دیگر سوال قابل طرح، سرنوشت پناهجویانی است که عازم قاره سبز گردیده اند. ظاهرا 8 تروریست کل اروپا را به هم ریخته اند. به این ترتیب، رفتار اروپایی ها با هزاران نفری که از خاورمیانه عازم سوریه هستند، چگونه خواهد بود؟


باراک اوباما گفته است آنها که فکر می کنند می توانند مردم فرانسه و ارزش هایی را که به خاطر آنها ایستاده اند، بترسانند، در اشتباه اند. آیا اوباما برای نترسیدن اروپایی ها حاضر است دکترین خاورمیانه ای خود مبتنی بر موازنه بین بازیگران و پرداخت کمترین هزینه از سوی واشنگتن را تغییر دهد؟ به هر حال این حملات در قاره آمریکا رخ نداده است و شاید اوباما هنوز انگیزه لازم برای تغییر مواضع خود را نداشته باشد.


 


 

یکی دو ماه آینده احتمالا آبستن حوادث جدیدی در خاورمیانه خواهد بود. این که این حوادث چه هستند، شدت آنها چقدر است و بر منافع ملی ایرانیان چه تاثیری می گذارند، به مرور زمان مشخص خواهد شد. چشمان تیزبین در ایران باید با محوریت منافع ملی ماجراها را دنبال کنند، و البته با نگاهی به یک خاطره تلخ: «پس از یازده سپتامبر با سوداهای تروریسم ستیزانه غرب تا حدودی همراهی کردیم که نتیجه آن در تاریخ مشخص است.» این بار چه راهبردی باید در پیش بگیریم، آن هم در شرایطی که متحدین ما مدت هاست با همین داعش و هم سلکانش در حال نبرد هستند؟

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان