گردشگری در لنگرود از حرف تا عمل

۱۳۹۷/۰۹/۲۵ ۱۷:۳۵ چاپ کد خبر: 46308
صنعت گردشگری به عنوان متنوع ترین و بزرگ ترین صنایع در جهان، مهم ترین منبع درآمد و ایجاد فرصت های شغلی برای بسیاری از کشورهای دنیا است این صنعت که به عنوان موتور توسعه از آن نام برده می شود، به علت اهمیتی که ازنظر اقتصادی، اجتماعی دارد روزبه روز بیشتر موردتوجه قرارگرفته و دولت ها به آن اهمیت می دهند و امروزه یکی از پایه های اصلی و استوار اقتصاد جهان و ازجمله صنایع مهم با رشد سریع در توسعه اقتصادی جهان است که با ایجاد بالاترین میزان ارزش افزوده به صورت مستقیم و غیرمستقیم می تواند سایر فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی را تحت تأثیر قرار دهد. در تقسیم بندی جهانی پس از نفت و خودروسازی، صنعت گردشگری در رده سوم قرار می گیرد. صنعت توریسم از دو جهت عمده حائز اهمیت بسیار است: نخست، موجبات آشنایی ملل با دیگر فرهنگها، نژادها، اقوام، سرزمین ها، گویش ها و...را فراهم می کند و دوم، ازنظر اقتصادی به عنوان یک منبع تأمین درآمد و ارز محسوب می شود. کشورهای مختلف جهان در سایه برخورداری از امکانات گوناگون و جاذبه های متنوع، در پی جذب و جلب جهانگردان بسوی خویش هستند. گردشگری در حال حاضر در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است و بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه، از صنعت گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد می کنند. صنعت گردشگری با ویژگی های خاص خود، صنعتی پویا با آینده ای روشن تلقی می شود. سرمایه گذاری در این صنعت در تمام کشورهای دارای جاذبه های جهانگردی روبه افزایش است. امروزه جذب گردشگران خارجی به رقابتی فزاینده در بین نهادهای درگیر در صنعت گردشگری تبدیل شده است؛ زیرا این صنعت نه تنها در پیشبرد اقتصاد ملی و درآمدهای ارزی نقش دارد بلکه صنعتی است پاکیزه و عاری از آلودگی و در عین حال ایجادکننده مشاغل جدید. صنعت گردشگری در ایران نیز از ظرفیت های بسیار بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است. جدای موقعیت ویژه استراتژیکی کشور ایران درروی کره زمین، نعمت های خدادادی در کنار آثار تاریخی که سخن از هزاران سال تمدن دیرین ایران باستان دارند، وجهه ارزشمندتری را به ایران بخشیده است بر اساس گزارش سازمان جهانی گردشگری، ایران رتبه دهم جاذبه های باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبه های طبیعی را در جهان دارا است و یکی از امن ترین کشورهای منطقه و جهان از لحاظ امنیت برای گردشگران خارجی است. در سال ۲۰۰۶، در حدود ۷۵۰ هزار گردشگر خارجی از ایران بازدید کرده اند و این در حالی است که در این سال ۸۴۲ میلیون جهانگرد در دنیا سفرکرده اند. اما متاسفانه، به نظر کارشناسان، این صنعت از توسعه ای که شایسته آن است برخوردار نبوده است. از دلایل آن می توان به آماده نبودن بسترهای اقتصادی مناسب در ایران برای جذب سرمایه گذاری در ساخت هتل و سایر صنایع جانبی این حوزه اشاره کرد. همچنین ایران، علی رغم اینکه دارای تنوع جاذبه های روستایی است و 365 روستا با هدف گردشگری مشخص شده دارد، (خبرگزاری ایلنا، تاریخ 3/2/85) اما تاکنون به دلایل متعددی نتوانسته به جایگاه شایسته در صنعت توریسم دست یابد، لذا توسعه گردشگری در ایران یک ضرورت اجتناب ناپذیر بوده و بایستی با رعایت کلیه امکانات و منابع موجود، بررسی و راهکارهای عملی ارائه گردد. اگر همین مبنا را در خصوص گیلان و شهرستان لنگرود در نظر بگیریم متوجه موقعیت خوب شهرستان لنگرود در نقشه جغرافیایی ازنظر کوه، دریا وجنگل های انبوه در کنار آثار فراوان تاریخی که خود نشان از تاریخ کهن و دیرین 900 ساله لنگرود (512 ه ق) می دهد خواهیم شد. تالاب بین المللی کیاکلایه، پارک فجر، ساحل چمخاله، منطقه لیلا کوه، پارک جنگلی بلوردکان، پارک جنگلی خرما، منطقه ییلاقی هلودشت، پارک جنگلی مریدان، غار لیارود، پل خشتی لنگرود، خانه های منجم باشی و دریا بیگی جمله مواردی است که زمینه های اولیه برای اجرای صنعت گردشگری مذهبی و گردشگری تاریخی و طبعت گردی را با توجه به بافت و فرهنگ گیلان و ایران مهیا می سازد. به عقیده کارشناسان شهرستان لنگرود ظرفیت و زمینه های اولیه جهت اجرای طرح های صنعت گردشگری در زمینه های جاذبه های ابنیه و تاریخی، جاذبه های فرهنگی و تاریخی، اماکن مقدس و جاذبه های طبعت گردی گردشگری را دارد ولی آن چیزی که در شهرستان لنگرود مشاهده می شود عدم توجه به موارد ذکرشده و اندیشه های برآمده از متن جامعه (حکمت دیرین در عصر نوین) برای استفاده از این پتانسیل موجود در صنعت رو به گسترش گردشگری است. بیش از 5 نقطه از کوه های شهرستان به دلیل برداشت های خاک جهت انجام پروژه های عمرانی مورد تخریب قرارگرفته اند و چشم انداز طبیعی منطقه از هارمونی خارج گردیده. این در حالی است که پروژه های عمرانی نیز در بستر زمین های کشاورزی عبور داده شده که علیرغم مهیا بودن بستر مناسب کشاورزی؛ تنها برای سود مالی و منفعت طلبی دست به نابودی این زمین های خدادادی کشاورزی پرداختند و فنا کردن نوغان (کرم ابریشم)، مغفول ماندن چای و برنج عملاً ضربه های نهایی و مرگبار برای صنعت کشاورزی این خطه حاصلخیز بودند که هر یک از آن ها زمینه های گردشگری کشاورزی مخصوص به خود را به همراه داشته است. براستی اگر به همان مقدار که از مناره های بلند و سنتی یزد حمایت شد برای آثارهای تاریخی شهرستان لنگرود فعالیت صورت می گرفت امروز شاهد تخریب آثارهای چند صد ساله نبودیم و تاریخ لنگرود به یغما و تاراج نمی رفت. براستی اگر همت بلندمردان این سرزمین تنها برای منفعت طلبی و سودجویی نبود امروز لنگرود از قطب های مهم گردشگری منطقه به شمار می آمد و مسلما در کنار سوددهی برای آن دسته خاص، برای تمام جوانان و برومندان این منطقه به مثابه رودی پر آب به برکت می نشست. یکی از بارزترین نمونه مشکلات موجود برای لنگرود عزیز، نامه نگاری های اداری است که برای یک پل خشتی، میان شهرداری و شورا با میراث فرهنگی و اماکن متبرکه ادارات، شهرداری با اداره اوقاف صورت گرفته و نتیجه این بوروکراسی خسته کننده دست اندازهایی است برای مرمت یک اثر تاریخی و ملی که حتی به مالک میراث تاریخی نیز اجازه ترمیم و مومت داده نمی شود. پل خشتی " معروفترین جای دیدنی و بنای تاریخی لنگرود است که از جنس خشت و آجر ساخته شده است. ساخت این پل را می توان به زمان حکام کیایی گیلان نسبت داد هر چند پاره ای از بومیان ساخت این پل را مربوط به عهد تیموری و دوره ایلخانیان نسبت می دهند اما در کتاب دارالمرز ولایت گیلان به قلم رابینو ساخت این پل را در دوران صفویه ذکر نموده است که به خـاطر جنس مواد بکاررفته و شکل خاص پل همیشه در نظر گردشگران و حتی بومی های منطقه، مورد توجه و اهمیت قرار داشته و دارد و متاسفانه امروز به علت عدم وجود متولی شاهد مرگ تدریجی این بنای ارزشمند هستیم و صد البته و به جای پیشرفت در صنعت گردشگری، شاهد پسرفت و تخریب آثار و ابنیه! آنچه که در خصوص این بنا صورت گرفته است مسلما مرمت های غیر کارشناسی است که در دوره های متوالی احیای و مرمت های اضطراری و به دلیل عدم وجود کارشناس و استادکار متخصص و دیدگاه مرمتی منجر به بازسازی غیر فنی بناشده که بعد از طی یک مدت کوتاه شاهد ضایعات جدی تری در بنا می شویم که این ضایعات به دلیل افزایش صعودی رطوبت منجر به تخریب بدنه ها – جداره ها- تزیینات و سطوح باارزش بنا و شالوده اصلی بنا می شود. اگر بنا نیست که این اثر را ویترین شهر لنگرود کنند و پل دیگری برای عبور و مرور احداث کنند، حداقل می توانند شاخه ای از مرمت یعنی سازگاری (Adaption) راجع به آن ها اجرا کنند؛ یعنی: تعدیل و تبدیل یک مکان به نحوی که برای کاربری به شکل مورد نظر مناسب و هم ساز باشد. براستی که تبدیل یک منطقه به مکان توریستی ربطی به تحریم و جنگ رسانه ای ندارد، ارتباط بسیار مستقیمی بااحساس مسئولیت و مدیریت عزیزان مسئول دارد. همچنین یکی دیگر از طرح های به اصطلاح گردشگری که در شهرستان لنگرود در حال انجام است پروژه سورتمه و تله کابین است که با دست گذاشتن بر زمین چند صد هکتاری تالاب کیاکلایه که در اختیار شرکت خصوصی گذاشته شده است زمینه های انجام اختلاس مالی برای گروه خاص! و همچنین ایجاد هزینه ای پر طمطراق برای مردم شهرستان لنگرود، برای کشور نیز هزینه های بالاسری را در پی داشت که بعد از گذشت بیش از 5 سال به حال خود رهاشده است و جالب تر اینکه تمام این اقدامات با نظارت قوه قضائیه انجام می گیرد! لختی بدین بیندیشید که اگر فقط چند درصد توان و سرمایه و بودجه ای که بدون برنامه ریزی اصولی برای آثارهای تاریخی و مذهبی و اماکن متبرکه و موارد موجود می شد برای شهرستان لنگرود به درستی و در جای خود و با نظر و برنامه علمی و کارشناسی صورت می گرفت به یقین امروز جوانان شهرستان لنگرود به شهر خود طور دیگری نظاره می کردند و آمال و آرزوهای خود را در هجرت از این دیار نمی یافتند! بیش از 5 نقطه از کوه های شهرستان به دلیل برداشت های خاک جهت انجام پروژه های عمرانی مورد تخریب قرارگرفته اند و چشم انداز طبیعی منطقه از هارمونی خارج گردیده. این در حالی است که پروژه های عمرانی نیز در بستر زمین های کشاورزی عبور داده شده که علیرغم مهیا بودن بستر مناسب کشاورزی؛ تنها برای سود مالی و منفعت طلبی دست به نابودی این زمین های خدادادی کشاورزی پرداختند و فنا کردن نوغان (کرم ابریشم)، مغفول ماندن چای و برنج عملاً ضربه های نهایی و مرگبار برای صنعت کشاورزی این خطه حاصلخیز بودند که هر یک از آن ها زمینه های گردشگری کشاورزی مخصوص به خود را به همراه داشته است. براستی اگر به همان مقدار که از مناره های بلند و سنتی یزد حمایت شد برای آثارهای تاریخی شهرستان لنگرود فعالیت صورت می گرفت امروز شاهد تخریب آثارهای چند صد ساله نبودیم و تاریخ لنگرود به یغما و تاراج نمی رفت. براستی اگر همت بلندمردان این سرزمین تنها برای منفعت طلبی و سودجویی نبود امروز لنگرود از قطب های مهم گردشگری منطقه به شمار می آمد و مسلما در کنار سوددهی برای آن دسته خاص، برای تمام جوانان و برومندان این منطقه به مثابه رودی پر آب به برکت می نشست. یکی از بارزترین نمونه مشکلات موجود برای لنگرود عزیز، نامه نگاری های اداری است که برای یک پل خشتی، میان شهرداری و شورا با میراث فرهنگی و اماکن متبرکه ادارات، شهرداری با اداره اوقاف صورت گرفته و نتیجه این بوروکراسی خسته کننده دست اندازهایی است برای مرمت یک اثر تاریخی و ملی که حتی به مالک میراث تاریخی نیز اجازه ترمیم و مومت داده نمی شود. پل خشتی " معروفترین جای دیدنی و بنای تاریخی لنگرود است که از جنس خشت و آجر ساخته شده است. ساخت این پل را می توان به زمان حکام کیایی گیلان نسبت داد هر چند پاره ای از بومیان ساخت این پل را مربوط به عهد تیموری و دوره ایلخانیان نسبت می دهند اما در کتاب دارالمرز ولایت گیلان به قلم رابینو ساخت این پل را در دوران صفویه ذکر نموده است که به خـاطر جنس مواد بکاررفته و شکل خاص پل همیشه در نظر گردشگران و حتی بومی های منطقه، مورد توجه و اهمیت قرار داشته و دارد و متاسفانه امروز به علت عدم وجود متولی شاهد مرگ تدریجی این بنای ارزشمند هستیم و صد البته و به جای پیشرفت در صنعت گردشگری، شاهد پسرفت و تخریب آثار و ابنیه! آنچه که در خصوص این بنا صورت گرفته است مسلما مرمت های غیر کارشناسی است که در دوره های متوالی احیای و مرمت های اضطراری و به دلیل عدم وجود کارشناس و استادکار متخصص و دیدگاه مرمتی منجر به بازسازی غیر فنی بناشده که بعد از طی یک مدت کوتاه شاهد ضایعات جدی تری در بنا می شویم که این ضایعات به دلیل افزایش صعودی رطوبت منجر به تخریب بدنه ها – جداره ها- تزیینات و سطوح باارزش بنا و شالوده اصلی بنا می شود. اگر بنا نیست که این اثر را ویترین شهر لنگرود کنند و پل دیگری برای عبور و مرور احداث کنند، حداقل می توانند شاخه ای از مرمت یعنی سازگاری (Adaption) راجع به آن ها اجرا کنند؛ یعنی: تعدیل و تبدیل یک مکان به نحوی که برای کاربری به شکل مورد نظر مناسب و هم ساز باشد. براستی که تبدیل یک منطقه به مکان توریستی ربطی به تحریم و جنگ رسانه ای ندارد، ارتباط بسیار مستقیمی بااحساس مسئولیت و مدیریت عزیزان مسئول دارد. همچنین یکی دیگر از طرح های به اصطلاح گردشگری که در شهرستان لنگرود در حال انجام است پروژه سورتمه و تله کابین است که با دست گذاشتن بر زمین چند صد هکتاری تالاب کیاکلایه که در اختیار شرکت خصوصی گذاشته شده است زمینه های انجام اختلاس مالی برای گروه خاص! و همچنین ایجاد هزینه ای پر طمطراق برای مردم شهرستان لنگرود، برای کشور نیز هزینه های بالاسری را در پی داشت که بعد از گذشت بیش از 5 سال به حال خود رهاشده است و جالب تر اینکه تمام این اقدامات با نظارت قوه قضائیه انجام می گیرد! وقتی بدین بیندیشید که اگر فقط چند درصد توان و سرمایه و بودجه ای که بدون برنامه ریزی اصولی برای آثارهای تاریخی و مذهبی و اماکن متبرکه و موارد موجود می شد برای شهرستان لنگرود به درستی و در جای خود و با نظر و برنامه علمی و کارشناسی صورت می گرفت به یقین امروز جوانان شهرستان لنگرود به شهر خود طور دیگری نظاره می کردند و آمال و آرزوهای خود را در هجرت از این دیار نمی یافتند! نویسنده: حسن غلام پور
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان