به گزارش لنگرخبر، روزنامه آرمان امروز چهارشنبه 94/11/21 گفت و گویی با غلامعلی دهقان سخنگوی حزب اعتدال و توسعه انجام داده که آن را از نظر می گذرانید.

با ثبت نام گسترده چهره های سیاسی در انتخابات فضای امیدوارکننده ای برای برگزاری یک انتخابات باشکوه در کشور به وجود آمده بود. با این وجود برخی رد صلاحیت ها تا حدودی فضای انتخاباتی کشور را تحت الشعاع خود قرار داده است. ارزیابی شما از ردصلاحیت های صورت گرفته و پیامدهای آن چیست؟

انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران همواره از انتخابات ریاست جمهوری تاثیرپذیرفته است. این وضعیت برای دولت آیت ا... هاشمی، دولت اصلاحات، دولت احمدی نژاد و در شرایط کنونی دولت آقای روحانی وجود داشته است. هنگامی که آیت ا... هاشمی در سال68 به ریاست جمهوری رسیدند شرایط کشور به شکلی جلو رفت که در نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی طرفداران ایشان وارد مجلس شدند و تلاش کردند گفتمان دولت آیت ا... هاشمی را تقویت کنند. در سال76 نیز چنین اتفاقی رخ داد و هنگامی که رئیس دولت اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید، مجلس پس از ایشان متاثر از گفتمان اصلاحات بود و تلاش می کرد در اجرای سیاست های دولت اصلاحات حرکت کند. این وضعیت برای محمود احمدی نژاد نیز وجود داشت و هنگامی که وی به ریاست جمهوری رسید مجلس هفتم و هشتم متاثر از گفتمان وی قرار گرفت و نمایندگان مجلس در جهت همراهی و همکاری با دولت وی گام برداشتند. در نتیجه اگر با منطق استقرا به مساله نگاه کنیم متوجه می شویم که به صورت طبیعی مجلس دهم باید از گفتمان آقای روحانی تاثیر بپذیرد و گفتمان اعتدال در محوریت انتخابات قرار بگیرد. در شرایط کنونی نیز فضای عمومی جامعه متاثر از گفتمان اعتدال است و این وضعیت نوید بخش حضور یک مجلس اعتدالی در آینده خواهد بود. یکی از دلایل حضور گسترده چهره های سیاسی در زمان ثبت نام های انتخاباتی نیز همین مساله بود که جریان های سیاسی به این نتیجه رسیده اند که مردم گفتمان اعتدال را پذیرفته اند و در نتیجه در شرایط کنونی زمینه های تاثیرگذاری بر فضای سیاسی نسبت به گذشته بیشتر شده است. بنده معتقدم مجلس دهم با وجود برخی ردصلاحیت های صورت گرفته با رویکرد دولت آقای روحانی همراه خواهد بود و در این زمینه هیچ مشکلی به وجود نخواهد آمد. ممکن است مجلس آینده مجلس ایده آل ما نباشد اما بدون شک اکثریت مجلس آینده با دولت تدبیرو امید همسو و همراه خواهد بود. البته بنده معتقدم این اکثریت می تواند حالتی شکننده نیز داشته باشد. 139 نماینده در مجلس نهم از برجام حمایت کردند. به نظرمن همین تعداد یعنی بین 140تا160 نماینده نیز در مجلس آینده در لحظات حساس از سیاست های دولت آقای روحانی حمایت خواهند کرد. مجلس آینده مجلس ایده آل جریان اصلاحات و جریان اعتدال گرا نیست؛ اما مجلسی نیز نخواهد بود که دولت را با چالش جدی مواجه کند. فضای انتخابات مجلس دهم به شدت متاثر از فضای انتخابات ریاست جمهوری سال92 است و به همین دلیل برخی ردصلاحیت ها نمی تواند سبب شکست جریان اعتدال گرا و پیروزی رقیب سیاسی این جریان شود. بسیاری از چهره های جوان و گمنام که در انتخابات ثبت نام کرده اند و از نظر سنی بین30 تا 44سال هستند می توانند برگ برنده جریان اصلاحات و اعتدال گرا در انتخابات آینده باشند و در این زمینه هیچ نگرانی وجود ندارد. بنده حتی احتمال می دهم اصولگرایان به همین دلیل در دریای غافلگیری انتخاباتی غرق خواهند شد.

شما قبل از ثبت نام چهره های سیاسی در انتخابات به صراحت عنوان کردید حزب اعتدال و توسعه با لیست مستقل وارد انتخابات مجلس خواهد شد، با این وجود در روزهای اخیر مواضع شما تغییر کرده و از ائتلاف با جریان اصلاحات سخن گفته اید. آیا جبرانتخاباتی و ردصلاحیت ها شما را به این ائتلاف وادار کرده یا اینکه اتاق فکر حزب اعتدال و توسعه به این جمع بندی رسیده که در شرایط کنونی باید با جریان اصلاحات ائتلاف صورت بگیرد؟

در گذشته نوعی سوءبرداشت از سخنان بنده درباره لیست مستقل انتخاباتی صورت گرفت. ما هیچ گاه به دنبال ارائه لیست مستقل انتخاباتی نبودیم. در آن مقطع زمانی لیست مورد نظر ما تفاوت های محدودی با لیست اصلاح طلبان و اصولگرایان داشت. لیست مورد نظر ما با لیست اصلاح طلبان یکسان نبود اما دارای همپوشانی های زیادی بود. در واقع ما به دنبال یک لیست مشترک بین جریان اصلاحات، معتدلین اصولگرا و اعتدال گرایان بودیم و در این جهت تلاش می کردیم. دلیل اصلی که ما عنوان می کردیم حزب اعتدال و توسعه لیست اختصاصی نخواهد داشت تجربه ناموفق «رایحه خوش خدمت» در سال1385 بود. در این سال طرفداران محمود احمدی نژاد به پشتوانه پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری با یک لیست مستقل از جریان اصولگرایی وارد انتخابات شورای شهر شدند که در نهایت نیز شکست خوردند و راه به جایی نبردند. بدون شک برای حزب اعتدال و توسعه یک شخصیت «اعتدال گرای مقبول» بر یک شخصیت «حزبی نامقبول» برتری دارد. معیار و منطق ما در شرایط کنونی اعتدال است و هیچ مساله دیگری برای ما ارجحیت ندارد.

مرز جریان اصلاحات با حزب اعتدال و توسعه دقیقا کجاست؟

همه ما باید این نکته را بپذیریم که در زمستان سال1378نوعی رادیکالیسم چپ یا اصلاح طلب بر فضای سیاسی ایران حاکم شده بود. در این مقطع زمانی احساس می شد یک جریان میانه باید در حد فاصله دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب حضور جدی داشته باشد. آیت ا... هاشمی و آقای روحانی از جمله افرادی بودند که چنین تفکری را دنبال می کردند و به همین دلیل تلاش کردند زمینه ظهور این جریان میانه را به وجود بیاورند. در یک دهه اخیر نوعی «جو زدگی» و آرمان گرایی افراطی در هر دو جریان سیاسی کشور اعم از

اصلاح طلب و اصولگرا، عقلای این دو جریان را به حاشیه کشاند و صحنه سیاسی ایران را به جولانگاه خود تبدیل کرد. این وضعیت به شکلی بود که در یک مقطع زمانی افراطیون اصلاح طلب عرصه را بر عقلا تنگ کرده و در مقطع بعدی هواداران رادیکال محمود احمدی نژاد فضای سیاسی کشور را آبستن تنش و بی اخلاقی های سیاسی کرده بودند. برخی از عقلای جریان اصلاح طلبی در شرایط کنونی پذیرفته اند که در گذشته در این جریان افراط صورت گرفته است. نمونه بارز این افراد محمدرضا خاتمی نایب رئیس مجلس ششم و همچنین علی شکوری راد است که به صراحت عنوان کردند ما اصلاح طلبان 18سال پیش نیستیم و قصد نداشتیم افرادی مانند آیت ا... هاشمی در دوران اصلاحات مورد هجمه و تخریب قرار بگیرند. این وضعیت برای اصولگرایان نیز وجود دارد و همگی تلاش می کنند از محمود احمدی نژاد و اقداماتش برائت بجویند. این در حالی است که اعتدال همواره معیار بوده و بر اثر گذشت زمان هیچ تغییری نکرده است. این جریان های سیاسی بودند که بر اثر گذشت زمان در مواضع خود تغییر ایجاد کردند و نه گفتمان اعتدال. ما معتقدیم منطق اعتدال بهترین شیوه برای اداره کشور است. در شرایط کنونی جریان اصولگرایی با یک چالش بزرگ درون گروهی درباره آرمان گرایان افراطی مواجه شده است. به همین دلیل افرادی مانند علی لاریجانی تلاش می کنند حساب خود را از قاطبه اصلی اصولگرایان که جریان های تندرو را نیز در بر می گیرد جدا کنند. همه این دلایل سبب شده گفتمان اعتدال روز به روز در حال فربه تر شدن باشد. هر چه گفتمان اعتدال در ایران فربه تر شود رشد و توسعه بیشتری در کشور به وجود خواهد آمد.

دولت آقای روحانی در گفتمان سازی و ارتباط گفتمانی با افکار عمومی موفق عمل نکرده است. آیا حزب اعتدال و توسعه به عنوان حامی فکری آقای روحانی در این زمینه نتوانسته دولت تدبیرو و امید را تغذیه و پشتیبانی کند یا اینکه آقای روحانی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری از حزب فاصله گرفته و دلایل عدم توانایی گفتمان سازی را باید در درون دولت جست وجو کرد؟

این مساله که در کنار دولت ها باید نیروهای فکری و تئوریک وجود داشته باشند و دولت را در جهت گفتمان سازی یاری کنند مساله ای روشن و قابل قبول است. با این وجود در شرایط کنونی بسیاری از تئوریسین های برجسته دولت های گذشته به جمع بندی ما رسیده اند و امروز مواضع اعتدال گرای ما را تئوریزه می کنند. نمونه بارز این افراد آقای عباس عبدی است که عنوان کرده اند دولت روحانی عملکرد قابل قبولی داشته و مهم ترین نکته مثبت این دولت قرار گرفتن در بین دو جریان سیاسی کشور است. این در حالی است که در گذشته هنگامی که ما عنوان می کردیم در بین دو جریان سیاسی قرار گرفته ایم، برخی افراد ما را به عافیت طلبی و خنثی بودن متهم می کردند. نکته جالب این است که امروز همین افراد شرایط کشور را با عینک اعتدال گرایی تحلیل و تفسیر می کنند و به جمع بندی ما رسیده اند. البته از این نکته نیز نباید غافل شد که اعتدال گرایی نیز نوعی اصلاح طلبی است. همه ما باید این مساله را بپذیریم که انقلاب اسلامی نیازمند پخته و فربه شدن است و در این راه همه باید به پخته شدن انقلاب کمک کنند. اصلاح طلبان 18 سال پیش با بلند کردن پرچم اصلاح طلبی تلاش کردند گفتمان کلی انقلاب را تقویت کنند. با این وجود با آن همه بحث های فسلفی و فکری در نهایت به تحلیل موجود در جامعه رسیده اند.

سخن شما به معنای این است که جریان اصلاحات از اهداف اولیه خود فاصله گرفته است؟

یکی از سوال های همیشگی و اساسی آقای محمدرضاتاجیک به عنوان یکی از تئوریسین های جریان اصلاحات این بود که اصلاحات چه معنایی دارد وچه هدفی را دنبال می کند. البته ایشان در مصاحبه های اخیر خود عنوان کرده اند ما اصلاح طلبی را به شیوه صحیح تعریف نکردیم و مبانی اصلاح طلبی نیازمند شفافیت است. شاید برخی اصلاح طلبی را به تغییر وضع موجود تعریف کنند. با این وجود این سوال مطرح می شود تغییر وضعیت موجود تا کجا باید ادامه داشته باشد. آیا تغییر وضعیت موجود در نهایت به ساختار شکنی منجر خواهد شد؟این همان اتفاقی بود که برای جریان اصلاحات رخ داد و اکبر گنجی به عنوان یکی از اصلاح طلبان که هم اکنون در خارج از کشور به سر می برد مانیفست جمهوری خواهی را نوشت و از نظام عبور کرد.

با این وجود به نظر می رسد گفتمان اعتدال حالت خنثی و نظاره گر پیدا کرده است و حاضر نیست برای کنش و واکنش در فضای سیاسی هزینه بپردازد. نظر شما در این زمینه چیست؟

در شرایط کنونی آقای روحانی از اصلاح طلبان جلوتر حرکت می کند. به همین دلیل برخی از اصلاح طلبان به آقای روحانی پیغام داده اند که به صورت معتدل تر مواضع خود را بیان کند و از واکنش به مخالفان دولت خودداری کند. این مساله نشان می دهد که اصلاح طلبان به دلیل تجربه تاریخی خواستار اعتدال در فضای سیاسی کشور و جلوگیری از افراط و تفریط هستند. از قدیم گفته اند«قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی دچار آید». در نتیجه اصلاح طلبان به دلیل اینکه آفات تندروی را تجربه کرده اند بیشتر از همه خواستار اعتدال و میانه روی هستند.

نکته مهم در این زمینه این است که اصلاح طلبان پس از خرداد76 از همه توان خود برای گفتمان سازی استفاده کردند و در وسط میدان سیاسی حضور داشتند. این در حالی است که اعتدال گرایان حاضر نیستند برای ارتقای گفتمان خود به وسط میدان سیاسی وارد شوند و نقش نظاره گر پیدا کرده اند. چرا اعتدال گرایان چنین وضعیتی پیدا کرده اند؟

قرار نیست همیشه در وسط میدان سیاسی حضور داشت. کسانی که دیروز در وسط میدان بودند و هزینه های زیادی در این زمینه دادند، امروز به جمع بندی اعتدال گرایان رسیده اند و به اشتباهات خود اقرار می کنند. چرا امروز به صورت گروهی اصلاح طلبان را از صحنه انتخابات خارج کرده اند. اصلاح طلبان معتدل که می توانند منشا خدمات زیادی برای کشور باشند به دلیل عملکرد افراطیون این جریان در گذشته، ردصلاحیت شده اند. این افراد چوب عملکرد نامناسب چه کسانی را می خورند؟جریان اعتدال مبنای کار خود را بر مبارزه سیاسی قرار نداده است. ضمن اینکه ما باید در ابتدا مبارزه سیاسی را تعریف کنیم. مبارزه سیاسی دارای تاکتیک های مختلفی است. اگر کسی در مبارزه سیاسی عنوان کند«حرف مرد یکی است» و یا «مرغ من یک پا دارد» هیچ گاه به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. ما باید این نکته را بپذیریم که اصلاح طلبان در یک مقطع زمانی بدون داشتن سوءنیت تندروی کردند که تبعات سنگینی برای این جریان داشت. مهم ترین نتیجه تندروی اصلاح طلبان ظهور پوپولیسم احمدی نژاد و همچنین اتفاقات سال88 بود که هنوز هم ما چوب همان تندروی ها را می خوریم.

حزب اعتدال و توسعه هم می تواند چپ باشد و هم راست و با توجه به شرایط فضای سیاسی تغییر موضع می دهد. به نظر شما این نوسان در موضع گیری ها سبب کاهش درجه تاثیرگذاری این حزب در بین افکار عمومی نمی شود؟

به نظر من تنها حزبی که در فضای سیاسی ایران مواضع روشن و شفافی دارد حزب اعتدال و توسعه است. افرادی مانند آقای حدادعادل که روزی از نزدیکان محمود احمدی نژاد بودند و در دفتر ایشان رفت و آمد داشتند امروز تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند خود را به احمدی نژاد منتسب بدانند و از وی برائت می جویند. حزب اعتدال و توسعه به دنبال توسعه همه جانبه در کشور است. به همین دلیل مواضع این حزب بیانگر این مساله است که در ابتدا زیرساخت های اقتصادی کشور باید تقویت شود. اگر این اتفاق رخ بدهد در نهایت توسعه سیاسی نیز در پیامد توسعه اقتصادی به وجود خواهد آمد. در مجلس ششم و هفتم آقای کروبی و حداد عادل مظهر اعتدال گرایی بودند و در مقابل اقدامات جریان تندرو و رادیکال ایستادگی می کردند و به همین دلیل حزب اعتدال و توسعه از آنها حمایت می کرد. با این وجود هنگامی که این افراد تغییر موضع دادند حزب اعتدال و توسعه حمایت خود را از آنها برداشت. این مساله که شما عنوان می کنید تکلیف جریان اعتدال مشخص نیست ممکن است صحیح باشد. به هر حال هر جریان سیاسی می تواند تحت تاثیر یک جریان دیگر قرار بگیرد. با این وجود جریان اعتدال در انتخابات ریاست جمهوری سال92 به پیروزی رسیده و در شرایط کنونی مهم ترین گفتمان فضای سیاسی کشور است. ما مدعی نیستیم همه اعتدال گرایان را ما تشکیل می دهیم. در گذشته برخی از چهره های معتدل در نظام سیاسی وجود داشتند که به مرور زمان به جریان اصلاحات تمایل پیدا کردند و در نهایت عضو بدنه این جریان شدند. در شرایط کنونی نیز بدنه جریان اصلاحات احساس می کند از دولت ششم به بعد هزینه های زیادی را متحمل شده است. به همین دلیل به دنبال سیاست ورزی جدیدی در فضای سیاسی ایران است. در دنیای سیاست برخی اوقات باید عقب نشینی کرد و در برخی لحظات باید یک گام به جلو حرکت کرد. این در حالی است که جریان اعتدال هیچ گاه از مواضع خود عدول نکرده است.

آیا در اتاق فکر حزب اعتدال و توسعه برای دوران پس از روحانی نیز تدبیری اندیشیده شده است؟

بدون شک کاندیدای اصلی جریان اعتدال گرا و همچنین جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری سال96 هیچ شخصی به جز آقای روحانی نیست. آقای عارف به نمایندگی از جریان اصلاحات به صراحت در این باره موضع گیری کرده و بنده نیز در همین جا به نمایندگی از جریان اعتدال گرا این مساله را عنوان می کنم. با این وجود اگر منظور شما برای سال1400 است باید عنوان کنم تا آن زمان فرصت زیادی باقی مانده و ممکن است در این مقطع زمانی اتفاقات زیادی در فضای سیاسی ایران رخ بدهد. بنده معتقدم مهم ترین خطر برای آینده سیاسی ما ظهور پوپولیسم از نوع احمدی نژادی آن است. پوپولیسم ریشه های محکمی در فرهنگ، تاریخ و احساسات مردم ایران دارد و در هر زمان که شرایط برای بروز آن فراهم شود ظهور خواهد کرد.

آیا این احتمال وجود دارد که حزب اعتدال و توسعه به صورت کامل در یکی از جریان های سیاسی و به ویژه جریان اصلاحات مستحیل شود؟

در شرایط کنونی برعکس این اتفاق رخ داده و جریان های سیاسی در حزب اعتدال و توسعه مستحیل شده اند. از یک سو علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس هشتم و نهم پرچم اعتدال را بلند کرده و راه خود را از تندروها جدا کرده است و از سوی دیگر تئوریسین های جریان اصلاحات در حال تئوریزه کردن گفتمان اعتدال هستند.

اغلب اعضای ارشد حزب اعتدال و توسعه پس از پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری وارد کابینه شدند.

محمود احمدی نژاد به دلایل واهی و خیلی کوچک وزرا و اعضای کابینه خود را تغییر می داد و سبب بی ثباتی در تصمیم گیری های کشور شده بود. به همین دلیل ثبات تصمیم گیری کابینه آقای روحانی مساله ای پسندیده و قابل قبول است.

رابطه حزب اعتدال و توسعه با آقای روحانی پس از اینکه ایشان به ریاست جمهوری رسیدند چگونه بوده است؟آیا ایشان در دوران ریاست جمهوری خود در جلسات این حزب شرکت کرده اند؟

اغلب اعضای حزب اعتدال و توسعه مانند آقایان نوبخت، ترکان، مرتضی بانک و واعظی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با آقای روحانی همکار بودند. با این وجود جایگاه آقای روحانی فراتر از حزب اعتدال و توسعه است. آقای روحانی به دلیل مشغله بسیار بالای اجرایی پس از اینکه به ریاست جمهوری رسیدند در جلسات حزب شرکت نکردند. این وضعیت برای دیگر اعضای کابینه نیز وجود داشته و اغلب اعضای حزب اعتدال و توسعه که در کابینه مسئولیت دارند به دلیل مشغله اجرایی در جلسات حزب حضور پیدا نکرده اند. گفتمان اعتدال گرایی در 14 سال گذشته همواره در حاشیه جریان های سیاسی قرار داشته است. با این وجود در انتخابات ریاست جمهوری سال92 مردم به گفتمان اعتدال اقبال عمومی نشان دادند. در نتیجه در شرایط کنونی مردم دوست دارند اعتدال را در عمل ببینند و آن را لمس کنند. ما باید بپذیریم که دوران نظریه پردازی و تئوریزه کردن گفتمان اعتدال به پایان رسیده و در شرایط کنونی میوه درخت اعتدال به ثمر نشسته و بروز عملیاتی پیدا کرده است.

آقای لاریجانی به صراحت عنوان کرده اند به صورت مستقل وارد انتخابات مجلس خواهند شد. آیا حزب اعتدال و توسعه از ایشان حمایت خواهد کرد؟

بله، ما قطعا از ایشان و مواضع ایشان حمایت خواهیم کرد. هم حزب اعتدال و توسعه و هم حزب کارگزاران سازندگی براساس مصوبه اخیر خود از لاریجانی حمایت خواهند کرد.

در شرایطی که علی لاریجانی و محمد رضا عارف کاندیدای ریاست مجلس آینده شوند حزب اعتدال و توسعه از کدام یک حمایت خواهد کرد؟

در این زمینه حزب اعتدال و توسعه تابع اکثریت مجلس خواهد بود. بنده نمی توانم در این زمینه به صراحت موضع گیری کنم. به نظر من مجلس آینده تفاوت زیادی با مجلس نهم نخواهد داشت. من معتقدم مجلس آینده از چهار ضلع تشکیل خواهد شد. این چهار ضلع شامل اصلاح طلبان، اعتدال گرایان، معتدلین اصولگرا و مستقلین که شاخص آن در خانه احزاب وجود دارد، خواهد بود. در نتیجه حامیان دولت آقای روحانی در مجلس آینده حالتی شکننده خواهند داشت و در یک وضعیت بینابینی زیست خواهند کرد.

 
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان