نظام اسلامی که پیغمبر گرامی اسلام آن را پایه گذاری نمود، به عنوان یک الگوی تمام عیار برای همیشه تاریخ بنا نهاده شد تا به عنوان یک نظام نمونه و الگو؛ پیام آزادی، بیداری و خوشبختی انسان را به همه دل ها برساند.

به گزارش لنگرنیوز، رسول گرامی اسلام(ص)، در مرحله اول بعثت و پس از سه سال دعوت پنهانی، بعد از اینکه خداوند امر کرد که دعوت خود را علنی کند، به دنبال علنی کردن دعوت ایشان، بزرگان قریش و زرمندان و زورمندان آن جامعه به خود ترسیدند و اولین کاری که کردند، تطمیع آن بزرگوار بود.
 
جناب ابی طالب که بر جان پیغمبر می ترسید و از توطئه ی آنها بیمناک بود، نزد پیغمبر آمد و پیغام بزرگان مکه را به رسول گرامی اسلام رسانید. پیغمبر فرمود: «عموجان! اگر خورشید را در دست راست من بگذارند، ماه را در دست چپ من بگذارند، برای اینکه من از این هدف دست بکشم، سوگند به خدا این کار را نمی کنم؛ تا وقتیکه یا خدا ما را پیروز کند یا همه ما از بین برویم.».
 
حضرت ابوطالب با دیدن این ایمان و استقامت از سوی پیغمبر گرامی اسلام، منقلب شده و از ایشان خواست تا هدف شان را دنبال کنند و خود نیز خداوند را سوگند داد که در این راه با آن حضرت همراهی کند. در حقیقت ایستادگی و استقامت رسول اعظم(ص)، ریشه استقامت را در ابوطالب مستحکم کرد و این پایبندی به هدف، نترسیدن از دشمن، طمع نورزیدن در آنچه که در دست دشمن است، دل نبستن به امتیازی که دشمن می خواهد بدهد در مقابل متوقف کردن راه حق و حقیقت، ایستادگی را خلق کرد، آرامش را به وجود آورد و اعتماد به راه ، هدف و به خدائی که هدف رسیدن به او بود را به وجود آورد.
 
نظام اسلامی که پیغمبر گرامی اسلام آن را پایه گذاری نمود، به عنوان یک الگوی تمام عیار برای همیشه تاریخ بنا نهاده شد تا به عنوان یک نظام نمونه و الگو؛ پیام آزادی، بیداری و خوشبختی انسان را به همه دل ها برساند.
 
نظام اسلامی، شاخص های گوناگونی دارد که در بین آنها هفت شاخص از همه مهمتر و برجسته تر است.
شاخص اول، ایمان و معنویت است، یعنی دمیدن و تقویت روح ایمان و معنویت و دادن اعتقاد و اندیشه درست به افراد است، که پیغمبر اکرم این شاخص را از مکه شروع کرد و در مدینه پرچمش را با قدرت بالا برد.
 
شاخص دوم، قسط و عدل است. یعنی اساس کار بر عدالت، قسط و رساندن هر حقی به حق دار( بدون هیچ ملاحظه ای) است.
 
شاخص سوم، علم و معرفت است. در نظام نبوی، پایه همه چیز، دانستن، شناختن، آگاهی و بیداری است. کسی را کورکورانه به سمتی حرکت نمی دهند؛ مردم را با آگاهی و معرفت و قدرت تشخیص، به نیروی فعال نه منفعل بدل می کنند.
 
 
شاخص چهارم، صفا و اخوت است. در نظام نبوی، درگیری های برخاسته از انگیزه های خرافی، شخصی، سودطلبی و منفعت طلبی مبغوض است و با آن مبارزه می شود. فضا، فضای صمیمیت و اخوت و برادری و همدلی است.
 
شاخص پنجم، صلاح اخلاقی و رفتاری است. انسان ها را تزکیه و از مفاسد و رذائل اخلاقی، پیراسته و پاک می کند؛ انسان با اخلاق و مزکی می سازد؛(( و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه)) یعنی پیغمبر روی یکایک افراد، کار تربیت و انسان سازی می کند.
 
شاخص ششم، اقتدار و عزت است. جامعه و نظام نبوی، توسری خور، وابسته، دنباله رو و دست حاجت به سوی این و آن دراز کن نیست؛ عزیز و مقتدر و تصمیم گیر است؛ صلاح خود را که شناخت، برای تامین آن تلاش می کند و کار خود را پیش می برد.
 
شاخص هفتم، کار و حرکت و پیشرفت دائمی است. توقف در نظام نبوی وجود ندارد؛ به طور مرتب، حرکت، کار و پیشرفت است. البته این کار، کاری لذت آور و شادی بخشی است؛ کار خستگی آور و کسل کننده و ملول کننده نیست.کاری است که به انسان نشاط و نیرو و شوق می دهد.
 
اگر جنگ است، با شدت؛ اگر گفتگو است، با شدت؛ اگر تعامل است، با شدت
««محمّد رسول اللَّه و الّذین معه اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم». اشداء بر کفار معنایش این نیست که با کفار دائم در حال جنگند. اشداء، شدت، یعنی استحکام، استواری، خورده نشدن. یک فلزی زنگ میزند، خورده میشود، پوک میشود، از بین میرود؛ یک فلز هم قرنهای متمادی که بگذرد، دچار خوردگی و زنگ زدگی و پوسیدگی و پوکی نمیشود. اشداء یعنی این. شدت یعنی استحکام.
 
استحکام یک وقت در میدان جنگ است، یک جور بروز میکند؛ یک وقت در میدان گفتگوی با دشمن است، یک جور بروز میکند. شما ببینید پیغمبر در جنگهای خود، آنجائی که لازم بود با طرف خود و دشمن خود حرف بزند، چه جوری حرف میزند. سرتا پای نقشه ی پیغمبر استحکام است؛ استوار، یک ذره خلل نیست. در جنگ احزاب پیغمبر با طرفهای مقابل وارد گفتگو شد، اما چه گفتگوئی! تاریخ را بخوانید. اگر جنگ است، با شدت؛ اگر گفتگو است، با شدت؛ اگر تعامل است، با شدت؛ با استحکام. این معنای اشداء علی الکفار است.
 
رحماء بینهم، یعنی در بین خودشان که هستند، نه؛ اینجا دیگر خاکریز نرم است، انعطاف وجود دارد؛ اینجا دیگر آن شدت و آن صلابت نیست. اینجا باید دل داد و دل گرفت. اینجا باید با هم با تعاطف رفتار کرد.»
( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم (ص) 9/5/1387)
 
ایستادگی در برابر کفار و استکبار در قبال حق هسته ای جمهوری اسلامی ایران
یکی از مصادیق بارز «اشدّاء علی الکفّار» در عصر حاضر و در مورد کشور اسلامی مان، ایستادگی در برابر کفار و استکبار در قبال حق هسته ای جمهوری اسلامی ایران است. حقیقتی که امروز به خون شهدای هسته ای کشور نیز رنگین شده است و این خون های ریخته شده نیز گواه دیگری بر این حق مسلم است و بدون تردید به پاس شهدای هسته ای کشور که سرمایه ملی و فرهنگی این مرز و بوم بودند، باید با ایستادگی و مقاومتی مثال زدنی بتوانیم همچنان به عنوان یک کشور مقتدر، مستقل و آزاده یک الگوی تمام عیار برای تمام کشورهای اسلامی باقی بمانیم . بررسی شاخص هایی که رسول گرامی آن را برای نظام اسلامی در نظر گرفته اند و در راه رسیدن بدان زحمات بسیاری را متحمل گردیدند،این مهم را بار دیگر تاکید و تکرار می کند که معنویت، عدالت، علم و معرفت،صفا و اخوت، صلاح اخلاقی و رفتاری، اقتدار و عزت و نیز کار، حرکت و پیشرفت دائمی همه و همه در گرو داشتن حکومتی مستقل و آزاده است.
 
اگر ملتی در قبال زیاده خواهی های استکبار جهانی ذره ای کوتاه بیاید، بدون شک باید قدم های بعدی خود را نیز در تمام ابعاد نظامی،سیاسی، اقتصادی، علمی و فرهنگی به فرمان همان زورمداران بر دارد و هرگز نخواهد توانست روی آزادی و استقلال را ببیند چرا که یا از بعد اقتصادی یا علمی و ... بدانها نیازمند است. و دشمن نیز به دنبال همین است تا ما را در عرصه اقتصادی و علمی و  البته نظامی به خود وابسته کرده تا هم از امنیت اقتصادی و روانی برخوردار باشد و هم مطمئن باشد که ما هرگز نخواهیم توانست به جایگاهی دست یابیم که  به عنوان یک الگوی اسلامی تمام عیار و قدرتمند در سطح جهان مطرح باشیم. 
 
این در حالی است که رسول گرامی اسلام(ص) با بعثت خود دریچه های پر امیدی را برای اقتدار کشور اسلامی گشوده است که با پیروی از آن شاخص ها و همتر از آن پیاده سازی آن از سوی ملت و دولتمردان خواهیم توانست به مدینه فاضله ای که رسول مهربانی ها آن را ترسیم نموده است دست یابیم. 
 
این را ما باید از بعثت درس بگیریم؛ حق همراه با ایستادگی
«زندگی پیغمبر را میلی متری باید مطالعه کرد. هر لحظه ی این زندگی یک حادثه است؛ یک درس است؛ یک جلوه ی عظیم انسانی است؛ تمام این بیست وسه سال همینجور است. جوانهای ما بروند تاریخ زندگی پیغمبر را از منابع محکم و مستند بخوانند و ببینند چه اتفاقی افتاده است.
 
اگر شما می بینید امتی به این عظمت به وجود آمد - که امروز هم بهترین حرفها، بهترین راهها، بزرگترین درسها، شفابخش ترین داروها برای بشریت توی همین مجموعه ی امت اسلامی است - این جور به وجود آمد، گسترش پیدا کرد و ریشه دار شد. والّا صرف اینکه حق با ما باشد، ما پیش نمیرویم؛ حق همراه با ایستادگی. امیرالمؤمنین ... در جنگ صفین فرمود: «لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر». این پرچم را کسانی میتوانند بلند کنند که اولاً بصیرت داشته باشند، بفهمند قضیه چیست، هدف چیست؛ ثانیاً صبر داشته باشند. صبر یعنی همین استقامت، ایستادگی، پابرجائی. این را ما باید از بعثت درس بگیریم.» ( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم (ص) 9/5/1387)
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان