1. این روزها مصاحبه هایی در خصوص عدم مدیریت شهری و بی ثباتی در عزل شهرداران گذشته در سایت های خبری مطرح می شود که البته بنده این را تایید می نمایم. حالا که این روزها به ثبات مدیریت شهری علاقه مند شده ایم و خواهان آن هستیم باید بگوییم ثبات مدیریت خوب است البته اگر همه جا باشد.

شاید حیف مان می آید بگوییم شهرداری رشت رکورد ثبت شده در گینس را در بی ثباتی مدیریت با فشارها بر شهردار و عزل و نصب های درون سازمان های مدیران در ایران و بلکه در جهان کسب نموده است! باز هم باقری می گوید شورای چهارم کار نکرد، پس این رکورد چیست؟!

2. پروژه پیاده راه فرهنگی و شاید هم فرنگی! قرار بود با بودجه 4 میلیاردی البته برای کل بافت مرکزی انجام شود. حال بفرمایید 300 درصد انحراف از بودجه مصوب خودمان چه معنایی دارد؟ 12 میلیارد اختلاف در کجا و به چه مجوزی هزینه شده است؟ آیا کفپوش های سیمانی همان سنگ فرش است؟ البته شاید کف پوش سیمانی منافع ما را آسانتر تامین نموده است؟!!

3. راستی از رودخانه ها چه خبر؟ مشکل آلودگی حل شد؟ مردم کچا و سراوان هم که فراموش شده اند. شنیده ام دوستان برای جذب گردشگر به دنبال هتل داری می گردند. شنیده ام شورا و شهرداری به دنبال خرید هتل ایران و حجره های اطراف آن است. آقایانی که برای شهرتان (بخشید برای شهرم!) اشک میریزید آیا نگران ساکنان حاشیه رودخانه ها نیستید؟ شاید زیاد به چشم نمی آید! تالاب عینک که جوانمرگ شد. اصلا محیط زیست را بی خیال! چرا بازگشایی مسیرهایی که خودمان مصوب نمودیم را دیگر پیگیری نمی کنیم؟

4. راستی از برنامه تلویزیونی شبکه باران با عنوان "امی رشت بهار" چه خبر؟ برای ما که بهار بود اما برای رفتگران و کارکنان صدیق شهرداری را نمی دانم؟ یادم می آید دوران ریاست سال اول خیلی نگران هزینه برنامه های تلویزیونی شورا بودیم و حقیقاً خوب در بحث هزینه کرد و امور بیت المال کنکاش می کردیم! به نهج البلاغه هم که می دانم در این مواقع علاقه مندیم و عقیل و علی(ع) را یاد می آوریم!

آقای رئیس شورا برای این برنامه تلویزیونی در روز چقدر هزینه پرداخت شده است؟ در برنامه ای که می توانست به معضلات عمیق شهرم بپردازد، در خصوص سال ازدواج، سن همسر و تعداد فرزندان از اعضای شورا سوال می شود! طرح تفصیلی را می خواهیم چه کار؟ نسقی سازها را هم بیخیال. محل تولدتان کجاست؟ اینجا با عرض پوزش اینجانب از آقای حاجی پور!

راستی آیا اسم برره!! به گوشتان خورده است؟ یادش بخیر. بالا یا پایین فرقی ندارد. تاکسیرانی و اتوبوس رانی، فضای سبز به زیباسازی، موتوری به پسماند! اصلاً چه فرقی دارد با چه اسمی صدا بزنید! هر جور دلتان می خواهد بنامید!

آیا انحلال سازمان ها فرآیند ندارد؟ اساسنامه چطور؟ بیخیال! در شهری که 4 میلیارد را 16 میلیارد بدون مصوبه هزینه می کنیم، این ها چه اشکالی دارد؟

5. اعضای محترم شورا آیا اصلا باخیر شدید چرا شرکت فرنهاد از پروژه پیاده راه سازی کنار گذاشته شد؟ پل شیر از کجا آمد دوستان عزیرم؟ آیا به یاد دارید مدیر عامل وقت سازمان پارک و فضای سبز گفت که پل شیری که از اصفهان آمد، برای ما رایگان کار می کند! گفتم چطور؟ وی افزود: بعدها به آن ها حال می دهیم!!

بله! آقایان بنده که گفتم، اینجا برره است! دور هم هستیم و خوش می گذرد!

6. به راستی سید میرحق جو به چه گناهی عزل گردید؟ از مهندس مهدی زاده و موسی زاده چه خبر؟ تحصیل کرده نبودند؟ جانباز نبودند؟ ارزشی نبودند؟ یا با صورت وضعیت ما مشکل داشتند؟ راستی تا کی می خواهم از شهردار صحبت کنیم؟ چقدر دم از ارزش ها می زنیم؟ امینان شب به گوشتان خورده است؟ آیا می دانید نماینده این شرکت را که برادر شهید می باشد 12 ساعت بازداشت داخلی نمودند؟ عجیب است. اینجا جمهوری اسلامی ایران است. سرزمین شهدا. ما نمایندگان مردم در پارلمان شهر هستیم و برای شهدای مدافع حرم اشک می ریزیم ولی برادر شهید را در پشت درب های بسته مورد ضرب و شتم قرار دادند! پیگیر اینگونه برخوردها کیست؟

کجایید ای شهیدان خدایی             بلاجویان دشت کربلایی.

7- راستی تهاترها در کدام کمیسیون انجام می شود؟ از کمیسیون ماده 14 چه خبر؟ بنده که می گویم اینجا برره است. هر که مخالف است با من بیاید سری به مناطق، سازمان ها و مرکز بزنیم. حالا قانون را بی خیال. برای که بگویم؟! کو گوش شنوا؟! به قول آن جانباز جنگ تحمیلی که گفت: اعضای محترم شورا به خود آیید، سوت پایان نزدیک است و میدان خالی از نتیجه!! در زمین ما دیگران بازی می کردند و ما فقط نظاره بودیم. اما کس دیگری نیز نظاره گر بوده است و او از رگ گردن به ما نزدیک تر است.

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان