بی فرجامی برجام آمریکا محور

۱۳۹۵/۰۵/۱۲ ۱۷:۳۴ چاپ کد خبر: 61691

طرح بحث


نظام سلطه یا هژمونی در روابط بین الملل مشخصات ویژه ای را دارا می باشد.  امروزه واشنگتن علیرغم همه ضعف ها و چالش های گوناگون، خود را سردمدار نظام سلطه می داند و تلاش دارد که از همه قدرت و توان بالقوه خود در راستای حفظ فرمول های موجود در نظام بین الملل کنونی برای حفظ وضع کنونی بهره ببرد.  این نظام بر مونوپولی سلطه، ارتقا بخشی قدرت، تلاش برای نابودی همه مخالفان، بی اخلاقی، زور گویی، نیرنگ و فریب، کسب اتحاد شیطانی و ثروت اندوزی بیشتر و تروریسم دولتی استوار است.  هر گونه تحلیل و بررسی از وضعیت گذشته، حال و آینده برجام، بدون شناسایی مولفه های نظام هژمونیک سلطه جوی آمریکا محور ناقص و کوتاه بینانه است.  همه کسانی که از اول به برجام خوش بین بودند، و البته اصول انقلاب اسلامی را حداقل به شکل لسانی پذیرفته اند، علیرغم طینت های خوب شان، متاسفانه از همین ضعف تحلیلی برخوردار بوده و هستند.  ایده نوشتار حاضر این است که برجام آمریکا محور در نظام قدرتی سیاست بین الملل امروز بی فرجام خواهد بود و نمی توان بر روی آن سرمایه گذاری نمود.  راه برون رفت از وضعیت فعلی، تکیه هر چه بیشتر بر پارامترهای درونی قدرت، تقویت محور مقاومت و کسب اتحاد دیپلماتیک فزاینده تر و موثر تر در مقابل محور شیطانی است.


پارادیم محیطی برجام


تحلیل مسایل و موضوعات مربوط به عرصه روابط بین الملل سطوح مختلفی را دارا می باشد.  اگر برجام را بخواهیم در سطح سیاست بین الملل کنونی تحلیل و بررسی نماییم، اولین پیش شرط اساسی آن شناخت نظام فعلی حاکم در روابط بین الملل است.


به عبارت دیگر در اولین سطح تحلیل باید ببینیم که مشخصه اصلی این نظام چیست تا به این ترتیب از دام افراط و تفریط در آن دوری بجوییم.  متاسفانه تمام کسانی که در داخل کشور از همان ابتدا، خیلی خوش بینانه به برجام نگریسته اند، دچار این نقص ادراکی در سطح تحلیل بین المللی برجام می باشند.


باز به عبارت دیگر، تصورشان این بوده است که از طریق مذاکرات دیپلماتیک می توانند به همه حقوق هسته ای لگدمال شده ما توسط آمریکا و متحدان آن دست یافته و آن ها را احیا کنند.  اما همین جا بود که نشانی را اشتباه رفته و به بیراهه وارد شدند، جشن گرفتند، هورا کشیدند، فتح الفتوحش نامیدند، در ژستی پوپولیستی تلاش کردند مردم را برای پایکوبی به خیابان ها بکشانند، سهمیه های جایزه نوبل صلح را تعیین کردند و خلاصه باده سرمستی را به خیال خود نوشیدند.


اما چه ساده دلانه این برخی، ماهیت نظام بین الملل را متوجه نشدند و نشده اند.  آن ها انگار یادشان رفت که گرگ یک شبه مهربان نمی شود.  آن ها یادشان رفت، برجام آمریکا محور، به دست قدرتی شکل می گیرد که آلانه نزدیک به چهار دهه است از هر زر و زور و تزویری استفاده کرده است که جمهوری اسلامی ایران را به جرم استقلال طلبی، آزادی خواهی، اسلام گرایی و ولایت پذیری به خیال خود به زانو در آورد.


آن ها پذیرش شاه و دهن کجی به مردم ایران، طراحی کودتاهای مختلف، تبدیل سفارت به لانه جاسوسی، تزریق دیپلماتیک، لجستیک، نظامی، و پولی صدام حسین بعثی، ترور جلادانه ی بالای هفده هزار شهید ترور از جمله شهدای هسته ای، تسلیح منافقین در کمپ اشرف و فضاحت آن ها در مرصاد، تحریم های جهانی و یک طرفه آمریکایی ها، مزدوری سعودی و سایر شیوخ نابخرد عرب خلیج فارس، پروژه اسلام هراسی و داعش و ده ها هجمه های ریز و کوچک دیگر چه ساده یادشان رفت.


در همین راستا رهبر انقلاب اسلامی، نیز از ابتدا در این مسیر ضمن مردود نداستن مذاکرات دیپلماتیک و تلاش از همه زحمات این تیم در گذشته و دولت فعلی، گوشزد نمودند که برجام با شیطنت دولت آمریکا فرجام خوشایندی نخواهد داشت.  و امروز با عهد شکنی آمریکایی ها چه خوب به واقعیت پیوست این پیش بینی رهبر انقلاب اسلامی را شاهد می باشیم.


شاخصه های نظام سلطه ایجاب می کند که نتواند و نخواهد با پایایی گفتمان انقلاب اسلامی سر مسالمت داشته باشد.  ایران انقلاب اسلامی هرگز متجاوز نبوده است، بلکه طی این دهه ها بارها و بارها خود قربانی تجاوز متجاوزان گوناگون در داخل و خارج بوده است.


شاخصه های بی فرجامی


اکنون پس از گذشت شش ماه از برجام، مولفه ها و شاخصه های مختلفی نشانه بی فرجامی برجام است.  این شاخصه ها از قبل پیش بینی می شد.  شاخصه هایی که خود زاییده نظام هژمونی و سلطه آمریکایی است که خود را محور اتحاد غرب در مذاکرات برجام کرده است.  رفع تحریم ها که اولین و مهم ترین دستاورد مثبت برای مردم ما بوده است هنوز به برون رفت منتهی نشده است.


دولت یازدهم تمامی تعهدات سنگین و گران قیمت ایران را انجام داده است، اما هنوز به اعتراف خود مسئولین تیم دیپلماتیک مذاکره کننده هسته ای این اقدامات متعهدانه جمهوری اسلامی ایران به رفع تحریم ها منجر نشده است.  اکنون دولت آمریکا پیروزمندانه در داخل کشور خود، تعطیلی رآکتورهای هسته ای را به عنوان فتح الفتوح خودشان در عرصه سیاست خارجی و به ویژه عرصه انتخاباتی مطرح می نمایند.


اما متاسفانه در این سو و در ایران ما، هنوز تحریم ها ادامه دارد.  در ظاهر همه حرف از رفع تحریم ها می زنند اما در عمل خبری نیست.  دولت آمریکا با سیاست تهدید و ارعاب و فشار و حتی برخی اوقات با تطمیع نمی گذارد که تحریم ها رفع شود.


باز در این سو و در زندگی مردم ما نیز گشایشی ایجاد نشده است.  دولت یازدهم که وعده گشایش های اقتصادی را می داد و به نوعی همه چیز به رفع تحریم ها منوط می شد، اما در این زمینه نیز گشایشی حاصل نشده است.


از دیگر سو، با توجه به بافت نظام سلطه، سیاست مماشات و مذاکره با آمریکا باعث حرص و ولع و طمع ورزی هر چه بیشتر واشنگتن شده است.  مطالبات آمریکا در زمینه محدود کردن توانایی های موشکی ایران، موضوع حقوق بشر و تروریسم از زمینه های بارز این گسترده شدن گستاخی های آمریکا می باشد.


این در حالی است که دولت آمریکا، محور مقاومت را نیز نشانه رفته است و تلاش می کند با حمایت های مالی و دیپلماتیک گروه های تروریستی در سوریه و عراق حلقه فشار را بر جمهوری اسلامی ایران هر چه بیشتر و بیشتر تنگ تر نماید.  در این راستا حمایت های رژیم صهیونیستی نیز هویدا می باشد که امروزه روز متاسفانه با حمایت دولت وهابی و سلفی سعودی همراه است.


مثلث شیطانی سعودی، داعش و منافقین نیز از رهاوردهای شوم دیگر این حلقه توطئه بر علیه انقلاب اسلامی ایران می باشد.  گستاخی و پررویی سعودی ها این روزها به حدی شده است که علنا از مهره سوخته ای مانند منافقین برای اعمال فشار بیشتر بر علیه ایران استفاده می کنند.


دولت سعودی، فشارهای دیپلماتیک و منطقه ای خود را به انحای گوناگون بر علیه ایران افزایش داده است، که مداخله نظامی در یمن و سرکوب جنبش مردمی در بحرین از نشانه های آن می باشد.


همان طور که در بالا نیز اشاره شد، مشکل نظام سلطه، توانمندی هسته ای ایران نیست، مشکل و چالش اصلی نظام سلطه به رهبری آمریکا گفتمان انقلاب اسلامی است که مشروعیت و هویت ساختار قدرتی روابط بین الملل را نشانه رفت است.


راه برون رفت


راه برون رفت از بی فرجامی برجام، راهی است که تاکنون انقلاب اسلامی در طول عمر خود طی کرده است.  راه تکیه بر خود و ارتقای توانمندی های درونی کلید اصلی موفقیت می باشد.  به عبارت دیگر جدی گرفتن برنامه اقتصاد مقاومتی و بالا بردن ظرفیت های اقتصادی و تجاری و پولی، ایجاد اشتغال و رفع بیکاری و بالا بردن سطح زندگی مردم با کمترین وابستگی به قدرت های خارجی رمز اصلی موفقیت کشور است.


از طرف دیگر، توان و بنیه نظامی و دفاعی کشور باید دیده شود و به طور مستمر ارتقا یابد.  با توجه به اینکه در محیط بسیار ناامنی قرار گرفته ایم و کشوری علی الاصول بد همسایه هستیم باید دقت داشته باشیم که توان ژئوپلیتیک کشور را حفظ نماییم و خوشبختانه امنیتی که امروزه با توجه به این توانمندی داریم را به دقت و مراقبت حفظ نماییم.


کوچک ترین ضعف و رخوت و خللی دشمنان ما را تحریک خواهد کرد که توطئه ها و فتنه های خود را بیشتر کنند بنابراین دولت ومردم، نیروهای مسلح، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همه دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی در این خصوص مسئولیت زیادی را بر دوش می کشند که صد البته هوشیاری مردم و وحدت ملی نیز محور بنیادین این توانمندی می باشد.


و نهایتا باید توجه داشته باشیم که از قاعده بازدارندگی و عمل متقابل دیپلماتیک نیز استفاده نماییم.  نباید آن ها احساس کنند که ما نسبت به استمرار خصومت و ادامه تحریم های صبر و حوصله مان زیاد می باشد.  باید تلاش شود با عمل متقابل جواب خصومت ها و عهد شکنی های آن ها را بدهیم.  باید به خوبی نشان بدهیم که صبر و حوصله ما هم حد و مرزی مشخصی دارد و اگر این وضعیت ادامه یابد ما توانمندی هسته ای خود را می توانیم به سرعت به حد قبلی برسانیم.  و در عین حال توانمندی دفاعی و نظامی خود را در سایر زمینه ها نیز افزایش دهیم.


حفظ محور مقاومت نیز برای امنیت ملی ما امری بسیار مهم می باشد.  باید با وسواس زیادی از این محور حمایت نماییم تا اینکه ضریب امنیتی ما بالا باقی بماند.  ضعف و رخوت در محور مقاومت به معنای نزدیک شدن دشمنان به مرزهای ملی ما می باشد.


خلاصه اینکه راه برون رفت، راه مقاومت، و توان ملی ما در زمینه های سیاسی، اقتصادی و نظامی و دفاعی می باشد.  تجربه برجام به ما بار دیگری نشان داد که دولت آمریکا با توجه به بی اخلاقی موجود در نظام سلطه اصلا قابل اعتماد نمی باشد و بی فرجامی در برجام آمریکایی محور هر چه بیشتر برای همگان هویدا شده و خواهد شد.


دکتر رضا سیمبر


استاد تمام گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه گیلان


انتهای متن/

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان