ناگفته ها از حقایق عاشورا بسیار است

۱۳۹۵/۰۷/۱۹ ۰۹:۲۳ چاپ کد خبر: 67334
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی لنگرخبر، حجت الاسلام محمد ادریسی در آخرین یادداشت خود درباره ناگفته ها و حقایق عاشورا و قیام امام حسین (ع) نوشت.

 

عبرت ها در پشت پدیده ها و حادثه ها کمین کرده اند تا آدمی آن ها را ببیند و بشناسد و گرفتار بی کاری، کم کاری، دوباره کاری، گندکاری و خراب کاری نشود. پس عبرت بین باشیم؛ حتی اگر هم کور مادرزاد آفریده شده باشیم و اگر عبرت نگیریم خودمان مقصریم  نه خدا که در هر عبرت گرفتنی چشم باز شدنی هست.

 

عاشورا یک اتفاق نیست، بلکه یک جریان روان زنده است که ادامه دارد و مثل روز حسین هیچ روزى نیست و سلام بر آن ها که با او بودند و هستند و نفرین بر آنان که در مقابلش ایستادند و به هیچ رسیدند، به هیچ.

 

دیدگاه متفکران و نویسندگان و سخنرانان درباره امام حسین (ع) و فلسفه قیام و آنچه در عاشورا گذشت همچنان شیرین و البته مختلف است و یکی درس مبارزه و حماسه و بعضی دیگر هم احسان، فتوت و جوانمردی، غیرت، وفا، رضا، آزادمردی و خلاصه این که هرکسی درس ها و پیام ها و عبرت هایی را از این نهضت گرفت و انتقال داد اما هنوز ناگفته ها از حقایق عاشورا بسیار هست که اگر روزگار و زمان آن فرابرسد به ما خواهد رسید.

 

یک طرف عربده ها بود و فتنه ها و مفتون ها و یک طرف هم باصر و بصیرت و آرامش ها و این امام حسین علیه السلام بود که از خود و فرزندان خود و از تمامی هستی خود به خاطر انتخاب خویش گذشت و ماندگار شد و آن ها که انتخاب و هدفشان، قدرت و ثروت بود و نتوانستند عشق به پست ها و مقام های پست دنیا را پنهان کنند به هیچ رسیدند و هم از گندم ری افتادند و هم از خرمای  بغداد.

 

شهادت انتخاب امام حسین (ع) بود و آنچه از عاشورا باید بدانیم تنها تعداد یاران و دشمنان حضرت نیست بلکه ریشه ها و اهداف و زمینه های به وجود آورنده ی این قیام همیشه جاوید است که می تواند برای همه ادیان و مذاهب و حتی بی دین ترین آدم ها و کشورها در جهان هم پرثمر باشد.

 

هدف قیام امام حسین (ع) ریاست نبود که عبودیت بود و او فرزند همان پدری است که می گفت دنیای شما برای من از آب دماغ بز و یا یک لنگه کفش کهنه وصله دار هم کم تر است مگر اینکه بخواهم حق را به حق دار برسانم و براى خدا و دین و جامعه ى مسلمین کاری کنم و  باطلی را کنار بزنم و در آخر به خاطر این شهید شد.

 

عبرت های عاشورا بی شمار است و این شوخی نیست، آن ها که دستشان را با خون حسین شستند، همان هایی هستند که در زندگینامه و کارنامه خود قبل از این جریان از یک لقمه چرب و نرم نگذشتند. از صندلی نگذشتند. از لیوان آب سرد و گرم نتوانستند بگذرند. از زیبا رویان نتوانستند یوسف وار بگذرند. از اول شدن نگذشتند. از خشم بر طفلکی نگذشتند. تا آنجا که نتوانستند از گندم ری و خون دل حسین ‏هم بگذرند.

انتهای پیام/
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان