به گزارش پایگاه اطلاع رسانی لنگرخبر، در مسیر 80 کیلومتری نجف به کربلا، آنقدر اتفاقات عجیب و دور از ذهن رخ می دهد که با هیچ عقلی سازگاری ندارد و فقط باید با دل آن ها را تفسیر کرد.

%image_alt%

یکی از این اتفاقات، حضور بانویی معلول و تنها از خرمشهر بود. وقتی یک چهارم مسیر را طی کرده بود، برای استراحت کنار جدول نشست. فرصت را غنیمت شمردیم و با او گفت وگوی کوتاهی انجام دادیم. آنقدر محو این اتفاق عاشقانه بودیم که سن و سال و اسم و رسم و خیلی موارد دیگر را فراموش کردیم بپرسیم.

%image_alt%

* از کجا آمده اید؟ ـ از خرمشهر

* چند روز است؟ ـ روز اول پیاده روی ام هست. * همه را پیاده آمده اید؟

ـ بخش هایی را با ویلچر آمدم، بقیه را پیاده.

* بقیه راه را هم پیاده می روید؟

ـ تا جایی که بتوانم پیاده می روم، اگر خسته شدم بقیه را با ویلچر یا ماشین می روم.

* چندمین بار است می آیید؟ ـ اولین بار است که می آیم. یعنی تا الان کربلا نیامده ام.

* حالا چه اصراری بود اربعین بیایید؟

ـ اربعین یک حال و هوای دیگری دارد، عشق به امام حسین مرا اینجا کشانده است.

* سخت نیست؟ ـ نه اصلا! حس بهشت را برایم دارد.

* برخورد موکب ها چگونه است؟ ـ خیلی مهربان هستند، خیلی کمک می کنند، واقعا زحمت می کشند. خدا خیرشان دهد.

* موفق باشید. التماس دعا.

ـ ممنون، خواهش می کنم.

انتهای پیام/

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان