از آقای رحیم زریان شنیدم آن سال هایی که اسیر بودید و دوران اسارت را طی کردید، پس از آزادی بر سر مزار خود حاضر می شوید و روزنامه های آن روز عکس تان را کار می کنند و ...





فارس : از آقای رحیم زریان شنیدم آن سال هایی که اسیر بودید و دوران اسارت را طی کردید، پس از آزادی بر سر مزار خود حاضر می شوید و روزنامه های آن روز عکس تان را کار می کنند و ...



این ماجرا به سال 1369 برمی گردد. وقتی که از اسارت آزاد شدم زائر مزار خود بودم! البته من در چهارده سالگی (در شهریور سال شصت و دو) به جبهه رفتم، سه سال در جبهه بودم و به اسارت درآمدم. چون مجروح شده بودم و در میدان مین روی مین ضد نفر رفته بودم، باعث شد تا پای چپم قطع شود. یک تعداد از دوستان دیگر شهید شده بودند و موقعی که من مجروح شدم پشت عراقی ها بودیم. بچه ها در خط بودند و بحبوحه عملیات بود و نمی توانستند خودشان را به ما برسانند و ما را نجات بدهند. در نتیجه خودم به همراه یکی از دوستانم که او هم بعد شهید شد تصمیم گرفتیم تا حرکت کنیم.



برای مشاهده بزرگتر ، بر روی تصاویر کلیک کنید.



8 7 6 5






طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان