به گزارش پایگاه اطلاع رسانی لنگرخبر به نقل از ۸دی، با فرا رسیدن عید باستانی نوروز و تحول طبیعت و دگرگونی های آن گویا اقتصاد مردم میلی به دگرگونی ندارد و رفته رفته با نزدیک شدن به عید و تحویل سال جدید امیدها اندک و سفره های مردم از نان شب خالی می شود. با توجه به اینکه مسئولان کشور از تنظیم بازار در شب عید خبر می دهند اما باید گفت واقعیت ماجرا چیزی دیگری است و گرانی در بازار و فقدان وجه نقد عید واقعی را از مردم گرفته است. با اوضاع و احوالی که اکنون در جامعه حاکم است گویا گرانی در سفره مردم جا خوش کرده و قیمت ها روز به روز پر می کشد و هر چه ما تلاش می کنیم و به خود فشار می آوریم که نرخ تک رقمی بیکاری و رشد ۶ درصد  اقتصادی را درک کنیم نمی توانیم. به نظر می رسد همانگونه که مردم با لطافت و مهربانی خود دیواری از عشق و مهربانی در گوشه ای از معابر پهن می کردند، اینبار مهربانی های خود را ناچارند در بازار شب عید بیاورند و به چوب حراج بزنند. هدف از وجیزه وعظ و پند به خواننده نیست بلکه تنها طرح یک پرسش است و آن اینکه چرا گیلانیان امسال بیش از سال های گذشته در شب عید نالانند و از بی پولی و گرانی های موجود در جامعه فریاد می کشند؟ خبرها حکایت از این دارد که بسیاری از کارگران شهرداری های گیلان حداقل شش ماه حقوق نگرفته اند، بسیاری از شرکت های صنعتی و تولیدی یا تعطیلند و یا در ورطه ی تعطیل شدن هستند، معوقات اضافه کار کارمندان مانده است و بسیاری از اقشار کم درآمد و بی درآمد منتظر رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال پایدار هستند، اما باید مطالبه گری داشت و گفت سهم مردم و کارگران از سفره شب عید چه قدر است؟ کشوری که از منابع و ذخایر ارزشمند برخوردار است و استعداد ها و نبوغ در آن موج می زند و پشتکار و جهد و کوشش کارگران از جبین و دستانشان مشخص است حال به چه مرضی دچار شده که یرقان بیکاری و عدم رونق کسب  و کار، رنگ از رخ و رخسار و شرم، برکت از سفره های آنها برده است؟ مُسکن های مقطعی و لحظه ای و موج آفرینی های امید کاذب در بین عموم جامعه همچون ارائه سبد کالا، پرداخت سهام عدالت پر حاشیه، حذف صفر از پول ملی و غیره و ذالک چه دردی را از زخم های بی شمار معیشت خانوار ها کاسته است؟ چرا فکری ریشه ای برای گیلان اندیشیده نمی شود و تاکی قرار است اقتصاد گیلان علاوه بر اینکه رشد نمی کند، تنزل هم داشته باشد؟ سهم کشور و استان در تولید و اقتصاد مقاومتی چرا محک زده نمی شود و مسئولین استان چرا به خود اجازه نمی دهند تا اهم اقدامات انجام شده در بحث اقتصاد مقاومتی را مصداقی و نه شعاری با توجه به تأکید مقام عظمای ولایت درباره ارائه گزارش در این مورد اعلام نمی کنند. اینکه هزاران نفر از مردم گیلان به ویژه جوانان بیکار هستند و با بغل گرفتن مدارک و مدارج آموزش عالیه خود در کنجی از خانه منتظر کاری هستند بماند، اما چطور ممکن است حقوق های نجومی در مجلس مصوبه بگیرد درحالی که در عین واحد هزاران نفر از مددجویان کمیته امداد از چرخه مستمری بگیران حذف شود؟ در ماه های اخیر خبرهای غیر رسمی از یک اداره کل استان شنیده شده است که مقرر شده بود ۱۵۰ نیرو در این نهاد جذب شود و در پی آن به گفته مسئول بخش مربوطه ی استخدامی، هزاران معرفی نامه توسط دفاتر نمایندگان گیلان در مجلس و فرمانداران (برای تحصیلکردگان دارای مدارک عالیه تحصیلی و متأهل) برای این نهاد صادر شد. به نظر مسئولان بلند پایه استان، هزاران معرفی نامه اشتغال (و به گفته یک منبع ۱۵۰ هزار معرفی نامه) برای ۱۵۰ فرصت شغلی در یک استانی که سراسر آن گنج است و تنها با همت مسئولان و بخش خصوصی می تواند به گردشگاه های توریستی تبدیل شود به خاطر چیست؟ چرا بیکاری در گیلان موج می زند و آمارهای آسیب های اجتماعی نظیر طلاق و بزه کاری در گیلان روز به روز رو به افزایش است؟ در انتهای بحث نظر همگان را به بیتی از غزل حافظ جلب می کنم که گفت: از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش؛ غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست!
همرسانی کنید:
برچسب‎ها : سفره نوروزی

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان