به گزارش پایگاه اطلاع رسانی لنگرخبر، صابر شکور در یادداشتی نوشت: روزی پای سخنان استاد عزیزم علیرضا پناهیان نشسته بودم، مثل همیشه منتظر سخنی و حرفی جدید بودم که باز هم تعجب کنم و تحولی جدید در اندیشه ام پدید آورد، انتظارم زیاد طول نکشید، این بار پناهیان بنیان فکری حزب اللهی های مغرور و طلبکاری چون من را هدف قرار داده بود. داستانی از دوران دفاع مقدس تعریف کرد، گفت روزی همه جمع بودیم در نمازخانه و تلوزیون می دیدیم که تصاویر بدرقه رزمندگان توسط مردم پخش شد، مردمی که با تمام وجود شعار سر می دادند و جوانان را راهی جبهه ها می کردند، از میان جمع رزمندگان یکی به شوخی و با لحنی تمسخر آمیز گفت:” هه… شعار می دهند، اگر راست می گویند بیایند بجنگند، ما این جا جان می دهیم و آنها پشت جبهه، زیر کولر نشسته اند و شعار می دهند ” که ناگهان همه ی رزمندگان با خشم به او نگریستند و یکی از بچه ها در واکنش به او گفت: ما هیچکدام هیچ طلبی از مردم نداریم، ما طلب کار نیستیم، اگر شما ناراحتی برگرد. امروز هم بعد از انتخابات زمزمه هایی می شنویم که ای آقا مردم ما را نمی خواهند، دیدید که به ما رای ندادند، این مردم دیگر منحرف شده اند، این همه ما خدمت کردیم، این همه شهید دادیم، این همه اردوی جهادی رفتیم اما در همان روستاها که بچه های بسیجی از جان و مال خود مایه گذاشتند و ساخت و ساز کردند باز حسن روحانی رای اول را آورد. شنیده ام می گویند ما که خر نظام هستیم، پس چرا انتخابات برگزار می کنید، انتصاب هم کنید ما حرفی نداریم، برادران عزیزم، جانم به فدایتان، ما باید آروز داشته باشیم خر نظام مقدس جمهوری اسلامی بشویم و خدا قدرت و توفیق این خر بودن را به ما بدهد. برادران عزیزم ما بدهکار خدا هستیم که خر این نظام مقدس شده ایم، ما بدهکار خدا هستیم که توفیق اردوی جهادی و شهادت و حضور در سوریه و عراق را به ما داده است، اصلا ما جان می دهیم تا همه ی این ۲۳ میلیون نفر در امنیت و آرامش زندگی کنند. برادران عزیزم، جوان مومن انقلابی فرش زیر پای جامعه است، ما باید از خدا متشکر باشیم که ما را خریده است و زیر پای ملت عزیز ایران انداخته تا پا بخوریم، ما فرش های دستباف امام خامنه ای هستیم که هرچه بیشتر پا بخوریم قیمت و ارزش ما بیشتر می شویم. برادران عزیزم، ما به جای اینکه نگران نظام مقدس باشیم باید نگران خودمان باشیم و نگران مردم که نکند خدای نکرده از این کشتی پیاده شویم، کشتی ای که به اعتراف آن خانم دکتر نروژ بزرگ شده که غرب را از ما ها خیلی بهتر می شناسد، کشتی نوح است و هرکس سوارش نشود نجات پیدا نخواهد کرد. برادران عزیزم اگر امتحان این است که صبر کنیم تا مردم عزیز ایران بیشتر از این ها با روحانی و یارانش که نه چهار سال بلکه ۴۰ سال است بر گرده این مملکت سوارند و سواری می گیرند آشنا شوند، چه باک، ما یاد گرفته ایم اگر بلا دادند شکر کنیم، بلا و گرفتاری نشانه ی این است که خدا ما را آدم حساب کرده. و کلام آخر اینکه یادی کنم از ایه ی شریفه ی فلما تراء الجمعان قال اصحاب موسی انا لمدرکون قال کلا ان معی ربی سیهدین، به قول آقا من به شما عرض می کنم، خدا با ماست. انتهای پیام/
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان