از قانون آموزش متفرقه استفاده می کنیم
وارد حیاط مسجد خاتم الانبیاء(ص) می شوم اما نشانه ای از مدرسه و هیاهو بچه ها نیست. فقط یک مغازه کوچک که پر است از لوازم تحریر و فلش و کالاهای ایرانی، دیگر گوشه ای حیاط توجه ام را جلب میکند. شبستان مسجد را پشت سر می گذارم، از پله ها بالا می روم، مسجد تمام می شود و کلاس های کنار هم که در آن پسرها با لباس فرم پای درس نشسته اند، آن هم در گرمای مرداد نمایان میشود. هنوز چند دقیقه ای تا زنگ تفریح مانده و سکوت مهمان ساختمان است. آقای زمانی، مدیر مسجد - مدرسه برایمان از آغاز و چگونگی شروع کار «مسجد - مدرسه» می گوید: «سال ۹۰ از طرف موسسهی امام خمینی(ره) برای رصد فعالیتهای فرهنگی و تربیتی به مشهد رفتیم. در آنجا با مسجدی رو به رو شدیم که در مسجدداری نمونه بود. حدود ۱۴ سال در آن مسجد بود که مدرسه وجود داشت. ما کار را پسندیدیم و به خاطر دغدغه ای که همیشه داشتیم، با مشورت و کمک دوستان، در تابستان ۹۱ به صورت پاره وقت کارمان را شروع کردیم. پاره وقت؛ یعنی بچه ها صبح به مدرسۀ رایج جامعه می رفتند و برای بعضی کلاسهای اضافه تر بعدازظهرها به مسجد می آمدند، دقیقاً مانند یک کانون فرهنگی – تربیتی. یکسال به شکل پاره وقت فعالیت میکردیم و از سال ۹۲ مدرسه را داخل مسجد راه اندازی کردیم و متربیان ما دیگر مدرسۀ رایج آموزش و پرورش نرفتند و برای آموزش به مسجد آمدند.». این مسجد - مدرسه از قانون آموزش و پرورش استفاده می کند: «آموزش متفرقه». بنابر قانون آموزش متفرقه از پایه ششم به بعد فرد می تواند در هر مکانی منزل، مسجد و... درس بخواند و پایان سال در امتحانات رسمی مدارس شرکت کند و با شرکت در امتحانات، مدرک رسمی آموزش و پرورش را دریافت می کند. از این رو، فعالیت این نوع از مدارس، خارج از نظام آموزش و پرورش نیست بلکه در میدان خودِ آموزش و پرورش است، چراکه خود دستگاه تعلیم و تربیت با رویکردی کاملاً عاقلانه و مدبرانه این قانون را تصویب کرده و این نوع مدارس از قانون آموزش و پرورش استفاده می کنند. در این مسجد - مدرسه کار آموزش دروس رسمی پایه ها توسط افراد متخصص همان رشته که گاهی معلمین مدارس آموزش و پرورش هستند انجام می گیرد، از فوق لیسانس، دانشجوی دکتری دانشگاهها تا طلاب حوزه علمیه.
هدف ما احیای تربیت جامع دانش آموزان است
سالهاست که والدین و جامعه عادت کرده اند که فرزندانشان را از ۷ سالگی به مدارس رایج جامعه بسپارند. بهم ریختن این عادت محرک قوی می خواهد وقتی از آقای زمانی، کارشناس ارشد روانشناسی تربیت در مورد علت راه اندازی این طرح میپرسم، می گوید: «ما نمی گوییم که نظام آموزشی مدارس رایج دچار مشکل است، بلکه آموزش و پرورش ما با محدودیت هایی روبه روست که از کیفیت کارش کم می کند. تامین کردن نیازهای ۱۲ میلیون دانش آموز کار آسانی نیست: محدودیت های مالی، کمبود امکانات و ... . از طرفی در مدارس دانش آموزان ۱۵۰ روز مدرسه می روند و بقیه سال را عملاً تعطیلند، یا تعداد زیاد افراد در یک کلاس از کیفیت آموزشی کم می کند، ما همه این موارد را قبول داریم. بحث بر سر کاملتر بودن است. ما باید بتوانیم انسانهایی همه بعدی بسازیم. افرادی که هم به رشد خود فکر میکنند و هم به فکر پیشرفت جامعه هستند. اگر تربیت جامع را در نظر بگیریم؛ یکی از دلایل اصلی که موجب راه اندازی این طرح شد، «احیاء مسجد تمدن اسلامی» به عنوان محوریترین عنصر جامعه است. عنصری که هم رشد فردی و هم رشد جامعه را در تمام ابعاد علمی، معنوی و ... تامین می نماید. آنچه در اسلام با آن رو به رو هستیم، مرکزیت مسجد است، مکانی که در آن هم تربیت اتفاق می افتد و هم بحث های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... . مسجد - مدرسه یکی از کارکردهای مسجد را فعال می کند؛ یعنی بعد تربیت و در ادامه با نیروسازی تمام ساحتهای رشد جامعه و افراد را فراهم میکند، بنابراین افرادی که تربیت میشوند می توانند بعدها در زمینه های مختلف مسجد فعالیت کنند و این دغدغه رهبری را در مورد احیا مسجد تا حدودی پوشش می دهد.». سختی های کار کم نبوده اما استقبال از مسجدمدرسه خیلی خوب بوده است، با انجام تبلیغات اندک علاقه مندان به این طرح زیاد است. شیوه کار این است که قبل از ثبت نام برای پدر و مادرها جلسه توجیهی برگزار می شود و تمام روند کار توضیح داده می شود سپس از متقاضیان یک آزمون ورودی از دروس پایه ششم گرفته می شود و دانش آموزانی که نمره قبولی بیاورند، ثبت نام می شوند. سال پیش مسجدمدرسه ۱۵۰ نفر متقاضی داشته است. البته آقای زمانی و دوستانش به دنبال تعداد دانش آموز بالا نیستند و بیشتر به کیفیت فکر می کنند نه کمیت.
استعدادسنجی؛ یکی از مهمترین تفاوت ما با دیگر مدارس
زنگ تفریح شده و صدای بچه ها توی ساختمان پیچیده، پسرهایی که از پایه هفتم تا دهم در این مدرسه درس می خوانند و حالا برای استراحت بیرون آمده اند. یکی از تفاوتهای مهمی که مسجد - مدرسه را از مدارس دیگر متمایز می کند، «استعدادسنجی» است. آقای زمانی می گوید: «متاسفانه نه در مدارس و نه در دانشگاه و حوزه به استعداد دانش پژوهان توجه نمی شود. ما در دو سال اول حضور بچه ها با برنامه های مختلف، از طریق موسسه های معتبر، استعداد دانشآموزان و تواناییهایشان را شناسایی میکنیم. تفاوت بعدی ما «مربی محوری» است، یک مربی که حدود ۱۵ نفر از بچه ها را دائماً از لحاظ آموزشی و تربیتی رصد میکند و متناسب با ویژگیهای هر فرد برنامه ریزی برای آن شخص مینماید. با خانواده بچه ها ارتباط می گیرد، ضعف های درسی شان را رصد می کند، برای بچه پرونده تربیتی تشکیل می دهد و سعی می کند از تمام مشکلات، علایق و نیازهای دانشآموز آگاه باشد. دیگر تفاوت ما «خانوادهمحوری» است. ارتباط ما با خانوادهها به طور مستمر و دائمی است. جلسات ما با اولیاء بسیار زیاد است، اردوهای پدر و پسری ترتیب می دهیم چون والدین نقش اصلی در تربیت دارند. ما علوم مورد نیاز افراد را رصد کرده ایم، خیلی از درس های که می خوانیم شاید تا آخر عمرمان استفاده نشود. ما در مسجد - مدرسه سعی می کنیم علوم کاربردی را آموزش دهیم، مثل روش صحیح فکر کردن، فلسفه کودکان، چرایی یادگیری علوم، احکام و عقاید، مفاهیم قرآن به صورت خیلی روان و کاربردی و یکسری علوم دیگر هم بر اساس استعداد بچه ها آموزش داده می شود، مثلا در تابستان در ۴ دسته نویسندگی، هنری، فنی و علوم مربوط به کامپیوتر کارگاههای مهارتی برگزار می شود تا بچه ها در استعداد خود متخصص شود، به طوری که بتواند از آن برای درآمد و شغل استفاده کند.». در این مسجد - مدرسه بچه ها برای زندگی اجتماعی و پذیرش مسئولیت های زندگی آماده می شوند، برگزاری هئیت در مسجد، راه اندازی مراسمات مختلف، نظافت کلاس ها، پخت رب و مربا و ترشی و فروش آن، وام گرفتن از مدرسه و پرداخت اقساط و... از فعالیت های دیگر بچه هاست.
از تیراندازی و شنا تا گلستان خوانی و تابلوی مسئله
صبحگاه دانش آموزان اینجا با دیگر مدارس متفاوت است، بچه ها قبل از شروع کلاس در شبستان مسجد می نشینند و روزشان را با تلاوت دسته جمعی چند آیه از قرآن شروع می کنند. آقای زمانی می گوید: «ما بنابر آموزه های اسلامی بچه ها را در چهار بعد رشد می دهیم، یک بعد جسمانی است که برنامه هایی مثل کوهنوردی، شنا، تیر اندازی و... را حتما در هفته برگزار می کنیم یا تغذیه و طب اسلامی است که تلاش می کنیم سبک زندگی درست را به بچه ها آموزش بدهیم. بحث بعدی تربیت بعد عقلانیت است، ما برنامههای مختلفی در این رابطه داریم، از جمله تابلویی داریم به نام تابلو مسئله. سعی میشود در این برنامه ها دانش آموزان با مسأله های گوناگون در گیر میشوند و به مسألهها جواب می دهند. مسأله ها کاربردی است و بچه ها را به تفکر وا می دارد. بحث بعدی پرورش قوه خیال و وهم است مثلاً ما گلستان خوانی داریم، تا خیال بچه ها در جهت تعالی آنها قرار بگیرد. بحث بعدی هم قلب بچه هاست با برگزاری مجالس روضه و مولودی، هئیت ها، رفتن به حرم اهل بیت و... روحشان را با اهل بیت مانوس می کنیم.». در این مسجدمدرسه از والدین ماهیانه ۸۰ هزار تومان برای تامین هزینه های اردو، جشن ها و کلاسهای مهارتی دریافت می شود. البته بچه ها با کارهای اقتصادی هم که انجام می دهند هزینه ای را به مسجدمدرسه پرداخت می کنند، بچه ها در این مسجد مدرسه ۳ ساعت در هفته مهارت های اقتصادی یاد می گیرند و با کسب درآمدهای اندک با مفهوم زندگی واقعی آشنای می شوند.
رقابتی با مدارس تیزهوشان نداریم
با آقای زمانی که حرف می زنم فکر می کنم بعضی از پدر و مادرها که دغدغه تیزهوش شدن فرزندشان و موفقیت های مرتبط با رتبه دانشگاه و ... دارند شاید مسجدمدرسه را نپسندند، آقای زمانی معتقد است والدینی با چنین دغدغه هایی کم هستند و این روزها پدر و مادرها از اهمیت برخورداری از مهارت های لازم برای زندگی آگاه هستند. «ما در جلسه توجیهی به پدر و مادرها می گویم که رقابتی با مدارس تیزهوشان نداریم، مدارسی که تنها به هوش تحصیلی و درس دانش آموزان توجه میکنند. چراکه ما رشد تمام بعدی دانشآموزان را میخواهیم: رشد علمی، مهارتی، اخلاقی و ... . اول دانشآموزان باید انسان بشوند و بتوانند یاد بگیرند که چگونه زندگی کنند و بعد مدارج عالی علمی را بگیرند. بنابراین ما با مدارسی که تنها میخواهند که فقط از لحاظ علمی رشد کنند، رقابت نداریم. برای مدارس ما علم آموزی اهمیت دارد و نه المپیاد قبول شدن. اگر المپیاد آوردند، خدا رو شکر اما اگر نشد، مهم علم آموزی آنهاست.». خلاف جریان آب شنا کردن همیشه سخت بوده است کمبود نیرو، نبودن فضای کافی، عدم همکاری مساجد و... از مشکلات راه اندازی مسجدمدرسه های دیگر درسطح شهر و یا استان های دیگر است. ایده مسجدمدرسه به عقیده من می تواند روز به روز بهتر و کارآمدتر شود، من به عنوان یک مادر دوست دارم فرزندم به جای گرفتن نمره های بیست پشت همی و صدآفرین ها بتواند شیوه ی صحیح زندگی را بیاموزد، بتواند مهارتی را در سال های مدرسه یاد بگیرد تا فردا روز به خاطر نبودن شغل به چه کنم چه کنم نیافتد، من به عنوان یک مادر مشتاق آموزش سبک زندگی درست و مهارت های لازم برای داشتن زندگی بهتر در کنار تحصیل علوم نظری هستم، شما چطور؟!