نامه ای که اشک را مهمان چشم های بچه های جهادی می کند...

به گزارش لنگرنیوز به نقل از خبرگزاری دانشجو ، کلا از این جور اتفاق ها خیلی در اردوهای جهادی می افتد. نامه هایی که بچه ها می نویسند، درد دل هایی که مادر ها دارند، بغضی که می توانی رد آن را در نگاه سنگین پدرها ببینی... بچه های جهادی دل شان صندوقچه این جور حرف هاست. حرف های دلی. حرفهایی که مالِ دل کویر است. فقط می توانی در روستا آن ها را ببینی و بشنوی. حالا هر چه قدر هم من بگویم، بچه مرفه های تهرانی که اوج سختی کشیدن شان ترافیک اتوبان صدر است، چه می فهمند از حرف های من؟ چه می فهمند که خانه نداشتن کبری چه دردی به جان بچه های حهادی می دهد. چه می فهمند این که کبری "خامنه ای" را دوست می دارد چه قندی در دل ما آب می کند... هیچ. این را بخوانید. این یکی از هزار نامه جهادی است. نامه ای که کبری نوشته برای بچه های جهادی. نامه ای که اشک را مهمان چشم های بچه های جهادی می کند... اما ما مخلص توییم کبری جان...

3

نمایش در اندازه اصلی" data-lightbox="imageset1">
نمایش در اندازه اصلی" data-lightbox="imageset1">
نمایش در اندازه اصلی" data-lightbox="imageset1">
نمایش در اندازه اصلی" data-lightbox="imageset1">
نمایش در اندازه اصلی" data-lightbox="imageset1">
نمایش در اندازه اصلی" data-lightbox="imageset1">
نمایش در اندازه اصلی" data-lightbox="imageset1">
نمایش در اندازه اصلی" data-lightbox="imageset1">
نمایش در اندازه اصلی" data-lightbox="imageset1">
نمایش در اندازه اصلی" data-lightbox="imageset1">
نمایش در اندازه اصلی" data-lightbox="imageset1">
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان