برخی شبهه ای را در مقابل منتظرین امام عصر (عج) مطرح می کنند مبنی بر اینکه چرا در قرآن کریم به صراحت به امامت ۱۲ امام تصریح نشده است که این همه شبهه به وجود نیاید؟ در این مطلب به این شبهه پاسخ خواهیم داد.

اگر مسلمانان، حتی آنان که مثل وهابیت مدعی هستند ما به ظاهر قرآن اکتفا می کنیم، به آن چه در همین ظاهر بیان شده است ایمان بیاورند، دیگر هیچ شبهه ای راجع به امامت باقی نمی ماند. پس معلوم می شود که اینها همه بهانه است.
 
مگر خداوند متعال در قرآن کریم به صراحت بیان ننمود که برای هدایت انسان، «رسول، کتاب و میزان» را با هم فرستاده است؟ مگر نفرمود: که در همه امور به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله تأسی کنید؟ مگر نفرمود: هر چه او داد اخذ کنید و هر چه نداد واگذارید؟ مگر نفرمود: اگر اختلافی کردید، به او رجوع کنید و هر چه حکم کرد بپذیرید ...؟ پس چرا این همه آیات صریح و روشن [در ظاهر و باطن] رها می کنند، پیامبر اعظم (ص) را اطاعت نمی کنند، علم قرآن را از دو نمی گیرند ... و به دنبال نام علی، حسن، حسین و ... علیهم السلام در قرآن می گردند و چون پیدا نمی کنند، منکر شده یا شبهه می کنند؟!
 
الف – در میان بزرگان اهل سنت، از خلفای سه گانه گرفته تا رؤسای چهار مذهب یا علما، محدثین و تاریخ نگاران، کدام شان منکر امامت امیرالمؤمنین (ع) بوده اند، یا خودشان ادعای امامت داشته، یا حتی در امامت امیرالمؤمنین علی علیه السلام تشکیک و تردید کرده اند که اکنون می خواهند این تردید را به بهانه ظاهر قرآن کریم به میان تشیع تسری دهند؟!
 
ب – کلمه «امام» و جمع آن «ائمّه» مجموعاً دوازده بار در قرآن به کار رفته که هفت بار آن به صورت مفرد (امام) و پنج بار به شکل جمع (ائمه) می باشد. حال وقتی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در خطبه غدیر آیات را یکی پس از دیگر تلاوت نموده و می فرمود که مصداقش من و علی (ع) و ۱۱ امام بعد از اولاد او هستیم، دیگر چه جای شک و شبهه ای باقی می ماند؟ مگر دو خلیفه ی اول و سایر اتباع آنجا حضور نداشتند و اولین بیعت کنندگان نبودند و مگر بعدها نیز مفسرین، محدثین و مورخین اهل سنت این خطبه و فرازهای آن را اذعان و درج نکردند؟!
 
ج – مگر ایشان پس از تلاوت آیه تبلیغ (ابلاغ) نفرمود که موضوع این آیه معرفی امیرالمؤمنین علی علیه السلام است؟
«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین»
ترجمه: اى فرستاده ما، آنچه را از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن، و اگر نکنى (گویى هیچ) پیام او را ابلاغ نکرده‏اى و خداوند تو را از (فتنه و شر) مردم نگه مى‏دارد، بى‏تردید خداوند گروه کافران را هدایت نمى‏کند.
و مگر ده ها نفر از بزرگان اهل سنّت چون: افظ ابونعیم اصفهانی - ابن عساکر شافعی - جلال الدین سیوطی - شیخ سلیمان قندوزی حنفی و ... همه تصریح نکردند که شأن نزول این آیه چیست؟
 
د – خداوند متعال در قرآن کریم فرمود که اعمال همه انسان ها و نیز آثار اعمال آنها تا روز قیامت را نزد «امام مبین» جمع و ثبت می کند:
«إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ» (یس، ۱۲)
ترجمه: البته این ماییم که مرده‏ها را زنده مى‏کنیم و آنچه را از پیش فرستاده‏اند (از عمل‏هاى حال حیات) و آثار (پس از مرگ) آنها را مى‏نویسیم، و همه چیز را (از اعمال مکلّفان و حوادث این جهان) در نسخه‏اى آشکار (لوح محفوظ) به طور فراگیر برشمرده‏ایم.
 
مگر پیامبر اکرم (ص) در خطبه غدیر این آیه را تلاوت ننموده و نفرمودند که آن امام مبین علی علیه السلام است و مگر اغلب علمای بزرگ اهل سنّت به این معنا تصریح نکرده اند؟
فراز خطبه: «مَعاشِرَالنّاسِ، علی (فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذی ذَکَرَهُ الله فی سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ). «
ترجمه: هان مردمان! او را برتر بدانید. چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کرده ام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوری یاسین یاد کرده که: «و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمرده ایم...»
 
ﻫ – اهل سنّت بیش از صد آیه از قرآن کریم را به نقل از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده اند که در خصوص امامت و ولایت امیرالمؤمنین و فرزندانش می باشند و اگر هیچ آیه ای جز آیات بسیاری که در خطبه غدیر آمده است نباشد، کفایت می نماید.
 
و- اسم نیز فقط محمد، علی، حسن، حسین و ...(ع) نمی باشد. همان طور که محمد (ص) اسم است، نبی، رسول و خاتم نیز اسم است، همان طور که علی، حسن و حسین (ع) اسم است، امام، ولی، خلیفه و ... نیز اسم است و خداوند متعال مجبور نیست که حتماً آن اسمی را که برخی از مردم می خواهند بیاورد؟ مضافاً بر این که «اسم» یعنی «نشانه» و نشانه برای هدایت است و آن نشانه ای که برای انسان آمده و انسان باید از او تبعیت کند تا رشد یابد، امام، اسوه، ولی الله و خلیفة الله است و نه حسن یا حسین؟
 
پس اگر بخواهند قبول کند، ده ها آیه وجود دارد که ظاهر و باطنش روشن است و اگر نخواهند قبول کنند، با اسم علی، حسن و حسین نیز قبول نمی کنند و خواهند گفت: درست است، اما این علی، آن علی نیست. چنان چه راجع به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می گویند.

 

 

 

 

 

 

 

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان