به گزارش پایگاه اطلاع رسانی لنگرخبر،  جنجال بر سر انتشار نامه ای منتسب به مهدی کروبی در فضای مجازی بار دیگر فرضیه اداره این چهره ساده لوح سیاسی توسط اطرافیان را که در سال 88 با حضور اعضای ستاد موسوی در ستاد انتخاباتی وی دهان به دهان می چرخید، قوت بخشیده است و این در حالی است که 6 سال پس از فریب این چهره و افتادن در بازی از پیش طراحی شده جریان ضد انقلاب، مهدی کروبی که آرایی کمتر از آراء باطله انتخابات 88 کسب کرده بود، بواسطه تبلیغ و تهییج این تیم هدایت کننده، اکنون خود را به عنوان یکی از رهبران مخالفین جمهوری اسلامی قلمداد کرده است!   این نامه 1500 کلمه ای اولین اقدام رسانه ای کروبی پس از حصر است. البته هرکس اندک آشنایی با ادبیات کروبی – حتی در حد مناظرات سال 88- داشته باشد در انتساب آن به کروبی تردید خواهد کرد. فارغ از محتوای این نامه که حرف جدی و جدیدی ندارد و تکرار همان هتاکی های قبلی به نظام و تداوم تهمت تقلب است؛ ادبیات آن نیز به گونه ای است که نویسنده یا نویسندگانش کوشیده اند محتوایش هم از ادبیات اپوزیسیونی و تعابیری مثل « ارباب قدرت» و « حاکمیت مستبد» بی بهره نماند و هم همچنان کروبی را چهره ای دلواپسِ «اهداف شهدای انقلاب و جنگ و اندیشه امام» معرفی کند که فداکارانه به خاطر «ایستادگی و مقاومت در قبال نگرش های مستبدانه» هزینه ها را به جان خریده است. نویسنده در حالی  مدعی است «متاسفانه در هر دو دوره حق ملت سربلند ایران و اینجانب با دخالت بخشی از نیروهای سپاه پاسداران، بسیج و وزارت اطلاعات ضایع شد» که حیات و فعالیت سیاسی کروبی درسالهای 84 تا 88 و حزب اعتمادملی؛ مدیون کمک، حمایت و همکاری با برخی نهادهای امنیتی بوده و اساسا پروژه ظهور و تولد این حزب و حرکت سیاسی برای به حاشیه رانده شدن برخی جریانات اصلاح طلبی و ایجاد اختلاف در این جریان سیاسی تحلیل شده است. نتیجه انتخابات را نپذیرفتیم، ولی حکم دادگاه را می پذیریم! نویسنده نامه که گویا هنوز فهم درستی از تفکیک قوا در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ندارد پس از تکرار هتاکی های قبلی نسبت به نظام مطالبه اصلی اش را برگزاری دادگاه علنی معرفی می کند و از روحانی –که رئیس قوه مجریه است- می خواهد که او از "حاکمیت مستبد" درخواست کند دادگاه علنی برای او تشکیل شود! در این بخش از نامه آمده است: «اینجانب نه از شما طلب رفع حصر دارم و نه این کار را در اختیار شما می دانم؛ لیکن از شما می خواهم براساس تکلیفی که قانون اساسی و مردم برعهده تان گذاشته اند، از حاکمیت مستبد بخواهید تا دادگاه علنی ام، مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی، ولو با ترکیب مورد نظر ارباب قدرت را تشکیل دهد تا به یاری خداوند و به اتفاق وکلایم با استماع کیفرخواست، ادله خود مبنی بر تقلب انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ وآنچه بر فرزندان این کشور در بازداشتگاه های قانونی و غیر قانونی گذشت را به اطلاع عموم برسانم. » نکته جالب در این بخش از نامه، عقب نشینی از تعبیر "تقلب" برای انتخابات88 و جایگزینی با تعبیر " مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۸۸" و همچنین اضافه شدن تهمت تقلب به انتخابات سال 84 است. نویسنده یا نویسندگان نامه کروبی در حالی سخن از «بیان ادله تقلب» در دادگاه می گویند که کروبی و موسوی 25بهمن ماه سال 89 حصر شدند و 20ماه فرصت داشتند به تعبیر خود اسناد و دلایل تقلب مورد ادعایشان را برای مردم بیان کنند. نه اینکه حالا و پس از نزدیک به هفت سال تازه خواستار تشکیل دادگاه برای بیان  «ادله خود مبنی بر تقلب انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ وآنچه بر فرزندان این کشور در بازداشتگاه های قانونی و غیر قانونی گذشت» شوند. وقتِ بیان ادله تقلب همان سال 88 بود که شورای نگهبان مهلت رسیدگی به شکایات را تمدید کرد، نه حالا پس از گذشت شش سال و تحمیل هزینه های مختلف جانی و مالی و سیاسی و امنیتی و اقتصادی به کشور. درباره ادعای تقلب در انتخابات 84 هم جای سوال دارد که چرا کروبی و همفکرانش در پنج سالی که پس از آن فعالیت سیاسی و مطبوعاتی داشتند به فکر بیان ادله آن نیفتادند؟ انتخاباتی که توسط وزارت کشور دولت اصلاحات برگزار شد و اگر قرار بر تقلب باشد بی شک یک پایه آن وزرات کشور خواهد بود. حال آنکه کروبی در آن انتخابات از آراءباطله نیز کمتر رای آورد. ادعای خنده دار نویسنده نامه مبنی بر اینکه "تاکید می کنم حکم صادره از این محکمه را با جان و دل پذیرا هستم و بدون در نظر گرفتن حق تجدید نظر از آن استقبال می کنم» در حالی است که گویی فراموش کرده شش سال است نتیجه انتخاباتی را که در آن رای نیاورده را نپذیرفته و نانجیبانه دروغ تقلب را عَلم کرده و هنوز هم «ادله» اش را ارائه نکرده و حاضر به عذرخواهی هم نشده است. شرط بازگشت، عذرخواهی از ظلمی است که به خاطر دروغ تقلب بر نظام رفت. سرانِ فتنه بدهکار هستند ونباید رافت نظام باعث شود امر برآنها مشتبه شده و خود را طلبکار بدانند. اعتراض به همپیمانانِ سابق جالب آنکه نویسنده نامه کروبی در حالی می گوید «هیچ کس نباید به بهانه مصلحت با ظلم همراه شود و یا در مقابل آن سکوت کند» که همراهان کروبی و موسوی در سال 88 و پیش از آن؛ چند سال است با فراموش کردن فتنه 88 و سرانش در پستهای دولتی- از وزارت خانه های راه و نفت گرفته تا معاونت پارلمانی رئیس جمهور و سطوح مختلف مناصب دولتی- مشغول به کار شده اند. شعار رفع حصر هم که ماههای ابتدایی حصر سعی می شد به عنوان یک مطالبه عمومی مطرح شود، به شعاری زینتی و وجه المصالحه دولتی ها و اصلاح طلبان تبدیل شده است. ضمن آنکه اساسا تصویری که حامیان فتنه از حصر سران فتنه ترسیم می کنند نیز با واقعیت فاصله زیادی دارد. سفرهای متعدد تفریحی به شمال کشور، رسیدگی های پزشکی و ملاقاتهای متعدد با اعضای خانواده از جمله مسائلی است که حامیان فتنه می کوشند آنها را بیان نکنند. به نظر می رسد نامه منسوب به کروبی اقدامی برای کاهش فشارها پس از انتقادهای صریح رهبرانقلاب از رویکردهای جریان غربگرای داخلی در همسویی با استکبار باشد. اقدامی که می کوشد با زنده کردن صف بندی های سال 88 و ادعاهای نخ نمای آن، زمین بازی را کاملا عوض و اذهان را منحرفو کشور را تا مدتی دچار چالش و تنشهای بیهوده ای کند که در نهایت هم هیچ نتیجه ای نخواهد داشت.
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان