به گزارش لنگرنیوز ، دکتر عمران علیزاده ، پژوهشگر دوره فوق دکتری رشته جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران در گفت و گو با لنگرنیور گفت : در مورد واقعه 15 خرداد مطالب قابل گفتن و بحث کردن است با اینکه سال های از این قیام تاریخی مردم در 15 خرداد می گذرد ، بنده به عنوان یک پژوهشگر دانشگاهی فکر می کنم زاویه های  زیادی از قیام 15 خرداد قابلیت تحلیل دارد.

وی با بیان اینکه من از چند زاویه قیام 15 خرداد را شرح می دهم ، افزود : زاویه اول این است که سابقه فعالیت نخبگان و احزاب سیاسی در ایران حداقل در زمان حاضر، از زمان مشروطیت در حال شروع شدن است ، منتها نه انقلاب مشروطیت به ثمره خاص و ویژه ای برای کشور ما می رسد و متعاقب آن قیام ملی شدن صنعت نفت ایران نیز ثمره برای کشور نداشت.

دکتر عمران علیزاده اظهار کرد : سوال این جا است که چرا این دو قیام که هر دو از پشتوانه های مردمی برخودار بودند به نتیجه ای مطلوب دست نیافتند اما  بعد از کوتای 28 مرداد و ملی شدن صنعت نفت زمانی که قیام 15 خرداد آغاز می شود که حرکت آن قیام تا سال 57 به پیروزی انقلاب ختم می شود.

پژوهشگر دوره فوق دکتری رشته جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران اظهار کرد : بنده فکر می کنم که یک عنصر وجود دارد که هیچ کدام از نخبه های سیاسی در ایران پیش از قیام 15 خرداد توان اینکه توده های مردم را به سطح جامعه بکشانند نداشتند بجز حضرت امام خمینی و این هنر امام روح الله بود.

وی ادامه داد : چون ایشان هم در قالب مرجع تقلید چیزی که آن را در انقلاب مشروطیت هم مشاهده می کنید ظاهر شدند امام مراجع تقلید در زمان مشروطیت توان رهبری یک قیام مردمی را نداشتند و این دو خصیصه رهبری جامعه و مرجع تقلید بودن توامان در حضرت امام جمع بسته شده بود.

وی با بیان اینکه ، قیام 15 خرداد نیز با این دو دیدگاه شکل گرفت گفت : یکی از مسائلی که احساس می کنم به ان کمتر اهمیت داده شده این است که امروز با گذشت بیش از 35 سال از عمر انقلاب ، 2 محور برای انقلاب اسلامی ایران تصور می شود که احساس می شود خیلی ها در حال کمرنگ کردن آن هستند.

دکتر علیزاده گفت : یکی مبارزه با استکبار ستیزی است که امریکا بعد از جنگ جهانی دوم نماد استکبار ستیزی بود و دیگری غاصب دانستن رژیم منحوص صهیونیستی است.

علیزاده متذکر شد : شما هر دوی این محور ها که بعد از انقلاب در ایران باب شده است و حتی برخی اینجور شایعه می کنند که برخی از گروه های سیاسی با تمرکز به این دو محور میخواهند که قدرت را در دست داشته باشند را در سخنرانی عاشورای امام در سال 1342 مشاهده می کنیم ، و بحث غاصب دانستن رژیم صیهونیستی و مبارزه با استکبار از سال 1342 تا کنون ادامه دارد و جز گفتمان اصلی انقلاب اسلامی ایران است .

پژوهشگر دوره فوق دکتری رشته جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران اظهار کرد : شما مطمئن  باشید هر زمانی مببارزه با استکبار و غاصب دانستن اسرائیل در داخل ایران زیر سوال رود اصل موجودیت انقلاب زیر سوال می رود

این پژوهشگر دانشگاهی گفت : مطمئن هستم همانطوری که از سال 1342 بعضی از روحانی نماها ، ادعا می کردند که ما چه کاری به کار امریکا داریم و ما باید دین مردم را درست و اصلاح کنیم امروز هم این قضیه جاری است که هویت انقلاب اسلامی ایران ، به استکبار ستیزی و غاصب دانستن اسرائیل گرده خورده است و اگر این دو را بگیریم ممکن است که در ظاهر انقلاب و در کشور وجود داشته باشد اما هویت انقلاب اسلامی نابود شده است .

علیزاده با بیان اینکه بنده بر روی این موضوع تاکید دارد افزود : در حال حاضر برخی از گروه های سیاسی در خارج از کشور به عنوان اپوزیسیون وضعیت کاملا مشخصی دارند و می گویند ما یا بایستی با تحرکاتی در داخل کشور نظام ایران را سرنگون کنیم و یا اینکه با حمایت از امریما و اسرائیل ، این ها را ترغیب به حمله نظامی به ایران بکنیم تا نظام سرنگون شود ، چون تا انقلاب اسلامی در ایران حاکم است ما ، در ایران جایگاهی نداریم و این ها افکاری است که در سر خود می پرورانند.

وی با بیان اینکه ، نکته جالب اینجاست که آن های خودشان را معادل مردم می دانند و اعلام می کنند که مردم در ایران جایگاهی ندارند : گفت : اما عده ای در داخل کشور به سرنگونی نظام سیاسی کشور اعتقادی ندارند ، امام تغییر هویت سیاسی در ایران را با رفع بحث استکبار ستیزی و یا مسائل این چنین در نظر دارند که آن هم عیننا مثل سرنگونی نظام سیاسی در داخل ایران عمل می کنند.

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان