به گزارش پایگاه اطلاع رسانی لنگرخبر، سید رسول منفرد یکی از فعالان فرهنگی و فضای مجازی در استان گیلان درباره وقایع اخیر در خصوص ساخت تندیس نوبخت، فیش های نجومی و ضرت و شتم نوجوان 13 ساله توسط بخشدار ماسال یادداشتی را نوشته است که می توانید در زیر بخوانید.

 

ماجرای ضرب و شتم یک نوجوان توسط بخشدار ماسال، تازه نیست و هر از چندی، رقیق یا غلیظ تر، در شهرهای مختلف تکرار شده است. پس این ماجرا را هم باید فرای شهرستان، ورای یک اتفاق موردی و سوای یک دولت خاص تحلیل کرد و زمینه های ماجرا را شناخت.

 

واقعیت این است که مسئولان، به شدت متأثر از بالاتر از خود هستند. اگر مسئولان ِرأس، قدرت را نه به مثابه مسئولیت و خدمت، که ابزاری برای ارضای شهوات درونی خود بپندارند باید هم همینطور باشد که پایین ترها، توده ی مردم را طبقه ی دون و نیازمند تأدیب و کتک تصور کنند.

 

وقتی یک مقام عالی استانی، رسانه های منتقد را «مریض»هایی توصیف می کند که باید درستشان کرد در فلان شهر هم طبیعتا رسانه های منتقد باید هر روز برای شکایت فلان نهاد، به دادگاه بروند.

 

وقتی قرار می شود به جای پاسخ خواهی از مسئولان اصلی کشور، تندیس آن ها ساخته شود قاعدتاً مسئولان پایین تر توقع دارند لااقل مردم به آن ها و خانواده شان به چشم ارباب و مالکی بنگرند که همچون نیم قرن پیش، حتی حق کتک زدن آن ها را دارد.

 

نقطه مقابل این وضعیت را هم البته قبلاً تجربه کردیم. وقتی شهید انصاری، استاندار گیلان در دهه 60، راننده پیرمرد تخم مرغ فروش می شد، بخشدار منصوب او در ماسال و شاندرمن هم در روستاهای خشکرودبار و میرمحله و...، به خاطر پاهای خیس دانش آموزان روستایی آرام و قرار نداشت.

 

وقتی زاویه نگاه به یک اتفاق، اینگونه باشد آن وقت ماجرا تنها با یک عزل ساده تمام نمی شود. انتشار ویدئوی ضرب و شتم، تازه شروع ماجراست، وگرنه این عزل، چیزی جز یک اقدام ویترینی و تبلیغاتی نیست.

 

عزم برای تصحیح روند موجود وقتی اثبات می شود که گیرندگان حقوق های نجومی ذخیره نظام معرفی نشوند، ادبیات مسئولان نسبت به مردم و منتقدان، ادبیات تحکمی و از بالا به پایین نباشد، پای بندی به ساده زیستی و درک احوالات توده مردم و تواضع در برابر آنها، در عمل دیده شود و با هر مسئولی در هر رده ای، که باب چاپلوسی وتملق را باز کند به شدت و در ملأ عام برخورد شود.
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان