15 سال پیش در چنین روزی غائله 18 تیر اتفاق افتاد، شهرآشوبی که در ظاهر با اعتراض چند تن از دانشجویان در کوی دانشگاه تهران و با تعطیلی روزنامه سلام موسوی خوئینی ها آغاز شد اما تحقیقات و بررسی های پس از آن نشان داد که حاصل توطئه تئوریزه شده طیفی نشانه دار، به قصد براندازی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بود.به گزارش لنگرنیوز ، 15 سال پیش در چنین روزی غائله 18 تیر اتفاق افتاد، شهرآشوبی که در ظاهر با اعتراض چند تن از دانشجویان در کوی دانشگاه تهران و با تعطیلی روزنامه سلام موسوی خوئینی ها آغاز شد اما تحقیقات و بررسی های پس از آن نشان داد که حاصل توطئه تئوریزه شده طیفی نشانه دار، به قصد براندازی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بود. 

هرچند این واقعه طی سال های اخیر بارها مورد واکاوی و بازروایی قرار گرفته است اما به چند دلیل از جمله اینکه؛


1- مرور اتفاقات آن مقطع از تاریخ انقلاب نه تنها، بازشناسی چهره واقعی رهبران فتنه آن سال و آگاهی از تاکتیک ها و سناریوهای آنها برای براندازی نظام در طول سال های اخیر را به همراه دارد بلکه در شرایط کنونی که تمام تلاش طیف تجدیدنظرطلبان هدف راهبردی آنها مبنی بر« بازگشت بدون هزینه به نظام» را به بن بست کشانده و تاکتیک های ذیل این هدف نظیر«فریب افکار عمومی» را مورد شناسایی دقیق قرار خواهد داد. 

2- «مصادره » آرای روحانی و دولت یازدهم، از جمله طرح هایی است که هواخواهان لیبرالیسم در داخل، در طول یکسال گذشته به شدت در پی برجسته کردن آن بوده اند و بازنمایی مواضع آقای روحانی پنج روز پس از غائله18تیر آن سال هم می توان تفاوت فاحش اعتقادی، سیاسی و راهبردی روحانی با دوم خردادی ها را نشان داده؛ روشن کند که پدرسالارهای دوم خردادی براساس کدام منافعی حزبی است که زلف اصلاحات را با دولت تدبیر و امید و شخص روحانی گره زده اند. 


3- با توجه به آنکه « دانشگاه » یکی از بخش های مهمی است که جریان دگراندیش از سال76 تاکنون روی آن تمرکز ویژه داشته و با روی کار آمدن دولت یازدهم برنامه های چندلایه ای با هدف آشوب آفرینی و التهاب زایی در دانشگاه ها و تزریق آن به جامعه در دستور کار قرار گرفته است لازم است مهمترین مصداق «وسیله قرار گرفتن دانشجوها» توسط پدرخوانده های این جریان بار دیگر مورد ارزیابی قرار گیرد. 

 اهمیت «دانشگاه » برای اصلاحات 


در توضیح بیشتر گزاره سوم باید گفت یکی از ثمره های جریان تجدیدنظرطلب در طول حاکمیت هشت ساله شان برکشور، تغییر بنیادین فضای دانشگاه ها از سمت علمی- فکری به سمت سیاسی- حزبی بود، به گونه ای که نقش آفرینی پررنگ دانشجویان دانشگاه های تهران در شکل گیری مهم ترین شهرآشوب زمان تصدی گری این جریان بر عرصه مدیریت (غائله 18 تیر78) را می توان به وضوح مشاهده کرد. 
در طول این هشت سال بارها دانشجویان نقش اول «فشار از پایین » را برای «چانه زنی پدرخوانده های تجدیدنظرطلب از بالا» برعهده گرفته اند و تمثال تندروهای کف خیابان را جهت پیاده سازی استراتژی های پیچیده رهبران تئوریک این طیف به خوبی ایفا کردند. 
در طول آن سال ها برخی از جنبش های دانشجویی نظیر انجمن اسلامی و تحکیم وحدت چگونه ضمن وابستگی به کانون های قدرت، زمینه ساز انحراف و جدایی بخشی از بدنه تأثیرگذار جریانات دانشجویی از نظام و اجتماع شدند. هنوز فراموش نشده که وزیر علوم وقت، نامه ای به رئیس جمهور می نویسد تا با 50 دانشجوی عضو انجمن اسلامی مستقل که در اجتماع اعتراضی جلوی وزارت علوم شرکت کرده اند برخورد امنیتی، قضایی، اطلاعاتی و سیاسی و حقوقی شود.  هنوز از خاطره ها حذف نشده زمانی را که آغاجری توهین های بی سابقه را علیه ارکان نظام مطرح و قوه قضائیه او را محکوم کرد، یک هسته مرکزی در بدنه اجرایی کشور تشکیل می شود و به رؤسای دانشگاه ها دستور می دهد جهت حمایت از این فرد مجوز برگزاری تجمعات در درون دانشگاه ها صادر شود. 

 غائله ای که چرایی اهمیت «دانشگاه » برای دوم خردادی ها را نشان می دهد

واقعه 18 تیر 1378 یکی از بحران هایی است که معاندان نظام در صدد برآمدند تا در لباس جنبش دانشجویی و با شعار مطالبات دانشجویان اصول اساسی نظام جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار دهند. 


یکی از مهمترین دستاوردهای به قدرت رسیدن تجدیدنظرطلبان در خرداد سال76 رشد قارچ گونه روزنامه های پرشماری بود که خیلی زود به روزنامه های زنجیره ای تسمیه گرفت. 


شکل گیری این حجم از روزنامه ها مقدمه هنجارشکنی وسیعی در سطح رسانه ها نسبت به اعتقادات و باورهای مذهبی و سیاسی مردم شد، به گونه ای که جمع کثیری از نمایندگان مجلس پنج ضرورت « قانون اصلاح مطبوعات » را احساس و سعی کردند آن را درقالب طرح دوفوریتی به تصویب برسانند.  قانون مطبوعات 16 تیر به تصویب نمایندگان مجلس رسید اما روزنامه سلام – که مسئولیت آن بر عهده موسوی خوئینی ها بود - در 15 تیر یعنی یک روز مانده به مطرح شدن اصلاحیه در صحن علنی مجلس، در اقدامی سؤال برانگیز سند محرمانه منتسب به وزارت اطلاعات را منتشر می کند و تیتر می زند: «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است.» روزنامه سلام توقیف می شود و در جریان رسیدگی به طرح اصلاح قانون مطبوعات، «دانشگاه تهران » که مدت ها در اثر تحریکات عوامل افراطی، خصوصاً گروهک نهضت آزادی و نیز اتفاقات سیاسی پیاپی در تب و تاب به سر می برد، پس از اطلاع از ماجرا و نیز با انگیزه مخالفت با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون «مطبوعات»، در شامگاه هفدهم تیرماه به صحنه تجمع های اعتراض آمیز و درگیری های خشونت بار تبدیل شد. 


«دفتر تحکیم وحدت» در روز پنج شنبه 17 تیر 1378 بنا بر گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی، یک میتینگ اعتراض آمیز را در دانشگاه تهران برگزار می کند. پس از آن واقعه در ساعت 22:45 حدود 150 نفر از دانشجویان اقدام به راهپیمایی غیرقانونی کردند و سپس با تحریکات عده ای از عناصر افراطی از کوی دانشگاه خارج شدند و با سر دادن شعارهایی مراتب اعتراض خود را ابراز کردند. 


این تحرکات در ادامه گستره بیشتری پیدا کرد تا جایی که پلیس هم وارد صحنه می شود.
عناصر ضدانقلاب پس از اطلاع از اوضاع شهر به «دانشگاه » هجوم می برند، تحریک کنندگان حزبی درون حکومت نیز با سخنرانی ها و شایعات و جعل اخبار نظیر به خاک و خون کشیده شدن تعدادی از دانشجویان کوی دانشگاه، زبانه های این آتش را شعله ور می سازند.  از 18 تیر به بعد، دامنه «اغتشاشات » و آشوب طلبی های عناصر معاند و فرصت طلب از دانشگاه به کف خیابان کشیده شد و ضدانقلاب، با استخدام اراذل و اوباش به تخریب اموال عمومی و هتک حرمت امام راحل و مقام معظم رهبری می پردازند.   هرچند رهبری چند روز پس از این حوادث با سخنرانی خود به غائله تلخ 18تیر مهر پایانی می زند، اما سخنرانی رئیس جمهور فعلی کشورمان که آن روز سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی را بر عهده داشته هم در نوع خود قابل توجه است. چراکه در 13ماه اخیر جریان دوم خردادی به کمک رسانه های پرتعداد خود به شدت در صدد مصادره روحانی برآمده و از او حتی به عنوان یک اصلاح طلب یاد می کنند این در حالی که مشی سیاسی روحانی –به شکلی که در ادامه خواهد آمد- بسیار متفاوت وحتی متضاد است. 

روحانی تمام قد در مقابل دوم خردادی ها 


روحانی در راهپیمایی بزرگ مردم تهران ۲۳ تیرماه ۷۸ در حمایت از مقام معظم رهبری بیان می کند: «... اهانت به مقام ولایت، اهانت به ملت است. اهانت به ایران است. اهانت به اسلام است. اهانت به مسلمانان است. اهانت به همه آزادگانی است که قلبشان برای ایران به عنوان ام القرای جهان اسلام می تپد... .»

اینها پست تر از آن هستند که برانداز نام گیرند


دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در ادامه به صراحت از آشوبگران آن روز به اسم اوباش حقیر و پست نام می برد و می گوید: «... در کدام کشور جهان، حرکت های آشوب طلبانه این چنین تحمل می شود، اینها خیلی پست تر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم. در کجای دنیا و در کدام کشور و توسط کدام دولت، آشوب، تخریب و بر هم زدن نظم جامعه، تحمل می شود... .»

پالایش انقلاب


روحانی اینگونه به تبیین ریشه های فتنه می پردازد: ... من فکر می کنم ریشه حرکت های این یکی، دو روز اخیر به تحلیل غلط دشمنان انقلاب و مزدورانشان از نظام جمهوری اسلامی و تحلیل نادرست نسبت به هوشیاری و آمادگی ملت بزرگوار و حاضر در صحنه ایران برمی گردد. اولاً آنچه که رادیوهای خارجی برای آتش زدن چند اتوبوس برای حمله به چند باجه و کیوسک تلفن، کف زدند و برای عربده کشی چند نفر شرور امید بسته اند. باید بدانند نظام ما و انقلاب ما یک انقلاب مردمی است، ریشه در اعماق جان مردم دارد مردم خود این انقلاب را به پیروزی رسانده اند... . حوادث چند روزه اخیر، در کنار حوادثی که در این 20 سال گذشته داشتیم که یک پالایش دیگر برای انقلاب ما بود. 

18تیر در کلام رهبری


قبل از آنکه روحانی به عنوان مدافع ولی فقیه و انقلاب به انتقاد از آشوبگران و رهبران آنها بپردازد، رهبری پس از وقوع این حادثه در دیدار جمعى از دانشجویان و اقشار مختلف مردم در روز 21 تیرماه 78 طی سخنانی به نکوهش اقدام نیروی انتظامی، لزوم برخورد با متخلّفان در نظام اسلامی، تأکید بر تحقیق در چرایی ایجاد حادثه، درخواست از جامعه‏ دانشگاهی برای دقّت بیشتر در شناخت دشمن و دسیسه های آن پرداختند که گوشه هایی از آن را مرور می کنیم. 

دشمن در لباس خودی


مقام معظم رهبری با بیان اینکه با هرکسی در نظام جمهوری اسلامی تخلف کند، باید برخورد شود، فرمودند: «مطلبى که از نظر من مهم‏تر از همه است و ذهن مرا مشغول کرده، حمله به خوابگاه جوانان و دانشجویان است. این حادثه‏ تلخ، قلب مرا جریحه‏دار کرد؛ حادثه‏ غیر قابل قبولى در جمهورى اسلامى بود... . هرکسى بوده، فرق نمى‏کند؛ چه در لباس نیروى انتظامى، چه در غیر آن. مسلماً با کسانى که در نظام جمهورى اسلامى تخلّف مى‏کنند، باید برخورد شود... . 
مقام معظم رهبری در ادامه درباره لزوم شناخت دشمن توسط دانشجویان چنین عنوان می کنند: «حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید؛ دشمن را خوب بشناسید؛ مبادا از شناسایى دشمن غفلت کنید... غریبه هایى را که در لباس خودى، خودشان را در همه جا داخل مى‏کنند بشناسید؛ دست هاى پنهان را ببینید. هیچ‏کس به‏خاطر غفلت ستایش نمى‏شود. 
   توده‏ دانشجویان، مؤمن، هوشیار، رشید و آگاهند
معظم له همچنین در خطبه هاى نماز جمعه‏ تهران در 8 مرداد 1378 بار دیگر دانشجویان را به وظیفه‏ خطیر خویش آگاه ساختند و لزوم دشمن شناسی را برای این قشر فعّال و تأثیرگذار در آینده کشور، تبیین می کردند: «خودشان (دشمنان) گفتند، خودشان هم کیف کردند که دانشجویان با نظام مخالفند و اسلام را قبول ندارند! کدام دانشجویان؟ بله؛ ممکن است چهار نفر از نوکران و مزدوران شما در گوشه‏اى باشند و پسران یا دختران آنها هم دانشجو باشند البته معلوم هم نیست این‏طور باشد اما حالا به فرض چهار نفر هم پیدا شدند ولى توده‏ دانشجویان، مؤمن و هوشیار و رشید و آگاهند...

دانشگاه همچنان مورد توجه است


همانطور که اشاره شد دانشگاه سهم مهمی برای رسیدن جریان اصلاحات برای رسیدن به خواسته هایشان بازی می کند؛ به زعم پدرخوانده های این جریان، «قدرت چانه زنی » در مقابل حاکمیت و عبور از خطوط قرمزی که باعث حذف آنها از عرصه سیاسی شده است، در انتخابات های پیش رو می تواند به وسیله دانشگاهیان «افزایش چشمگیری » یابد چراکه مهم ترین گروه برای ایفای «نقش فشار از پایین به نظام » بخشی از همین گروه سنی جامعه است که امتحان خود را در فتنه18 تیر78 پس داده اند. 
به عبارت دیگر به زعم رهبران تئوریک این طیف، محیط هایی که محور اصلی آن غالباً جوانان پرشور هستند - که بارزترین ویژگی شخصیتی شان احساسی بودن است- می توانند کانون یا محور یک شهرآشوب تمام عیار علیه حاکمیت سیاسی باشند، یکی از مستندات این تفکر «شکل گیری و هدایت فتنه 18تیر 78 توسط دانشجویان دانشگاه های تهران » و همچنین «نقش آفرینی پررنگ دانشجویان در فتنه 88» است که کارنامه دانشجویان را در عمل به دستورات رهبران جریان برانداز موفق نشان می دهد. 

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان