امنیت و منافع ملی ، حرف اول و آخر

۱۴۰۰/۱۲/۰۸ ۰۶:۲۳ چاپ کد خبر: 152252
[ad_1]


به گزارش خبرگزاری فارس، حسن رشوند در شماره امروز روزنامه همشهری نوشت: بیش از یک ماه بود که  هر روز صبح که شهروندان روسیه و اوکراین از خواب بیدار می شدند منتظر این خبر بودند که نتیجه لشکر کشی  و صف آرایی نظامی آنها در مرزهای مشترک ، به یک درگیری و اقدام نظامی کشیده شده است یانه؟  این انتظارِ همراه با وحشت ، سرانجام در صبح روز پنجشنبه با سخنرانی پوتین رئیس جمهور روسیه آغاز شد.البته این آن چیزی نبود که روسیه بدنبال آن باشد که اگر چنین بود تاکنون روسها مسیر دیپلماسی را انتخاب نمی کردند و حدود دو ماه پیش مسکو پیشنهادات امنیتی خود را درباره وضعیت ثبات امنیتی به اروپا و امریکا ارائه نمی داد.تنش زمانی بین این دو کشور شدت گرفت که مسکو در مقابل خویشتن داری خود و مشاهده روزانه موج رسانه ای غرب  و تحریک مقامات آمریکایی و ارسال تجهیزات نظامی کشورهای عضو ناتو در اوکراین ، بجای پاسخ به پیشنهادات امنیتی خود و عقب نشینی غرب از تصمیم بر عضویت اوکراین به ناتو ، نتوانست جوابی برای کاهش تنش ها در مرزهای شرقی خود پیدا کند.این سوال مطرح است که در فاصله دو هفته پر تنش چه اتفاقی افتاد که رئیس جمهور و وزیر خارجه روسیه که تا پیش از آن ، هر گونه احتمال جنگ را رد می کردند، به فکر درگیری و حمله نظامی به همسایه شرقی خود افتادند. پاسخ این سوال را از همان زمان که لاوروف وزیر خارجه که گفته بود:« اگر جنگ به روسیه بستگی داشته باشد، جنگی رخ نخواهد داد، اما مسکو اجازه نخواهد داد منافع امنیتی اش نادیده گرفته شود و ما اجازه نمی دهیم که به منافع ما حمله شود» ، می شد فهمید.امنیت و منافع ملی آن چیزی است که روسها نشان داده اند هیچگاه در مقابل آن کوتاه نخواهند آمد و این را می توان از همان زمانی که آمریکایی ها بدنبال آن بودند تا با استقرار سپر دفاع موشکی در لهستان در سالهای 2008 و 2009  امنیت روسیه را تهدید کنند و روسها در مقابل آن گارد گرفتند ،درک کرد.در مقابل آن اقدامی که آمریکایی ها در آن مقطع می خواستند انجام دهند، ژنرال «یوری بالویفسکی» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه تشبیه ای را بکار برد و گفت؛ استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در نزدیکی مرزهای کشورش مانند آن است که به ما بگویند:« ما در همسایه شما در خیابان مجاور هستیم. پیشنهاد می کنیم که در خانه شما مین کار بگذاریم تا تروریست ها را اگر قصد هجوم به خانه شما داشته باشند ، نابود سازیم و برای اینکه نگرانی شما هم از بین برود ، هر روز به شما اطلاع می دهیم که کار چگونه پیش می رود و حتی حاضریم شما را به مراسم مین گذاری دعوت کنیم. زمانی هم که کار تمام شد به شما خبر خواهیم داد، پس نگران نباشید ، در خانه خود مانند گذشته زندگی کنید، چرا که ما دوست شما هستیم. البته ما خود تشخیص خواهیم داد که چه زمانی باید دکمه انفجار مین را فشرد». این تشبیه یعنی اینکه روسیه در راهبرد کلان خود هیچگاه اجازه نخواهد داد چیزی که موجب نگرانی او شود و امنیت و منافع ملی کشورش را به خطر اندازد، شکل بگیرد. خواه ایجاد سامانه سپر دفاع موشکی به بهانه خطر تروریسم باشد یا عضویت ناتو در حوزه امنیتی و عمق استراتژیک او که از اهمیت بسزایی برخوردار است.

حتما روسیه تمایلی برای ورود به یک جنگ یا درگیری ناخواسته  با اوکراین را  نداشته است اما وقتی پوتین در جایگاه رهبری که باید از منافع کشورش دفاع کند، تحولات آینده را رصد می کند و می بیند تعلل وکوتاهی چه مخاطراتی را برای او و کشورش رقم خواهد زد، تصمیم می گیرد تحریم و فشار اقتصادی را در مقابل دخالت ها و مزاحمت های امنیتی که هزینه به مراتب سنگین تری را بر کشورش تحمیل می کند، بپذیرد. روسیه در موضوع اوکراین نمی توانست  عقب نشینی کند، چون هر گونه عقب نشینی به معنای عقب نشینی از تضمین و حفظ امنیت و بقاء روسیه بود.

اما در مقابل حریفان سرسختی همچون آمریکا و انگلیس که کمر بسته اند تا روسیه را ساقط کنند سوال اینجاست که روسیه که نه در سال ۲۰۰۸ و نه در سال ۲۰۱۴ تا به حال وارد پاردایم جدید تهاجم به سیاست و استراتژی آمریکا و انگلیس نشده است ، چه برآورد و اطلاعاتی از وضعیت سیاسی ، اقتصادی و نظامی این دو حریف و ناتو در اروپا دارد که  با وجود آنکه می داند اروپا و آمریکا کمر همت بسته اند با فشار مضاعف تحریمی پشت روسها را به خاک بخوابانند، وارد پاردایم جدید تهاجم و اقدام نظامی به اوکراین که نه ، بلکه اقدام نظامی غیر مستقیم نسبت به این حریفان داشته باشد.

نکته مهم و درس آموز از اقدام پوتین در حمله به اوکراین صرفنظر از تقدیر و تقبیح این رفتار او این است که باید برای چنین رهبران سیاسی که با دید آینده نگرانه حریف را ارزیابی  می کنند این امتیاز را قائل بود که تصمیم عاجل  و درست می تواند سرنوشت  ملتی را تغییر دهد. هنوز هم افسوس می خوریم که چرا زمانی که اولین ناو جنگی آمریکا وارد خلیج فارس شد و امام راحل آن پیر خوش ضمیر که رفتار امروز آمریکا در منطقه را می دیدند وقتی با گزارش برخی آقایان سیاسی مواجه شدند، فرمودند: « اگر جای شما بودم اولین ناو آمریکا را می زدم» ، چرا آقایان با هزاران توجیه از این اقدام سرباز زدند که اگر آن روز این کار را می کردند دیگرشاهد این همه پایگاه نظامی در بیخ گوش خود نبودیم و رژه رژیم منحوس صهیونیستی را امروز در حوزه نفوذ خود در منطقه را نمی دیدیم.

در نقطه مقابل ، اگر آن زمان که همین جریان چپ که امروز نسخه سازش با دشمن را تجویز می کنند درحمله صدام به کویت او را خالد بن ولید خطاب می کردند و قائل بودند باید در کنار صدام جنگید، اگر رهبر حکیم انقلاب که سالهای اولیه زعامت خود را می گذراندند، حضور در کنار حرکت جنون آمیز صدام را نهی نمی کردند ، امروز باید در کنار عراق ، نیمی از غرامت 52 میلیارد دلاری جنگ کویت  را  ما می پرداختیم که با تحریک دیگران وارد شده بودیم.

سکوت ما در جنگ کویت و عدم همراهی با آمریکایی ها در جنگ افغانستان به همان میزان در راستای امنیت ملی و منافع کشور بود که حمله موشکی به پایگاه عین الاسد آمریکایی ها در عراق دو روز پس از شهادت سردار سلیمانی امنیت ملی ما را پاس داشت و ترامپی که به قول خودش 52 نقطه کلیدی کشور را برای حمله نشانه رفته بود، مجبور به عقب نشینی کند.

انتهای پیام/حسن شوند

اوکراین

 









این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید




[ad_2]

منبع
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان