[ad_1]

یک متخصص عصب روانشناسی با تاکید بر اینکه کادر آموزشی مدرسه باید ریشه بی نظمی دانش آموزان را پیدا کرده و در این مسیر از رفتارهایی که جنبه تحقیرآمیز دارند دوری کنند، تصریح کرد: اکثر اوقات دانش آموزان از علت بی نظمی و رفتارهای مخربشان بی اطلاع هستند. باید از طریق صحبت کردن با آنها و مشورت با والدین، علت های زیربنایی و گاها ناهشیار شناسایی و رفع شود چراکه عکس العمل هایی تند که بعضا با هدف برقراری نظم از سوی کادر آموزشی مدارس انجام می شود نتیجه ای جز تخریب شخصیت دانش آموز نخواهد داشت.

دکتر نیما گنجی در گفت وگو با ایسنا، با بیان اینکه آموزش نظم به دانش آموزان باید متناسب با سن آنها و با بیان علت زیربنایی آن و نه صرفا به صورت قهری انجام شود، اظهار کرد: قوانین باید در شروع سال تحصیلی بیان شده و به اشکال مختلف کلامی، تصویری از طریق نصب تراکت و ... به اطلاع همه برسد، در این راستا کادر آموزشی می توانند اهداف و توصیه ها را در مراسم صبحگاه بیان کرده و علت رفتار نادرست و بی نظمی دانش آموزان را جویا شوند.

به گفته وی کادر آموزشی مدرسه باید متوجه کارکرد هر بی نظمی از سوی دانش آموزان باشند و مرتبا این پرسش را از خود داشته باشند که کارکرد این بی نظمی برای دانش آموزان چه بوده است و چه حاصلی برای دانش آموز داشته است؟، چراکه هر بی نظمی هدفی را دنبال می کند.

این عصب روانشناس، اختلال نقص توجه و بیش فعالی، اختلال سلوک، اختلالات شخصیت، سوء مصرف مواد یا الکل، قرار گرفتن در معرض سواستفاده جنسی و جسمی یا عاطفی را از جمله مواردی دانست که می تواند زمینه ساز بی نظمی در دانش آموزان باشد و درباره اهمیت چگونگی واکنش کادر آموزشی به بی نظمی دانش آموزان این را هم گفت رفتارهایی که بیش از آنکه جنبه تربیتی داشته باشند جنبه تحقیرآمیز دارند؛ هرگز آورده مثبتی برای زندگی آتی دانش آموز ندارند.

گنجی درباره اثرات روانشناختی رفتارهای تحقیرآمیز کادر مدرسه با دانش آموزان، خاطر نشان کرد: اکثر افرادی که در سنین مدرسه رفتارهای خشونت آمیزی را از سوی کادر آموزشی تجربه می کنند، احساس شرمندگی شدید توام با تحقیر شدن دارند که این احساسات در دوره نوجوانی، دوچندان نیز می شود چراکه در این دوره، آنچه برای نوجوان بیشترین اهمیت را دارد، تصویری است که از خود نزد دوستان و همسالانشان ارائه می دهند. در واقع این تصویر، پایه های خودپنداره (تصویر فرد از شخصیت خود) و عزت نفس او را شکل می دهد و  با تخریب این تصویر در جمع و در حضور هم سالان، ضربه مهلک و جبران ناپذیری به همه ابعاد شخصیت در حال شکل گیری نوجوان وارد می شود، به طوری که به مرور خود فرد نیز ارزش و اعتباری برای خود قائل نخواهد بود.

به گفته این روانشناس دوره نوجوانی، دوره طوفان و فشار و تصمیمات هیجانی است و مواردی نظیر عزت نفس پایین، شکل گیری احساس ضعف و شکستگی، افسردگی، استرس و اضطراب مداوم، استعمال دخانیات و سوءمصرف مواد و الکل به منظور کاهش تنش های حقارت می تواند از نتایج برخوردهای خشونت آمیز کادر آموزشی با دانش آموزان باشد که در حقیقت تخریب شخصیت  دانش آموز و نابودی هولناک عزت نفس وی را به دنبال دارد.

 وی معتقد است که کادر آموزشی مدرسه باید توجه داشته باشند هدف از تنبیه، اصلاح الگوی غلط رفتاری و آگاه کردن دانش آموزان است، بنابراین باید متناسب با بی نظمی و تخلف سرزده واکنش نشان دهند و در عین حال بدانند که تنبیه بدنی تحت هیچ شرایطی مجاز نیست و اثرات مخرب روانی طولانی مدتی برجای خواهد گذاشت.

گنجی با تاکید بر اینکه تنبیه به هیچ عنوان نباید در جمع و در حضور سایر دانش آموزان انجام شود، ادامه داد: از جمله گله مندی برخی دانش آموزان این است که معلم در حضور هم کلاسی ها نمره پایین آنها را اعلام می کند، حال آنکه بیان نمره پایین دانش آموز در جمع، تنبیه محسوب نمی شود، بلکه تخریب شخصیت و نابودی عزت نفس دانش آموز است، نمره دانش آموز یک مساله کاملا خصوصی و شخصی میان معلم و شخص دانش آموز و والدین او است و لزومی ندارد نمره پایین او در جمع بیان شود. چنین کاری نتیجه ای جز خرد شدن شخصیت در حال شکل گیری فرد در بین همسالانش ـ که مهمترین افراد از نظر وی، در زندگی اش هستند ـ نخواهد داشت و به دنبال آن، می توان شاهد شکل گیری طرح واره بی کفایتی در دانش آموز نیز بود.

این متخصص عصب روانشناسی در پایان سخنان خود تاکید کرد: موضوع تعلیم و تربیت، به ویژه در مقطع دبستان و دبیرستان، با توجه به دوره سنی حساس کودکی و نوجوانی، موضوعی کاملا علمی و تخصصی است. چنانچه در کشورهای پیشرفته دنیا، بهترین فارغ التحصیلان دانشگاهی پس از آموزش ها و دوره های طولانی روانشناختی، با نظارت دقیق، در مراکز آموزشی به کارگرفته می شوند بنابراین صرفا با اتکا بر یک جنبه نظیر دانش تخصصی معلم در حیطه تخصصی اش (مانند ریاضی یا شیمی یا ...) بدون توجه به سلامت روانی وی، بدون در نظر گرفتن دانش روانشناسی او و به طور خاص دانش روانشناسی تحولی (رشد)، نباید انتظار نتایج مثبت در پرورش نسل آینده کشور را داشت.

انتهای پیام


[ad_2]
منبع
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان