[ad_1]

خبرگزاری مهر، گروه استان ها- بهرام قربانپور: نوشتن برای برخی افراد در کمال سادگی و بی آلایشی، بسیار سخت است و فصاحت و بلاغت ویژه می خواهد، وصف شهدا چنین حسی دارد.

نمی دانم از کجای قصه شروع به نوشتن کنم که حق مطلب ادا شود؛ وقتی دارید از اولین شهید نهضت امام راحل می نویسید باید قلمت شیوا و رسا باشد، در میان تشویش واژه ها و کلمات بودم که به ناگاه یاد جمله تاریخی حضرت امام خمینی (ره) افتادم که در باب شهید «سید یونس حسینی رودباری» فرمودند؛ «من سید یونس را از فرزندم بیشتر دوست داشتم».

«سید یونس» کیست؟

این جمله کوتاه به قدری معانی و مفاهیم عظیم و گسترده دارد که می توان راجع به آن ساعت ها بحث کرد و نوشت، اما به راستی این «سید یونس» کیست که اینگونه در قلب مالامال از لطف و رحمت بنیانگذار انقلاب اسلامی جا خوش کرده است!؟

در مهرماه ۱۳۱۱ در آغوزبن رودبار نوزادی متولد شد که بعدها اولین شهید نهضت امام خمینی (ره) لقب گرفت. خانواده نامش را یونس نهاد، پدرش از سادات مورد احترام آبادی و شهرستان و یک روحانی کشاورز بود.

«سیدیونس» از همان کودکی علاقه زیادی به فراگیری علم و دانش نشان داد و با توجه به اینکه سنی نداشت اما رفتار و کردارش از وی یک فرد بزرگ، پخته و اهل دانش ساخته بود. «سید یونس» گزارش ما زمانی که ۱۲ سال بیشتر نداشت در مکتب خانه زادگاهش زیر نظر «میرزا بلال طالقانی» به فرا گرفتن قرآن پرداخت و با قرآن مأنوس شد و اندیشه و تأمل در قرآن، راه و روشش را الهی کرد.

درس امام شناسی را باید از «سیدیونس» آموخت

چراغ مبارزه با رژیم ستم شاهی را روشن کرد

«سید یونس» از همان ابتدا مستعد، توانمند و پرتلاش بود و این مؤلفه های شخصیتی، رفتاری، ذاتی و استعداد سرشار وی مورد توجه «سید رحمان سیاهپوش قزوینی» (منبر نشین روستای آغوزین) قرار گرفت.

نبود امکانات و غبار محرومیت ها سبب نشد تا سید گزارش ما گوشه نشینی اختیار کرده و استعدادهایش را فدای محرومیت ها و محدودیت ها کند، شوق و ذوق درس خواندن و فراگیری علم و دانش، پایش را به قزوین باز کرد و دو سال در یکی از حوزه های علمیه قزوین به تحصیل علوم دینی همت گماشت، اما این پایان کار نبود فضای آموزشی قزوین نتوانست «سید یونس رودباری» را اقناع کند و به ناچار عزم مشهد کرد تا در حوزه علمیه مشهد به ادامه تحصیلات بپردازد، علم اندوزی و کسب دانش از یک سو و عشق به امام از سوی دیگر، او را از مشهد رهسپار قم کرد.

«سیدیونس» در کنار تحصیل علم و دانش به تهذیب نفس هم می پرداخت و دارای بینش سیاسی بسیار قوی بود و در آن دوران که با حکومت مزدور رژیم ستم شاهی و طاغوت مصادف بود با پیروی از راهنمایی ها و منویات حضرت امام، چراغ مبارزه با رژیم ستم شاهی را روشن کرد.

روستازاده ای که زودتر از همه صدای امام را شنید

در این دوره با بالا گرفتن معرفت علمی و ایمان قلبی اش فعالیت سیاسی ایشان علیه نظام ستم شاهی شروع شد. عدالت خواهی، ظلم ستیزی و مخالفت شدید «سید یونس» با سیاست های غلط رژیم شاهنشاهی، سبب شد تا بارها توسط مأموران سفاک ساواک دستگیر و روانه زندان شود. تحمل سختی ها و شکنجه ها در شکنجه گاه های ساواک عزم «سید یونس» را برای مبارزه قوی تر کرد تا جایی که سخت ترین شکنجه ها و تبعیدهای مکرر را تحمل کرد اما از آرمان های امام و انقلاب عقب نشینی نکرد.

«سید یونس» زمان و دورانی (سال ۴۲) پرچم عدالت خواهی و مبارزه با رژیم طاغوت را به دست گرفته بود که هنوز کسی از ارزش های والای انقلاب و نهضت حضرت امام خبر نداشت، این روستازاده اهل سرزمین صلح و دوستی شهرستان رودبار صدای رسا و پرمعنای امام را شنید و به دنبال پژواک این صدای عدالت خواهانه رفت و تا آخرین نفس و قطره خونش دست از مبارزه بر نداشت.

درس امام شناسی را باید از «سیدیونس» آموخت

درس امام شناسی را از سید یونس آموختم

«سید امجد حسینی آغوزبنی» برادر اولین شهید حضرت امام خمینی (ره) در حالی که از زهد و پارسایی «سید یونس» سخن می گفت در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: اخلاق حسنه، عفت کلام و مردم دوستی سید یونس زبانزد خاص و عام بود.

وی با بیان اینکه درس امام شناسی را از «سید یونس» آموختم، افزود: سید یونس از شاگردان و یاران واقعی امام راحل بود و سخن، هدف و حرکت امام هیچ وقت از زبان، بیان و کلام شهید رودباری نمی افتاد.

برادر اولین شهید نهضت حضرت امام (ره)، ساده زیستی و پرهیز از تجمل گرایی و دنیا پرستی را از مؤلفه های بارز شخصیتی «سید یونس» برشمرد و بیان کرد: شهید یونس بسیار ساده زیست، قناعت پیشه و اهل بخشش بود و پس از شهادتش فقط مقداری پول، یک جلد قرآن کریم و چند جلد کتاب علمی باقی مانده که آن نیز بنا به وصیت ایشان به حوزه علمیه قم وقف شد.

من «سید یونس رودباری» را از فرزندم بیشتر دوست داشتم

حسینی آغوزبنی با بیان اینکه «سید یونس» هیچ وقت دنبال مطرح کردن خودش نبود، گفت: «سید یونس» در شرایط خفقان طاغوت، آرمان امام و انقلاب را دنبال می کرد و بارها توسط ساواک دستگیر، شکنجه و تبعید شد اما آرمانش را رها نکرد.

وی با اشاره به روایتی از زبان حجت الاسلام قدسی امام جمعه سابق کلاچای و از یاران شهید یونس در خصوص جمله تاریخی حضرت امام در باب شهید رودباری، اضافه کرد: پس از شهادت سید، خانواده او با هماهنگی با دفتر حضرت امام به محضر ایشان شرفیاب می شوند٬ امام پس از عرض تسلیت، تفقد و اظهار همدردی، چون پدر شهید سید یونس را در حال گریه مشاهده می کند به ایشان می فرماید؛ «این گریه، مال شما نیست! این گریه، برای من است که بهترین عزیزم را از دست دادم! من سید یونس رودباری را از فرزندم بیشتر دوست داشتم!»

نسل جوان امروز تشنه ادبیات و گفتمان شهدا هستند

برادر شهید سید یونس رودباری، شهدا و ایثارگران را مایه سربلندی و عظمت ایران اسلامی دانست و بیان کرد: ترجمان زندگی شهدا باید به گفتمان علمی دانشگاه ها و مراکز آموزشی تبدیل شود.

حسینی آغوزبنی با بیان اینکه نسل جوان امروز تشنه ادبیات و گفتمان شهدا هستند، گفت: تلاش دشمن در راستای کمرنگ کردن ارزش ها و آرمان های امامین انقلاب و شهدای عزیز با ترویج فرهنگ و سبک زندگی شهدایی بی اثر می شود.

وی با تاکید بر تبیین سیره، روش و منش شهدا، اضافه کرد: جامعه اسلامی با ساختار و فرهنگ ایثار و شهادت معنا می دهد و زمانی به بیراهه می رویم و دچار مشکلات، مسائل و اشتباه می شویم که از فرهنگ شهدا فاصله بگیریم.

خدمت صادقانه به مردم تنها مطالبه خانواده شهدا از مسئولان

برادر اولین شهید نهضت حضرت امام خمینی (ره) با اشاره به برخی کوتاهی ها در خصوص شناخت و معرفی شهید سید یونس در شهرستان رودبار و استان گیلان، بیان کرد: اگر چه شهدا نیاز به معرفی و تبلیغ ندارند اما می طلبد برای بهره مندی جامعه از فضائل و اندیشه های شهدا، سیره و سبک زندگی شهدا را برای مردم تبیین کنیم.

حسینی آغوزبنی، خدمت صادقانه به مردم را تنها مطالبه خانواده شهدا از مسئولان دانست و تصریح کرد: همانطور که شهدا بدون هیچ چشم داشتی جانشان را در کف دستشان گذاشتند و رفتند و شهید شدند، خانواده های شهدا هم از مسئولان جز خدمت صادقانه و دلسوزانه به مردم خواسته دیگری ندارند.

وی همچنین از رسانه ها و خبرنگاران خواست تا در خصوص ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، قلم بزنند و جامعه را به سمت فرهنگ شهدای سوق دهند.

درس امام شناسی را باید از «سیدیونس» آموخت

تاریخ واقعی شهادت سید یونس در قاب روایت ها

آن چیزی که همیشه به عنوان یک سوال مطرح بود زمان دقیق شهادت «سید یونس حسینی رودباری» است؛ در روایتی نقل شده که «سید یونس» در حادثه دوم فروردین ۱۳۴۲ مدرسه فیضیه توسط مأموران ساواک دستگیر و مورد شکنجه شدید قرار گرفته و پس از تحمل دو روز رنج و جراحت سنگین، به درجه شهادت نائل می شود، اما عده ای دیگر شهید رودباری را جز شهدای قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ منتسب کردند.

اما اگر به کتاب ها و اسناد تاریخی رجوع کنیم خواهیم دریافت که شهید «سید یونس حسینی رودباری» در چهارم فروردین ۱۳۴۲ به لقاء الله پیوسته است.

کتاب بررسی و تحلیل از نهضت امام خمینی (ره) تألیف آقای «سید حمید روحانی» به این موضوع پرداخته و حتی اعلامیه حضرت امام به مناسبت چهلم شهدای فیضیه را که در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۲ پخش شده بود، چاپ کرده که به نوعی صحه بر تاریخ واقعی شهادت «سید یونس حسینی رودباری» گذاشته است.

در بخشی از اعلامیه حضرت امام خمینی به مناسبت چهلمین روز درگذشت شهدای فیضیه، آمده است؛ «دیروز پدر قد خمیده مرحوم «سید یونس رودباری» که آثار عظمت مصیبت چهره اش را درهم شکسته بود به ملاقات من آمد به چه زبانی می شود مادرهای فرزند مرده و پدرهای خمیده را تسلیت داد.»

همچنین در کتاب تاریخ سال دوم راهنمایی (نظام قدیم) قسمتی از سخنرانی حضرت امام (ره) در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ بدین مضمون چاپ شده بود که؛ «من، جواب پدر پیر شهید «سید یونس رودباری» را چه بدهم.»

همه این اسناد و شواهد دال بر صحت و واقعیت شهادت حجت الاسلام شهید «سید یونس حسینی رودباری» در تاریخ در چهارم فروردین ۱۳۴۲ را دارد.


[ad_2]
منبع
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان