[ad_1]

ایسنا/هرمزگان امروزه تغییرات و آلودگی های زیست محیطی، بلایای طبیعی و اثرات تغییرات آب و هوا به عنوان محرک های معاصر مهاجرت و از چالش های جدید قرن ۲۱ شناخته می شوند. برخی از این پدیده به عنوان "پناهندگان یا آوارگان اقلیمی و زیست محیطی" نیز یاد می کنند.

رحیم جوانی ۲۴ ساله است که لباس زیبای بلوچی به تن دارد. صبح تا ظهر در بازار روز بندرعباس با چرخ دستی خود، به جابجایی بار مشغول است و شب ها در یک ساختمان در حال ساخت به نگهبانی می پردازد. می گوید از ۱۸ سالگی، زمانی که خشک سالی امانشان را بریده و شن های روان زمین هایشان را پوشانده و از در و دیوارشان بالا می رفته، به همراه پدربزرگ و خانواده عمویش از ایرانشهر به روستاهای حاشیه کهنوج و سپس به دشت میناب مهاجرت کرده و به کشاورزی مشغول شدند. دو سال بعد با کم شدن و شور شدن آب چاه ها، جوان ها رهسپار بندرعباس شده و در گوشه و کنار شهر عهده دار مشاغل موقت مختلف شدند.

فرامرز ۳۱ سال دارد و در گرمای بلوار ساحلی بندرعباس دست فروشی می کند، اهل پلدختر است و در سیلاب نوروز سال ۱۳۹۸ خانه و خانواده اش را از دست داده و بعد از مدتی که در خرم آباد و تهران کارگر ساختمانی بوده و به سختی زندگی را گذرانده، به پیشنهاد دوستانش و به امید درآمد بهتر به بندرعباس مهاجرت کرده است. امثال رحیم و فرامرز را به راحتی می توان در اصفهان، تهران، تبریز، یزد، کرمان، اراک، شیراز و ... پیدا کرد؛ مردمی که شرایط زیست محیطی، اصلی ترین دلیل مهاجرت آن ها بوده است.

وقتی واژه مهاجرت و پناهندگی به گوشمان می خورد، ناخودآگاه به یاد آوارگان جنگی می افتیم. احتمالاً حضور مهاجرین افغانستانی در اغلب استان های کشور به ویژه مناطق شرقی و مرکزی ایران بعد از جنگ شوروی با افغانستان و یا بعد از درگیری های داخلی آن ها، همچنین حضور مهاجرین خوزستانی در سال های جنگ تحمیلی در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ کشور، ملموس ترین تجربه مواجهه ما با مهاجرین بوده است.

در سال های اخیر بلایای طبیعی به ویژه آن هایی که با تغییرات اقلیمی مرتبط هستند؛ به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از دلایل اصلی جابجایی اجباری هستند. در دو دهه اخیر تعداد بلایای طبیعی ثبت شده از ۲۰۰ مورد در سال به بیش از ۴۰۰ مورد یعنی دو برابر رسیده و از هر ۱۰ فاجعه، ۹ مورد آن به بلایای طبیعی مربوط بوده است. طی این مدت تعداد کل افرادی که در جهان تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم این بلایا بوده اند؛ ۳ برابر شده و به حدود ۲ میلیارد نفر رسیده است.

به طور کلی تغییر مکان زندگی، پاسخ طبیعی بشر به فرار از تهدیدات جانی، مالی و روانی پیرامون خود است. به بیان دیگر مهاجرت راه حلی برای انطباق با دگرگونی ها و یا مقابله با اوضاع نامساعد و عوامل تهدیدکننده جان و مال و روان افراد است و الزاماً این تهدیدات به وقوع جنگ در یک ناحیه خلاصه نمی شود. چنانکه در طول تاریخ ایران و جهان نمونه های مختلفی از مهاجرت در هنگام شیوع بیماری های واگیردار و یا آفات محصولات کشاورزی وجود داشته است.

بلایای طبیعی و تغییرات اقلیمی از دلایل جابجایی اجباری

در سال های اخیر بلایای طبیعی به ویژه آن هایی که با تغییرات اقلیمی مرتبط هستند؛ به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از دلایل اصلی جابجایی اجباری هستند. در دو دهه اخیر تعداد بلایای طبیعی ثبت شده از ۲۰۰ مورد در سال به بیش از ۴۰۰ مورد یعنی دو برابر رسیده و از هر ۱۰ فاجعه، ۹ مورد آن به بلایای طبیعی مربوط بوده است. طی این مدت تعداد کل افرادی که در جهان تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم این بلایا بوده اند؛ ۳ برابر شده و به حدود ۲ میلیارد نفر رسیده است.

انتظار می رود افزایش بلایای طبیعی و گسترش مهاجرت اجباری ناشی از آن، درک ما را از مقوله آوارگی، مهاجرت و پناهندگی تغییر دهد. بسیاری از این مهاجرت ها در داخل کشورها رخ می دهد؛ اما در مواردی ممکن است این آوارگان مجبور به عبور از مرزهای بین المللی شوند که پیامدهای اجتماعی آن پیچیده تر خواهد بود.

ایده پناهندگی زیست محیطی ابتدا در سال ۱۹۴۸ و سپس توسط "لستر براون" از موسسه دیده بانی جهانی در سال ۱۹۷۰ مطرح شد و پس از تأسیس سازمان ملل متحد به اصطلاح "پناهندگان زیست محیطی" در سال ۱۹۸۵ در یک گزارش در برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد اشاره شد و از آن زمان در محافل سیاسی و دانشگاهی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و حتی در آثار ادبی و فیلم های سینمایی به آن پرداخته شد.

به طور کلی می توان پناهندگان، آوارگان یا مهاجران زیست محیطی را (صرف نظر از تعاریف حقوقی و مفاهیم نظری واژه های مهاجرت، پناهندگی و آوارگی) به افرادی اطلاق کرد که از روی اجبار، به علت یک اختلال زیست محیطی که حیات آن ها را به مخاطره انداخته و یا به شدت روی کیفیت زندگی آن ها تأثیر گذاشته است؛ سکونتگاه خود را به طور دائم یا موقت ترک کرده اند.

وضعیت پناهندگان زیست محیطی از دیدگاه قوانین بین المللی

مهاجرت های اقلیمی یا زیست محیطی می تواند اختیاری یا اجباری، داخلی یا بین المللی باشد و گاه تلفیقی از انگیزه های مختلف که یکی از آن ها فرار از تهدیدات زیست محیطی است؛ منجر به مهاجرت می شود. در حال حاضر هیچ سند الزام آور بین المللی که به طور ویژه به مهاجرت های زیست محیطی و اقلیمی و حالت های گوناگون آن و نیازهای مختلف مهاجرین پرداخته باشد؛ وجود ندارد.

به باور برخی کارشناسان، نمی توان انتظار داشت که گروه جدیدی از مهاجران تحت عنوان "مهاجران زیست محیطی" مورد شناسایی قرار گیرند و دستورالعمل های حمایتی جدیدی در حقوق بین الملل برای آن ها تعریف کرد، زیرا تفکیک انگیزه های اقتصادی و زیست محیطی مؤثر در مهاجرت دشوار است؛ اما بازنگری و اصلاح کنوانسیون ۱۹۵۱ در خصوص وضعیت پناهندگان می تواند خلأ موجود را تا حد قابل قبولی جبران کند.

خشک سالی، بیابان زایی، افزایش درجه حرارت محیط، فرسایش خاک و تخریب مراتع، بالا آمدن سطح آب دریاها و وقوع سیلاب ها و طوفان های متوالی و سهمگین از مهم ترین رخدادهای طبیعی هستند که بشدت با تغییرات اقلیمی مرتبط بوده و هرساله صدها میلیون نفر را تحت تأثیر قرار می دهند. تأثیر برخی از این فرایندهای طبیعی مثل سیلاب و سونامی در مدت زمان کوتاهی بعد از وقوع، قابل مشاهده و رصد است؛ اما در مورد برخی دیگر از قبیل بالا آمدن سطح آب دریاها یا خشک سالی و بیابان زایی، که در یک دوره طولانی مدت رخ می دهند، بررسی و تخمین پیامدهای حاصل پیچیده تر است.

به عقیده برخی محققین بیشترین مهاجرین و آوارگان زیست محیطی در خاورمیانه در کشورهای ایران و سوریه خواهند بود.

هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی (IPCC) در سال ۱۹۹۰ اشاره کرد که تغییرات آب و هوایی و بحران های زیست محیطی می تواند به مهاجرت میلیون ها انسان منجر شود. پیش بینی ها از ۲۰۰ میلیون تا یک میلیارد پناهنده یا مهاجر اقلیمی- زیست محیطی در سال ۲۰۵۰ حکایت دارند.

اجتماعات آسیب پذیر در مناطق مختلف دنیا با پیامدهای تغییرات اقلیمی مواجه اند و مناطقی از قبیل آمریکای مرکزی، جزایر اقیانوس آرام، آفریقا و غرب آسیا بیش از سایر مناطق در معرض تهدید قرار دارند. به عقیده برخی محققین بیشترین مهاجرین و آوارگان زیست محیطی در خاورمیانه در کشورهای ایران و سوریه خواهند بود.

ضرورت پرداختن به موضوع مهاجرت های زیست محیطی در ایران

علیرغم اهمیت این موضوع، تحقیقات و مطالعات بسیار اندکی در رابطه با این چالش مهم و معضل پیش رو در ایران انجام شده و به نظر می رسد پرداختن به موضوع مهاجرت های اقلیمی- زیست محیطی، در کلیه طرح های توسعه ای کشور ضروری باشد. خشک سالی و کاهش میزان بارندگی سالانه و به دنبال آن اُفت کیفیت منابع آب، خشک شدن چشمه ها، از بین رفتن مراتع و پوشش جنگلی، هجوم ریزگردها و پیش روی بیابان مهم ترین معضلات زیست محیطی مرتبط با مهاجرت در ایران است که در سال های اخیر روند فزاینده ای به خود گرفته است.

وابستگی شدید اقتصاد جوامع روستایی به دامداری و کشاورزی باعث شده است که عمده این مهاجرت ها در مرحله اول شامل مهاجرت از روستا به شهر و در ادامه مهاجرت از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ تر و در موارد بحرانی، مهاجرت از مناطق خشک و کم آب کشور به استان های نسبتاً پرآب و خوش آب و هوا تر باشد. به عنوان مثال بعد از خشک شدن دریاچه جازموریان و وقوع خشک سالی چندین ساله در حاشیه این دریاچه، شاهد افزایش مهاجرت از این مناطق به شهرهای بزرگ تر استان های هرمزگان و کرمان بوده ایم (پیش از این نیز در مقطعی از تاریخ ایران، بخشی از اهالی سیستان و بلوچستان به دلایلی که مهم ترین آن ها خشک سالی بوده به ترکمن صحرا مهاجرت کردند و هم اکنون جمعیت قابل توجهی از سیستانی ها در استان گلستان سکونت دارند) و یا کاهش بارندگی های جوی، سدسازی و کم آب شدن دریاچه ارومیه و به دنبال آن کمبود منابع آب کشاورزی در مناطق اطراف آن، بر نرخ و نوع مهاجرت در شمال غرب کشور مؤثر بوده است.

برنامه ریزی جهت مقابله با این تهدید و وضع قوانین ملی و بین المللی مرتبط با تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی، در کنار مدیریت صحیح منابع طبیعی، اجرای طرح های توسعه ای با حداقل دست درازی به طبیعت و در نظر گرفتن ظرفیت های طبیعی هر منطقه، آموزش جوامع محلی و تغییر شیوه های سنتی دامداری، کشاورزی و مصرف منابع آب و برنامه هایی از این قبیل می تواند روند فزاینده مهاجرت های زیست محیطی و اقلیمی را کاهش دهد و یا حداقل به تعویق بیندازد.

همان طور که معضل خشک سالی در کنار مدیریت نادرست منابع آبی و به دنبال آن هجوم فزاینده ریزگردها و کاهش سطح زیر کشت محصولات کشاورزی (و اثرات اقتصادی و اجتماعی آن) در استان های خوزستان و ایلام تأثیر زیادی بر جابجایی اجباری اهالی این مناطق و عزیمت آن ها به استان هایی از قبیل اصفهان، چهارمحال و بختیاری و فارس داشته است. در مقیاس کوچک تر نیز می توان صدها مثال از متروکه شدن یا نیمه متروکه شدن برخی روستاها در استان های سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی و جنوب استان کرمان، ذکر کرد که پیامدهای آن از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، امنیتی می تواند مورد توجه قرار گیرد. به عنوان نمونه یک پژوهش علمی نشان داده است که طی ۱۵ سال (۱۳۷۵ تا ۱۳۹۰)، جمعیت سکونتگاه های روستایی در استان خراسان جنوبی از ۶۱.۷ درصد به ۴۵.۶ درصد کاهش پیدا کرده است.

نکته قابل توجه این است که بسیاری از استان ها و شهرهای بزرگی که مقصد مهاجرانی از این دست بوده اند و یا هستند؛ خود با چالش های زیست محیطی عمده ای ازجمله کمبود منابع آب، آلودگی هوا و نشست زمین مواجه اند و اضافه شدن گروه های جمعیتی جدید علاوه بر مسائل اجتماعی که خارج از حوصله این گزارش است، معضلات زیست محیطی موجود را پیچیده تر می کند. به عنوان مثال شهر و استان اصفهان که بیشترین سهم را در پذیرش مهاجران از بخش های جنوب غربی ایران (چه در زمان جنگ تحمیلی و چه بعد از آن) داشته است؛ خود با تنش آبی مواجه بوده و مسئله تأمین آب آن از خارج از استان همواره محل چالش و منازعات محلی بوده و نشست زمین و آلودگی هوا نیز در سال های اخیر به لیست نگرانی های مردم و مسئولان آن استان اضافه شده است.

به نظر می رسد برنامه ریزی جهت مقابله با این تهدید و وضع قوانین ملی و بین المللی مرتبط با تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی، در کنار مدیریت صحیح منابع طبیعی، اجرای طرح های توسعه ای با حداقل دست درازی به طبیعت و در نظر گرفتن ظرفیت های طبیعی هر منطقه، آموزش جوامع محلی و تغییر شیوه های سنتی دامداری، کشاورزی و مصرف منابع آب و برنامه هایی از این قبیل می تواند روند فزاینده مهاجرت های زیست محیطی و اقلیمی را کاهش دهد و یا حداقل به تعویق بیندازد.

منابع:

-IPCC, Climate Change (۲۰۰۷). Impacts, Adaptation and Vulnerability: Contribution of Working Group II to the Fourth Assessment. Report of the Intergovernmental Panel on Climate Change(Cambridge:CUP,۲۰۰۷) P:۳۱۷.

-Hammer, Thomas (۲۰۰۴). Desertification and Migration in J. D. Unruh, M. S. Krol, and N. Kliot eds Environmental Change and Its Implications for PopulationMigration,Kluwer, Dordrecht, P:۲۳۲.

-Wirsching S, Emberson, P. and Keber, G, (۲۰۱۳). Climate Refuge, Word Council of Charvhes publication, Switzerland, P: ۱۷۱.

-International Organization for Migration (IOM), Assessing the Evidence: Environment, Climate Change and Migration in Bangladesh (Dhaka:

IOM, ۲۰۱۰) ۲۶.

-El-Hinnawi, Essam (۱۹۸۵). Environmental Refugees United Nations Environmental Program, Nairobi,p۹۹.

-Tamer A, Warner K. The Impact of Environmental Degradation on Migration Flows across Countries. Working Paper; Bonn: United Nations; ۲۰۰۸. p.۵.

- Bates D. Environmental Refugees? Classifying Human Migrations Caused by Environmental Change. Population and Environment ۲۰۰۲; ۵(۲۳): ۴۶۹-۴۷۸.

-Disasters and Displacement: Gaps in Protection Roberta Cohen and Megan Bradley. Journal of International Humanitarian Legal Studies, vol. ۱, ۲۰۱۰

-Black R. Environmental Refugees: Myth or Reality? Working Paper of New Issues in Refugee Research. Refugees Studies Centre in University of Oxford ۲۰۰۱;۳(۳۴): ۵-۱۸.

- ابراهیم زاده و اسمعیل نژاد (۱۳۹۶). پناهندگان اقلیمی، چالش آینده تحولات منطقه ای، مطالعه موردی: خراسان جنوبی. نشریه جغرافیا و توسعه شماره ۴۸ .

- مدرس سبزواری و سیدفاطمی (۱۳۹۷). مهاجران محیط زیستی در حقوق بین الملل. فصلنامه پژوهش حقوق عمومی، شماره ۶۱.

تهیه و تنظیم از سید محمد میرحسینی

انتهای پیام


[ad_2]
منبع
همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان