امروز در سپاه قدس گیلان غوغا بود و پاسداران از هر نقطه استان خود را به حسینیه حضرت ابوالفضل سپاه قدس گیلان رساندند تا آخرین نجواها را با شهدای گمنام داشته باشند.

به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، سعید شفیعی ثابت: چند روزیست که مردم استان گیلان میزبان شهدایی هستند که خوشنامی را گمنامی جسته و فضا و عطر نقطه به نقطه گیلان را شهدایی کردند.

امروز گیلان ما همزمان با ایام شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه الزهرا(س) عطر کربلا به خود گرفت و چند روزی است که سه شهید گمنام بر دوش مردم دیار میرزا تشییع می شود که یادآور روزهای دفاع مقدس است، روزهایی که شهدای گلگون کفن را به گیلان آورده و مردم آنان را تشییع می کردند.

وقتی صحبت از سپاه قدس گیلان می شود، ناخوداگاه ذهنم به سمت سردار شهید مهدی خوش سیرت، شهیدان قلی پور و فاتح نبل الزهرا سردار محمد علی حق بین و نگین درخشان شهدا سردار حسین املاکی می رود که با توسل به حضرت زهرا(س) چنان فداکاری کردند که در تاریخ جمهوری اسلامی و گیلان ماندگار است.


هرگاه شهیدی در استان گیلان تشییع می شود فرماندهان گیلانی دوران دفاع مقدس دلتنگ روز و شبهایی می شوند که با شهیدانی همچون خوش سیرت در سنگرهای جنوب و غرب کشور درس عشق داده و در راه پروردگار خود جهاد می کردند.


ولی اکنون همرزمان فرماندهان سپاه قدس و لشکر16 قدس گیلان به مانند سردار شهید مهدی خوش سیرت شهید شده و دوستانش سال هاست در فراق شهیدی که در مدرسه عاشقان روح الله هرگز تسویه حساب نگرفت می سوزند.

امروز سپاه قدس گیلان میزبان مهمانی است که درس عشق، خدا دوستی، خداشناسی، ولایتمداری، ایثار، فداکاری را  معنا کرده و در کلاس عاشقان سیدالشهدا(ع) به بالاترین درجه رسیدند، پاسدارانی که یکسال منتظر فرا رسیدن چنین روزی بودند که دوست و شاید همرزم شهید خود را در آغوش بگیرند، ولی کسی چه می داند شاید آن شهید گمنام خود بیشتر دلتنگ دیدار رفقای خود باشد.

از سرباز گرفته تا سرگرد، سرهنگ و سردار همه مشتاق و بی تاب دیدار و میزبانی از پیکر شهید گمنام بودند و هرچه به ساعات حضور شهدا نزدیک می شدیم از فداکاری های شهدایی می گفتند که ماسک از صورت خود برداشته تا همرزم بسیجی خود را از حمله شیمایی نجات دهد ولی خودش به شهادت رسید، از شهیدی می گفتند که از درس، تحصیل، زندگی مرفع در خارج از کشور زد ولی با حضور در مدرسه روح الله درس عشق و جنون را معنا کرد.

وقتی به ساعت هشت صبح نزدیک می شدیم چشمم از درب ورودی به پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی بر روی تابوتی افتاد که چندین پاسدار سبز پوش زیر آن را گرفته و آن را به داخل میاوردند که در این بین فرمانده سپاه قدس گیلان به همراه دیگر فرماندهان سپاه در هوای سرد و بارانی به استقبال شهید گمنام رفته و با سرازیر شدن اشک از چشمان فرمانده سپاه قدس گیلان و دیگر فرماندهان سپاه صحنه ای بسیار زیبا رقم زد.

ناگهان عطر طریق القدس شده بود عطر حرم، هویزه، جزیره مجنون، همه و همه اشک می ریختند، یکی از خاطرات دوران دفاع مقدس و نقش اهل بیت در تقویت روحیه معنوی رزمندگان سخن می گفت و دیگری از توسلات رزمندگان به خانم حضرت زهرا(س).

لحظه به لحظه به بی تابی  سربازان، فرماندهان و کارکنان سپاه قدس گیلان برای دیدار و تشییع شهید گمنام بیشتر می شد و دیگر وقت رفتن به حسینیه حضرت ابوالفضل سپاه قدس گیلان بود که به همراه فرمانده سپاه قدس گیلان، مسوول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه گیلان پیکر شهید گمنام را تشییع کرده و وارد حسینیه  حضرت ابوالفضل شدیم که ناگاه ندای کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی  دل تمام پاسداران را حضرت زهرایی کرد.

بعد از ورود پیکر شهید گمنام، فضای حسینیه بسیار عطراگین و حضرت زهرایی شده بود که در این بین یکی از پاسداران گفت: ما اینجا به شوق دیدار شهدا آمدیم ولی می دانم اکنون آنان در محضر خانم حضرت زهرا(س) شفاعت ما را می کنند، در این هنگام به هر طرف که خیره شدم همه در حال گریستن بودند انگار فقط جسمشان اینجا و روحشان مثل کبوتران در قبرستان بقیع بود.

آری امروز در سپاه قدس گیلان غوغا بود و پاسداران از هر نقطه استان خود را به حسینیه حضرت ابوالفضل سپاه قدس گیلان رساندن تا آخرین نجواها را با شهدای گمنام داشته باشند یکی به دنبال خودکار است تا بر روی تابوت شهید یادگاری والتماس دعا بنویسند، دیگری چفیه ای بر دست دارد خود را از لابه لای جمعیت جا می کند تا چفیه اش را بر تابوت ها بزند.

امروز سبزپوشان گیلانی با حضور خود در مراسم تشییع شهید فرزندان حضرت فاطمه الزهرا(س) آمدند که بگویند تا پای جان حافظ خون پاک شهیدان بوده و برای سربلندی این نظام مقدس مقدس از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند.

پایان پیام/۸۴۰۰۸

همرسانی کنید:

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان