در حال بارگذاری... لطفا صبر کنید.
به گزارش سایت خبری تحلیلی لنگرخبر، مهرداد لاهوتی فعال و تحلیلگر سیاسی اقتصادی طی گفت و گویی اظهار کرد: علی رغم وعدههایی که مجلس یازدهم و دولت سیزدهم در خصوص رفع ناترازیهای اقتصادی و بودجهای کشور داده بودند با گذشت ۴سال از عمر مجلس یازدهم و بیش از ۲سال از عمر دولت سیزدهم، نه تنها حرکتی به سمت کاهش ناترازیها صورت نگرفته بلکه در برخی حوزهها به حجم مشکلات افزوده شده است. این روند ناترازیها به خصوص در بودجه ۱۴۰۳ بسیار برجستهتر نمایان شده است. بهطور کلی از هر بودجهای ۲برداشت باید صورت گیرد و بودجه باید ۲ ابهام را حل کند، یکی اینکه چالشهای منابع و مصارف دولت را به نوع معقولی حل کند و از سوی دیگر، ناترازیهای عملیاتی نداشته باشد. اما در این مطلب به مخاطب میگویم چرا این ضرورتها محقق نشده است:
۱) در بودجه ۱۴۰۳ حداقل ۳۵۰تا ۴۰۰هزار میلیارد تومان ناترازی عملیاتی بین درآمدهای پایدار و هزینههای دولت وجود دارد که در قالب کسری خود را نمایان میکند. درآمدهای پایدار دولت ۱۴۰۰هزار میلیارد تومان است و هزینههای دولت هم حول و حوش ۱۸۰۰هزار میلیارد تومان برآورد شده است. بنابراین حدود ۴۰۰هزار میلیارد تومان در بودجه ۱۴۰۳ کسری بودجه نمایان وجود دارد. در بحث هدفمندسازی یارانهها هم مشکلاتی وجود دارد. مثلا برآوردها حاکی از آن است که حدود ۸۷۱هزار میلیارد تومان، هدفمندسازی سال آینده است که با احتساب افزایش ۱۵درصدی سال قبل، باز هم ۲۷۱هزار میلیارد تومان کسری برای پرداخت یارانهها وجود دارد. چرا که دولت ۶۰۰هزار میلیارد تومان برای یارانهها در بودجه ۱۴۰۳ در نظر گرفته است. در کنار این موضوع، ایران در حوزه مصرف انرژی ناترازیهای جدی دارد، در اوج مصرف حدود ۳۰۰میلیون متر مکعب کمبود گاز وجود دارد. این کمبود را با تعطیلی ادارهها و کارخانهها و…نمی توان حل کرد، چرا که همین امروز هم از این روشها استفاده میشود. در حوزه برق، ۱۲هزار مگاوات کمبود برق در کشور وجود دارد که بر اساس پیشبینیهای برنامه هفتم، میبایست ۲۷هزار مگاوات به صورت ۵ساله به ظرفیتهای کشور افزوده شود.
نوز اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است. همین کمبودها در موضوع بنزین هم وجود دارد. امروز ۱۰میلیون لیتر کمبود بنزین بین منابع و مصارف وجود دارد که بودجه۱۴۰۳ در خصوص این تدابیر سکوت کرده است. همچنین ناترازی در خصوص صندوقهای بازنشستگی هم جدی است. برای سال ۱۴۰۲ فقط ۴۰۰هزار میلیارد تومان ناترازی وجود دارد که دولت باید آن را پرداخت کند. ۴۰۰هزار میلیارد تومان هم بدهی دولت به صندوقهای بازنشستگی است. معتقدم یکی از ابرچالشهای ایران در افق آینده صندوقهای بازنشستگی است.
۲) قرار بود در سال ۱۴۰۲ حداقل ۵درصد از وابستگی صندوقها به منابع مالی دولت کم شود که هیچ تدبیری برای آن اندیشیده نشده است. با عبور از این بخش، باید گفت که بودجه به هر حال یک برش از اقتصاد کلان است؛ در واقع بودجه باید پیامی به اقتصاد کلان کشور ارسال کند. بودجه ۱۴۰۳ هیچ پیامی از مسیر حرکت اقتصاد در سال آینده برای فعالان اقتصادی ارسال نشده است. از سوی دیگر در قانون برنامه هفتم قرار است رشد اقتصادی ۸درصدی حاصل شود؛ فراموش نکنید، سال ۱۴۰۳ نخستین سال آغاز برنامه هفتم است. صادرات نفتی ایران قرار است ۱۲.۴درصد افزایش یابد و صادرات غیر نفتی حداقل ۲۲درصد افزایش یابد و…اینها مسائلی است که به عنوان وعده مطرح شده اما راهکاری برای دستیابی به آن ارایه نشده است. در بحث مالیاتها، دولت مالیاتها را ۴۹درصد افزایش داده است. افزایش وابستگی به مالیات مناسب است، اما باید از روشهای درستی این امر محقق شود. دولت ۷۹۵هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۲ پیشبینی کرده بود که آن را در سال ۱۴۰۳به ۱۲۲۳هزار میلیارد تومان افزایش داده است. معنی این افزایش در ظاهر آن است که فرار مالیاتها، معافیتها و…کاهش یافته اما همه این وعدهها در حرف است و در عمل اتفاقی رخ نداده است. واقع آن است که تورم در سال آینده ۴۰تا ۴۵درصد است. در واقع دولت در حال دریافت مالیات از تورم است. ۱درصد مالیات از ارزش افزوده هم باعث فشار زایدالوصف به مصرف کننده میشود. همان مصرف کنندهای که قبلا مالیاتش را پرداخت کرده و دولت دوباره قصد دارد از او مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم دریافت کند. در قبال هر خریدی که مردم انجام میدهند و هر خدماتی که استفاده میکنند مالیات میپردازند.
۳) واقع آن است که این تحلیلها از روی دلسوزی است و قصد ما این است که دولت متوجه اشتباهاتش شود. این بودجه دولت بسیار آشفته است و مجلس راه درازی برای اصلاح آن دارد. دولت عنوان کرده ۱میلیون و ۳۰۰هزار بشکه نفت در سال ۱۴۰۳ میفروشد؛ اما نشانهای از دستیابی به این حجم در سال جاری دیده نشده است. متوسط قیمت نفت در سال ۲۰۲۳ حول و حوش ۷۴دلار است. حدود ۱۴دلار هزینههای استحصال نفت است. دستیابی به نرخ ۷۱دلار بسیار دشوار است. ای کاش دولت ریسک نمیکرد و نرخ نفت در بودجه را حول و حوش ۶۰دلار قرار میداد. از دیگر آشفتگیهای بودجه اوراق مشارکت است. اساس فروش اوراق مشارکت از نظر من به صورت غیر هدفمند اشتباه است. در جهان هم اوراق مشارکت منتشر میشود برای پروژههای معین اقتصادی نه هزینههای بدون هدف اما در ایران برای جبران منابع مورد نیاز دولت اوراق فروخته میشود! دولت برای سال ۱۴۰۳.۲۵۴هزار میلیارد تومان پیش بینی فروش اوراق کرده است نه برای رشد پروژههای مولد بلکه برای هزینههای جاری خود! این روند بودجه را به بودجهای آشفته، شلخته و بدون هدف بدل کرده که نه تنها باری از اقتصاد بر نمیدارد بلکه بر حجم مشکلات هم میافزاید./تعادل